مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر آیه ی ۶ و ۷ سوره ی مبارکه علق آورده است: جمله مورد بحث مى خواهد علت طغیان انسان را بیان کند، مى فرماید علت طغیانش این است که او خود را بى نیاز از پروردگار خود مى داند، پروردگارى که بر او انعام کرده و سراپاى وجود او انعام وى است….
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، در این بخش از المیزان تفسیر علامه طباطبایی فقید را می خوانیم:
کلا ان الانسان لیطغى ان راه استغنى
این دو آیه ردع و رد رفتارى است که انسان در مقابل نعمت هاى الهى از خود نشان مى دهد، رفتارى که از خلال آیات قبل استفاده مى شود، چون از آیات بر مى آید که خداى تعالى نعمت هاى بزرگى نظیر تعلیم به قلم و تعلیم از طریق وحى را به انسان داده، پس بر انسان واجب است شکر آن را بجاى آورد، ولى او بجاى شکر، کفران و طغیان مى کند.
بى نیاز دانستن خود، منشاء و علّت طغیان آدمى است
(ان الانسان لیطغى ) – یعنى انسان بجاى شکر طغیان مى کند، یعنى پا از گلیم خود فراتر مى نهد. و این خبرى است از آنچه در طبع بشر است ، نظیر آیه که خبر مى دهد از اینکه بشر طبعا ظلوم و کفرانگر است: (ان الانسان لظلوم کفار).
(ان راه استغنى ) – کلمه (راه ) از مصدر راى است، نه مصدر رویت، یعنى دیدن به چشم، و فاعل (راه ) و نیز مفعولش همان انسان است، و جمله مورد بحث مى خواهد علت طغیان انسان را بیان کند، مى فرماید علت طغیانش این است که او خود را بى نیاز از پروردگار خود مى داند، پروردگارى که بر او انعام کرده و سراپاى وجود او انعام وى است، و نعمت هاى بى شمار او را کفران مى کند، و علت این انحراف آن است که انسان به خود و هواهاى نفسانى خود مى پردازد، و دل به اسباب ظاهرى که تنها وسیله مقاصد او است (و نه هدف ) مى بندد، و در نتیجه از پروردگارش غافل مى شود، و به هیچ وجه خود را محتاج او نمى بیند، چون اگر خود را محتاج او مى دید همین احتیاج وادارش مى کرد که به یاد او بیفتد، و او را ولى نعمت هاى خود بداند، و شکر نعمت هایش را بجاى آورد، نتیجه این انحراف این است که در آخر خدا را به کلى فراموش نموده، سر به طغیان بردارد.