مفاهیم شمار زیادی از نوشتههای کتیبه های سردر منازل و خانههای زرتشتی در محلههای تهران قدیم ریشه در باورهای دینی و مذهبی داشتند و بازگوکننده هویت و شخصیت سازندگان و صاحبان منازل بودند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، مفاهیم شمار فراوانی از نوشتههای کتیبه های سردر منازل و خانههای زرتشتی در محلههای تهران قدیم ریشه در باورهای دینی و مذهبی داشتند و بازگوکننده هویت و شخصیت سازندگان و صاحبان منازل بودند. حتی از روی کتیبههای نصب شده بر سردر برخی از خانهها میشد به مذهب و آیین اهل خانه پیبرد. ﺳﺮﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪﻫﺎ ﺑه ﻭﻳﮋﻩ ﺧﺎﻧﻪﻫﺎﻱ ﺍﻋﻴﺎﻥ ﻭ ﺍﺷﺮﺍﻑ ﻣﺠﻠﻞتر بود و بر سردر ﺧﺎﻧﻪﻫﺎﻱ ﻋﺎﻣﻪ ﻣﺮﺩﻡ کتیبههای سادهتری دیده میشد.
هنوز بعد از گذشت دهها سال از دورههای مختلف معماری صفویه، قاجار و پهلوی در محله اولاجان رد و نشان بسیاری از سردرها و کتیبههای متعدد این دورهها به چشم میخورد. در این میان «فروهر» از جمله کتیبههای پرطرفدار در میان کتیبههای مخصوص پیروان ادیان بوده و هست.
علیرضا عسگری، مجموعهدار و از علاقهمندان به تحقیق درباره کتیبهها، میگوید: «پیروان زرتشت اعتقاد دارند فروهر پرتویی از هستی بیپایان اهورامزداست که انسان را به سوی رهایی رهنمون می شود و وظیفه پیشبری و فرابری انسان به برترین پایه هستی را داراست. آنها معتقدند انسان پس از مرگ با همان پاکی و درستی به اصل خود (اهورامزدا) می پیوندد. فروهر یک نشان کاملا شناخته شده و دقیق زرتشتی و معنای لغوی آن در زبان پهلوی، «من انتخاب میکنم» است.
بدن و سر انسانی این نماد، از یک سو نشان دهنده انسانی است که می خواهد راه خود را انتخاب کند و از طرف دیگر نشان دهنده این موضوع است که اهورامزدا، به هر روح انسانی اختیار داده تا بین خیر و شر انتخابگر باشد. در محله های قدیم تهران مانند عودلاجان یا خیابان سی تیر هم میتوان تعداد زیادی تابلوی لاجوردی که به سه جمله گفتار نیک، کردار نیک و پندار نیک مزین شده را دید. همچنین در بالای سردر ورودی برخی از خانهها نوشته شده «خشنوتره اهوره مزدا» به معنای خشنودی اهورامزدا یا برخی دیگر از نماد و نشانهای مذهبی برای زیباتر شدن ورودی خانه بهره بردهاند.
طرح گاو در فرهنگ زرتشتی به عنوان نماد چهار گوشه جهان کاربرد داشت یا درخت انگور و شاخهها و برگ موی حک شده بر سردرها نمادهای خوششانسی محسوب میشدند و بسیار محبوب بودند. تا قبل از تغییر مصالح و سازه کتیبهها به سنگ و کاشی، استفاده از آجر خشتی و تراش دادن آن برای ساخت و زیبایی بیشتر سردرها معمول بود.»