پاپ فرانسیس دین را نه صرفاً مجموعهای از مناسک، بلکه راهی برای زندگی انسانی، اخلاقی و همراه با عشق میدانست.
پاپ فرانسیس برای بسیاری نماد یک روحانی به معنای واقعی کلمه در جهان کنونی بود؛ از آن دست روحانیانی که قرآن با نیکی از آنان یاد کرده و فروتنی را مهم ترین ویژگی شان دانسته است.«و بی گمان در میان آنان، کشیشان و راهبانانی هستند که تکبّر نمیورزند.» (مائده، ۸۲). در انجیل دلیل این اهمیت چنین بیان شده است: «اما بزرگترین شما باید خدمت گزار شما باشد، زیرا هر که خود را بزرگ سازد، خوار خواهد شد و هر که خود را فروتن سازد، سرافراز خواهد گردید.»(متی۱۱: ۲۳_۱۲)
خورخه ماریو برگولیو؛ اسقف آرژانتینی، هنگامی که در سال ۲۰۱۳، به مقام پاپی رسید، برای نخستین بار در تاریخ کلیسا عنوان فرانسیس را برگزید. او در توضیح این انتخاب گفت:
«وقتی روشن شد من انتخاب شده ام، دوست عزیزم کاردینال کلادیو مرا در آغوش گرفت و گفت: فراموش مکن فقرا را! و همان جا بود که نام فرانسیس در ذهنم جرقه زد.»
فرانسیس آسیزی (۱۲۲۶_۱۱۸۱) قدیسی ایتالیایی بود که زندگی اش نقطه عطفی در تاریخ مسیحیت شد، چرا که شیوه ای نو از پیروی مسیح را بنیان نهاد: فروتنی، فقر داوطلبانه، عشق به طبیعت و صلح جویی مطلق. او نه تنها دوست فقرا بود، بلکه به طبیعت، حیوانات و حتی دشمنان نیز عشق میورزید. انتخاب این نام، در واقع بیانیهای بود از جانب پاپ فرانسیس درباره اصول بنیادین خود و معنای روحانیت راستین از نگاه او.
از همان آغاز، او بهجای اقامت در کاخ رسمی واتیکان، زندگی در یک مهمانسرای ساده را برگزید. سوار خودروهای معمولی میشد و تجمل را کنار گذاشت. همواره بر عدالت اجتماعی، حمایت از مهاجران، فقرا و بیخانمانها تأکید میکرد و بارها سرمایهداری افراطی و نابرابری اجتماعی را به نقد کشید.
در مراسم پنجشنبه مقدس، که در آن پاپ پای دوازده نفر را میشوید، او این سنت را با رویکردی انقلابی اجرا کرد: پای مهاجران، مسلمانان، زندانیان، زنان و حتی بیدینان را شست و گاهی بوسید.
پاپ فرانسیس رسم دستبوسی را نیز وارونه کرد؛ برخلاف سنت قدرتگرایانهای که انتظار دست بوسی دیگران را دارد، او پیشقدم میشد و دست کشیشان سالمند و راهبان وفادار را میبوسید. در سال ۲۰۱۹، برای ایجاد صلح، پای رهبران متخاصم سودان جنوبی را بوسید تا آنها را به صلح و آشتی تشویق کند.
او بهجای داوری و طرد گناهکاران، همواره بر «رحمت الهی» و امکان بازگشت تأکید داشت. به باور او، «کلیسا باید همچون بیمارستانی صحرایی باشد؛ پناهگاهی برای مجروحان جسمی و روحی.»
پاپ فرانسیس دین را نه صرفاً مجموعهای از مناسک، بلکه راهی برای زندگی انسانی، اخلاقی و همراه با عشق میدانست. او مردم را دعوت میکرد که بهجای داوری، همراه و همدل باشند.
در حوزه گفتوگوی بینادیان، تلاشهای بیسابقهای انجام داد؛ از دیدار تاریخی با شیخ الازهر گرفته تا گفتوگو با آیتالله سیستانی در نجف. این اقدامات، روحیه همگرایی و صلحطلبی او را نشان میداد.
در نگاه او، صلح فقط مسئلهای سیاسی یا دیپلماتیک نبود، بلکه ریشه در ایمان، کرامت انسانی و محبت الهی داشت. او بارها گفته بود که بدون گفتوگو میان ادیان، صلح پایدار ممکن نیست.
در سالهای پایانی عمرش، دغدغه صلح و نگرانی از جنگ، به اصلیترین محور سخنانش تبدیل شد. بارها از جنگهای مدرن و صنعت سودآور اسلحه انتقاد کرد و گفت: «نمیتوان صلح را بر پایهی ترس و زرادخانههای مرگ ساخت. تجارت اسلحه، تجارت خون است.» او حمله روسیه به اوکراین و کشتار مردم بیگناه در غزه را بهشدت محکوم کرد و حملات اسرائیل به غزه را «بیرحمی»، «فراتر از جنگ» و نوعی «تروریسم» نامید.
با درگذشت او، جهان یکی از الهامبخشترین رهبران روحانی خود را از دست داد. رهبری که تجسم زنده آموزههای دینی و اخلاقی بود و نام و یادش برای همیشه در دل اهل ایمان خواهد ماند. او با نیکنامی از دنیا رفت و الگویی ماندگار برای رهبران مذهبی و مؤمنان سراسر جهان بهجا گذاشت.
روحش شاد و یادش جاودان باد.