شاخص دوم جریان شیرازی این است که سعی دارد با هر نوع حمایتی از مردم مظلوم فلسطین مقابله و جنبه مردمی این حمایت را تضعیف کند.
به گزارش ادیان نیوز، شاخص اول این جریان زاویهداشتن با وحدت مسلمین است؛ یعنی هرجایی که باشند، با وحدت و اتحاد مسلمین مخالفت میکنند و از طریق روشهای مختلف و با تزویر و شیوههای غیرسلیم سعی میکنند وحدت مسلمین را زیرسوال ببرند؛ لذا میبینید که بهجای هفته وحدت، هفته برائت میگویند یا مثلا امسال شنیدیم سیدصادق شیرازی اطلاعیه داده و گفته بیایید بهجای قدس، حرمین عسکریین را یاری کنید و جمعه آخر ماه رمضان را روز «نصرت عسکریین» بنامید. این امر نشان میدهد که خط اصلی این جریان ضدیت با وحدت مسلمین است.
شاخص دوم جریان شیرازی این است که سعی دارد با هر نوع حمایتی از مردم مظلوم فلسطین مقابله و جنبه مردمی این حمایت را تضعیف کند.
شاخص سومی که برای شیرازیها میتوان برشمرد، عدم دغدغهمندی برای مقابله با آمریکا، انگلیس و رژیمهای وابسته به آن است.
کسی در دنیا نمانده که وجدان داشتهباشد و ماجرای یمن را ببیند و سعودیها را محکوم نکند. تاکنون این جریان یککلمه علیه جنایات سعودیها نسبت به مردم یمن سخن نگفتهاست. مردم یمن مثل حماس نیستند که مثلا بنابر ادعای اینها ناصبی باشند. جریان شیرازی در ماجرای یمن هیچ موضعگیری علیه عربستان نکرد و تاکنون هیچ موضعی علیه آمریکا و انگلیس نداشتهاست؛ حتی وقتی میخواهند در مسائل عراق ورود کنند، از انگلیس، آمریکا و کشورهای همپیمان آنها صحبت نمیکنند و نمیگویند که اینها در عراق توطئه میکنند و پشتپرده همه جنایتهایی که بر مردم عراق میشود هستند، بلکه گاهی همین فرقه شیرازی بهدروغ بعضی از اقداماتی را که تروریستها در عراق انجام میدهند به ایران منسوب میکنند.
شاخص چهارم که فرقه شیرازی و جریان تشیع انگلیسی دارد شاخص بیسوادی است. اینکه میگویم بیسواد، نه اینکه سواد خواندن و نوشتن ندارند. من وقتی گفتم سیدصادق شیرازی سواد ندارد، یعنی سواد فقهی و تخصص در مسائل اسلامی ندارد، نه اینکه سواد خواندن و نوشتن ندارد. سواد دارد، اما سوادی که او را بهعنوان یک مجتهد معرفی کند ندارد.
یکی از شیوههای کار جریان شیرازی این است که بروند آدمهای کمسواد را که مثلا خوشصدا هستند و میتوانند مداحی کنند و روضه بخوانند جذب کنند. بنابراین روضهخوانها، مداحها و عامه کسانی که از جریان شیرازی حمایت میکنند آدمهای کمسوادی هستند که اطلاعات بسیار اندکی از مسائل دینی دارند.
همین اطلاعات اندک هم این جریان را به روشهای «اخباریگری» کشاندهاست. یکی میگفت: از بزرگان این فرقه پرسیدم نظرتان نسبت به یک حدیث که در بحارالانوار آمدهاست چیست؟ ایشان جواب داد: «همه احادیث بحارالانوار صحیح هستند!» خود مرحوم مجلسی هم چنین ادعایی نداشته که هرچه در بحار آمده صحیح است. چطور میشود اینهمه روایت که از منابع مجهول و ناشناخته در کتاب بحار آمدهاست صحیح باشد؟ کسی از علمای متقدم و متاخر ما چنین ادعایی نکردهاست.
تنها علت طرح ادعای صحت کامل بحارالانوار این است که بتوانند برای هر بدعتی که میگذارند و هر انحرافی که ایجاد میکنند دلیلی بتراشند؛ زیرا در بحارالانوار آنقدر روایت وجود دارد که هرکسی بخواهد در دین انحرافی ایجاد کند میتواند یک روایت ولو با تحریف و تفسیر غلط بیابد و آن را دستمایه انحراف در دین قرار دهد. شاخص پنجم جریان شیرازی این است که روی احساسات شیعی کار میکنند تا بتوانند از طریق برانگیختن احساسات مردم برای خود سربازگیری کنند.
منبع: شهرآرا