مسلّماً میان دین و بیماریهای روانی ارتباطات جدّیای وجود دارد. اما آیا نقش دین در مواجهه با این قبیل بیماریها درمان است یا مانعتراشی؟ طبق نظر کارشناسان، گاهی اوقات دین میتواند از طریق قرار دادن افراد در جمع، و هدف و معنا بخشیدن به زندگیِ آنها، به مبتلایان به بیماریهای روانی کمک کند.
ردنا (ادیان نیوز): یک بار یکی از کهنهکاران عرصۀ بهداشت روان به من گفت: “اگر حضرت عیسی امروز بیاید، احتمالاً (به خاطر ادعای نبوّت) او را به بیمارستان روانپزشکی میفرستند.” این جمله مرا دربارۀ این که امروز مردم چه دیدگاهی راجع به دین دارند به فکر فرو برد.
ممکن است بیمارانی که مثل من مبتلا به بیماریهای حادّ روانی هستند (من شیزوفرنی دارم)، دچار این توهّم شوند که مسیحای قرن بیست و یکم هستند، خودِ مسیح هستند که دوباره متولّد شده است یا تصوّر کنند که از صاحبان علوم غریبۀ دودمان چینیِ مینگ هستند!
توهّماتی از این دست در میان بیماران روانی شایع است. علاقۀ بیش از حدّ این افراد به شخصیتهای مذهبی و ابتلا به توهّم خودبزرگبینی میتواند علامت هشداردهندهای باشد که نشان میدهد اوضاعشان دارد وخیم میشود.
مطالعات صورتگرفته نشان میدهد که ممکن است در مرحلۀ مقدّماتیِ بعضی از بیماریهای روانی، فرد اعتقادات خود را تغییر دهد تا بدین ترتیب بر هویتِ خودساختۀ خود مهر تأیید بزند.
مسلّماً میان دین و بیماریهای روانی ارتباطات جدّیای وجود دارد. اما آیا نقش دین در مواجهه با این قبیل بیماریها درمان است یا مانعتراشی؟ طبق نظر کارشناسان، گاهی اوقات دین میتواند از طریق قرار دادن افراد در جمع، و هدف و معنا بخشیدن به زندگیِ آنها، به مبتلایان به بیماریهای روانی کمک کند.
پروفسور دینش بوگرا، رئیس سابق «انجمن روانپزشکی جهان» (World Psychiatric Association) در پاسخ به روزنامۀ مجازیِ «مترو» گفت:
“در بسیاری از فرهنگها، دین بخش اصلی هویت فرد را تشکیل میدهد و حمایتی که دین از طریق حضور در جمعها و گردهماییهای مذهبی به افراد ارائه میدهد میتواند فوقالعاده مثمرثمر باشد. ممکن است در فرهنگها و فضاهای سنّتی، اختلالات سلامت روان مثل افسردگی ماحصلِ فراز و نشیبهای زندگی باشد و مراجعۀ افراد به اماکن عبادی، مثل معابد و مساجد میتواند نقش کمککنندهای در حلّ مشکل آنها داشته باشد. از سوی دیگر، شرکت در فعالیتهای مذهبی میتواند به فرد حسّ تعلّق و هدف ببخشد.”
بیمارانی که در مرکز مراقبتی «سنت اندرو» واقع در بریتانیا بستری هستند، با این تفکّر همعقیده هستند.
یکی از خانمهای بیمار در پاسخ به نشریۀ «مترو» گفت:
“من یک مسیحی هستم. تدیّن باعث میشود نسبت به آینده ایمان و امید داشته باشم و دلم گرم باشد که همهچیز خوب پیش خواهد رفت و من به سعادت خواهم رسید. هر شب پیش از خوابیدن و هر موقع دیگری که در طول شبانهروز احساس نیاز کنم مشغول دعا و نیایش میشوم. هر وقت اوضاع بد پیش میرود و همینطور وقتی همهچیز روبهراه است دست به دعا و نیایش برمیدارم. ایمان به من کمک کرده تا بتوانم این شرایط را تاب بیاورم.”
البته او تنها کسی نیست که چنین دیدگاهی دارد. سال گذشته پروفسور الین ساکس مقالهای دربارۀ افرادی که با موفّقیت بر بیماری شیزوفرنی غلبه کرده بودند نوشت.
او برای انجام این مطالعه با بیست بیمار با متوسّط سنّی چهل سال مصاحبه کرد. شصت درصد از این افراد دارای مدرک کارشناسی ارشد یا دکترا بودند. نتایج تحقیق نشان داد که فعالیت معنوی یکی از هشت راهکاری بوده که این افراد توانسته بودند به کمک آن با موفّقیت بر شیزوفرنی غلبه کنند.
دکتر آلبرت پرساد، مدیر «مرکز پژوهشهای کاربردی و بنیاد بینالمللی ارزیابی (کاریف)» معتقد است در هنگام بروز سوانح، ممکن است نگرش مذهبی باعث به وجود آمدن احساس گناه، شرمساری و در بعضی موارد بیماریهای روانی شود.
پرساد میگوید دین و معنویت میتواند نقش مهمّی در زندگی و سلامت انسان ایفا کند. در مواقع بروز حوادثی مثل آتشسوزی برج گرنفل، بمبگذاریهای منچستر یا بلایایی مثل سونامیها و زمینلرزهها، گاهی مردم سعی میکنند با عینک مذهبی به حوادث نگاه کنند. این ممکن است باعث شود احساس گناه یا خجالت به آنها دست دهد و خود را مسلمان یا مسیحی بدی تلقّی کنند. اما رویهمرفته نقش دین بیشتر کمککننده است تا بالعکس.
یکی از تازهمسلمانانی که در بیمارستان سنت اندرو بستری است میگوید:
“من هفت سال است که اسلام آوردهام. اسلام به من قدرت و به زندگیام الگو بخشیده است و کمک فراوانی به من کرده است.”
به گفتۀ دکتر پرساد، در فرایند درمان دین میتواند به بیمار قدرت روانی و انعطافپذیری ببخشد.