یکی ادعاهایی که مخالفان حجاب الزامی مطرح میکنند این است که در کشورهایی مانند ترکیه عدم الزام حجاب باعث گرایش بیشتربه حجاب شده است. این ادعا تا چه اندازه درست است؟
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، «اجباری نبودن حجاب در کشورهایی مثل ترکیه و یا کشورهای اروپایی، باعث گرایش بیشتر دختران و زنان به حجاب شده است». این یکی از ادعاهایی است که مخالفان حجاب اجباری، بارها مطرح کردهاند و آن را بهعنوان دلیلی برای کارآمدنبودنِ الزام به حجاب عنوان میکنند. آنها میگویند عدم وجود قانون برای رعایت پوشش مناسب، باعث میشود دختران بیشتر به حجاب و عفاف جذب شوند و در واقع این موضوع به نفع حجاب است. این ادعا تا چه اندازه با واقعیت منطبق است؟ آیا واقعا حجاب در این کشورها سیر صعودی داشتهاست؟ و آیا هر نوع گرایش به حجاب بهخاطر الزامی نبودن آن است؟ در این گزارش به بررسی این موضوع پرداختهایم.
اول: آیا واقعا در ترکیه و کشورهای اسلامی شاهد افزایش گرایش به حجاب هستیم؟
هیچ پژوهش یا دادههای موثقی در خصوص بالارفتن گرایش به حجاب در ترکیه و یا کشورهای مسلمان دیگری مثل مالزی وجود ندارد. بلکه گزارشهایی در رسانههای این کشور حاکی از آن است که نسل جدید برخلاف نسل قبل، در حال فاصلهگرفتن از حجاب و بهخصوص پوشش سر هستند. بهعنوان نمونه پرتال خبری «قنطره» در گزارشی با این تیتر که «روسریها در حال سرخوردن هستند» به بررسی کمرنگشدن حجاب بین دختران جوان ترکیه پرداخته است. در این گزارش آمده: «خیلی وقت پیش نبود که زنان برای اینکه بتوانند در ترکیه روسری بپوشند، مبارزه میکردند؛ اما الان بنظر میرسد دیگر به روسری علاقه چندانی وجود ندارد». سال قبل نیز کمپینی در شبکههای اجتماعی این کشور تحتعنوان «چالش ده سال» راه افتاد که طی آن دخترانی که حجاب خود را برداشته بودند، از دلایل خود برای این تصمیم مینوشتند.
در کشورهایی مثل مالزی نیز وضعیت تقریبا مشابهی وجود دارد. خبرگزاری AsianPost نیز در یک گزارش با تیتر «حجاب در مالزی مورد تهدید است» به بررسی روندی میپردازد که منجر به فاصلهگرفتن نسل جوان این کشور از حجاب سنتی نسل قبل شده است. در این گزارش به نقل از قائم مقام بخش جوانان انجمن همبستگی جوانان مسلمان مینویسد: «نگرانی اصلی در بین اکثر مالزیاییها، غربگرایی در اعتقادات آنهاست که هویت ملی آنها را تهدید میکند. فمینیستها از نسل جوان میخواهند از بتهای آنها در غرب تبعیت کنند». این گزارش به فعالیت یکی از این فمینیستها اشاره میکند که معتقد است تربیت دختران برای داشتن حجاب از کودکی در بین نسل سنتی این کشور قلبش را میشکند و تلاش میکند دختران در این کشور حجاب را کنار بگذارند.
نکته مهمی که در خصوص این کشورها وجود دارد این است که در غیاب هرگونه سیاستگذاری از سمت دولت و سیستم حکومتی برای ترویج حجاب یا تعیین ضوابط پوشش، جریانهای فرهنگی متمایل به غرب بر روی حذف حجاب تمرکز زیادی کردهاند و نتایج حاکی از آن است که تا حد زیادی موفق شدهاند.
دوم: وضعیت زنان در غیاب الزام اجتماعی برای رعایت حداقلهایی از پوشش چگونه است؟
کسانی که نبودن محدودیت پوشش در کشورهایی مثل ترکیه و همینطور کشورهای غربی را یک ویژگی مثبت میدانند، یک نکته بسیار مهم را نادیده میگیرند و آن ناامنیهای روانی و فیزیکی است که زنان در این کشورها بهخاطر غلبه فضای جنسی تجربه میکنند. طبق آمارهای رسمی در ترکیه، همزمان با گرایش بیشتر زنان و دختران به برداشتن حجاب و نیز گستردهتر شدن روابط آزاد، آمارهای مربوط به آزار و خشونت جنسی سیر صعودی را طی کرده است. در سال ۲۰۱۷ وزارت دادگستری ترکیه اعلام کرد در طی ده سال گذشته آزار جنسی زنان در این کشور نزدیک به دویستوپنجاه درصد افزایش داشته است. همین یک ماه پیش بود که قتل بیرحمانه یک دختر جوان توسط دوستپسرش منجر به موج گستردهای از اعتراضات علیه آزار جنسی در ترکیه شد. بدیهی است هرچقدر پوشش مناسب کمرنگتر میشود، با غلبهپیدا کردن فضای جنسی، طبیعتا آزار و اذیت جنسی نیز بیشتر خواهد شد و در واقع دختران و زنان در مقابل تجاوز و آزار جنسی آسیبپذیرتر میشوند.
این موضوع در کشورهای غربی که سابقه طولانیتری در بیقیدی دارند، بسیار جدیتر است و زنان در شرایط سختتری به سر میبرند. بهعنوان مثال طبق پژوهشی که موسسه رویترز تامپسون با بررسی ۱۹۲ کشور انجام داده است، آمریکا سومین کشوری است که بیشترین آمار خشونت و آزارجنسی علیه زنان را دارد و در شماره ده کشوری است که خطرناکترین محیط برای زنان هستند. رویترز برای بررسی چرایی این موضوع، آمار مربوط به خشونت علیه زنان را از مراکز رسمی آمار آمریکا مورد اشاره قرار داده که بر اساس آن «از هر پنج زن آمریکایی، تقریبا یک زن مورد تجاوز قرار گرفته و از هر سه زن، یک نفر تجاوز، خشونت یا آزار توسط شریک جنسی خود را تجربه کرده است». این موضوع حتی در محیطهای دانشگاهی که میبایست فضایی نسبتا امن باشند، به یک پدیده بسیار نگرانکننده تبدیل شده است بهطوریکه طبق اعلام مرکز آمار این کشور، از هر پنج دختر دانشجو یک نفر در محیط دانشگاه مورد آزار جنسی قرار میگیرند.
به گزارش فارس پلاس، در انگلیس آزار جنسی کارمندان زن آنقدر جدی بوده است که حتی در برخی فضاهای اداری تصمیم بر این شده که دستدادن بهطور کامل ممنوع شود. در این کشور «از هر سه کارمند، یک نفر» برخوردهای نامناسب جنسی را از سمت همکاران خود یا ارباب رجوع تحمل کرده است. در سوییس بیش از یک پنجم زنان مورد تجاوز و خشونت جنسی قرار گرفتهاند. اینها تنها نمونههایی از ناامنی گسترده زنان در کشورهایی است که پشت شعارهای مربوط به آزادی پوشش، زنان قربانی خشونتهای جنسی قرار میگیرند. در این آمارها البته سایر شکلهای خشونت فیزیکی مثل ضربوشتم زنان لحاظ نشده است.
سوم: یک مغالطه عجیب درباره برخی موارد گرایش به عفاف در کشورهای غربی
در کشورهای غربی که سابقه طولانیتری در برهنگی داشتهاند، شدت آسیبهای گسترده به زنان و همینطور به خانواده باعث شده است حرکتهایی از سمت زنان و دختران نسل جدید برای حفظ عفاف شروع شد. در واقع رهاگذاشتن جامعه در بیبندوباری باعث شده است زنان آنقدر مورد آزار و ستم قرار بگیرند که خودشان برای حفاظت از امنیت روانی و فیزیکیشان دست به کار شوند. نه فقط در گرایش به حجاب و عفاف بلکه در گرایش به سمت محیطهای اختصاصی برای زنان و برگزاری برنامههای عمومی بهصورت تفکیکشده. مانند سوئد که بعد از سالها، فستیوال موسیقی این کشور را تنها مخصوص زنان برگزار کرد.
بهعنوان مثال «وندی شلیت» نویسنده جوان آمریکایی در کتابی به بررسی این رویکرد نسل جدید کشورش پرداخته است. کتابی که حاصل هفت سال پژوهش، دهها مصاحبه عمیق با دختران، زنان و مردان آمریکا و رد و بدل کردن ۳۰۰۰ ایمیل با جوانان، شرکت در کنگرههای مرتبط و صحبت با روانشناسان و جامعه شناسان و حتی شرکت در پارتیهای مخفیانه نوجوانان است.«زنان جوان، عزت نفس خود را باز مییابند و در مییابند خوب بودن، بد نیست»؛ این، عنوان کتاب شلیت است؛ آنجا توضیح میدهد نسل جدیدی در آمریکا دارد شکل میگیرد که خواستههای متفاوتی با نسل خود دارد؛ جوانانی که از بیقید و بندی به ستوه آمده و انگار گمشدهای دارند که باید به دنبالش بگردند.
اما اینکه چنین گرایشی بهعنوان نتیجه مثبت پوشش آزاد در نظر گرفته شود شبیه به این میماند که در یک کشور مردم در مقابل یک بیماری ویروسی کاملا بیدفاع رها شوند و وقتی بعد از دادن تلفات بسیار خودشان برای مبارزه با این بیماری دست به کار شوند، اینطور استدلال کنیم که رها و بیدفاع گذاشتن مردم و جامعه در مقابل بیماری منجر به افزایش خودمراقبتی در بین آنان میشود. سپس نتیجه بگیریم نباید هیچ تدبیری برای محافظت از مردم در برابر بیماری توسط دولت و حاکمیت صورت بگیرد.
منابع:
en.qantara.de/content/women-in-turkey-the-headscarf-is-slipping
bbc.com/news/world-europe-46933236
npr.org/2019/02/11/692025584/turks-examine-their-muslim-devotion-after-poll-says-faith-could-be-waning
theaseanpost.com/article/hijab-under-threat-malaysia
hurriyetdailynews.com/sexual-assault-cases-increased-over-last-10-years-in-turkey-ministry-113293
womenshealth.gov/relationships-and-safety/sexual-assault-and-rape/college-sexual-assaultnsvrc.org/sites/default/files/publications_nsvrc_factsheet_media-packet_statistics-about-sexual-violence_0.pdf
swissinfo.ch/eng/study-_one-in-five-swiss-women-has-been-a-victim-of-sexual-violence-/44977956
dailymail.co.uk/news/article-6957493/Handshakes-banned-British-offices.html
اگر مردی که مشخصا باید از بی حجابی دفاع کنی اگرزنی باسم مردانه خیلی ابلهی!
هنوز عده ای مردم ساده لوح هستندمانند حامد صابر که می پرسند اگر بی
حجابی فساد می آورد چرا در غرب فساد نیست و یک پسر جوان غربی با دیدن
دختران نیمه عریان تحریک نمی شود؟ در حالی که این یک خطای بزرگ است. در
واقع آمار وحشتناک تجاوز به زنان و دختران دیگر از حد متعارف گذشته و
کار به تجاوز به محارم و حیوانات کشیده است و همین کشور سوئد طبق آمارهای
خودش بالاترین میزان گزارش تجاوز در اروپا را به خود اختصاص داده است.
در واقع اگر آن جوان غربی از دیدن چند زن لخت زیاد تحریک نمی شود به دلیل
آن است که چند ساعت قبلتر با چند زن دیگر بوده است و فعلا چند ساعتی
برای اوج گرفتن فرصت دارد! همچنین آنها این مسائل را به صورت یک مساله
طبیعی پذیرفته اند و آن را به آسانی در فیلمها و سریالها و کارتونهایشان
نشان می دهند. اما متاسفانه وقتی دو نسل ایرانیان برنامه های غربی را به
صورت سانسور شده مشاهده کرده اند باورشان آمده که می شود زن و مرد مختلط
و نیمه برهنه بگویند و بخندند و هیچ اتفاقی هم نیفتد! در واقع این یکی
مصایبی است که انقلاب از دست صدا و سیمای غیر انقلابی دارد می کشد.
سلام
یادداشتی سطحی و سوگیرانه بود.
برای نمونه، نویسنده در ابتدا مدعی می شود که تحقیق و آمار موثقی وجود ندارد، سپس بر اساس دو خبرگزاری و پرتال خبری در ترکیه و مالزی مدعی می شود که حجاب رو به کاهش است!!! این چه مستنداتی است؟؟؟؟
در مورد آمار تعرض و آزار جنسی در کشورهای توسعه یافته هم، نویسنده با این مفاهیم بیگانه بوده یا اینکه مغالطه کزده است. در آنجا، کمترین جسارت مبتنی بر جنسیت ، مثلا متلک گفتن یا شوخی کردن یا زل زدن و …. آزار جنسی محسوب می وشد و در نتیجه جزو امار می آید. کارهایی که در ایران و کشورهای اسلامی، کاملا عادی محسوب می شوند!!!!
نوسینده آورده است که :
” بدیهی است هرچقدر پوشش مناسب کمرنگتر میشود، با غلبهپیدا کردن فضای جنسی، طبیعتا آزار و اذیت جنسی …. ”
چگونه بدیهی است؟ کدام بداهت؟ اتفاقا زنان محجبه هم مصون از آزار نیستند ….