امیدواری زائیدهی فضیلتهای صداقت، احترام، اصالت و بزرگمنشیِ موجود در رفتار حاکمان یک ملت است. این فضیلتها کمترین ابزار برای دستیابی به یک جامعهی امیدوارند.
ردنا (ادیان نیوز) – پروژهی تولیدِ جامعهی خوب، آرمان بازسازی جامعهی سعادتمند، و یا نظریهی ایجاد مدینهی فاضله پروژهی دشواری است. این دشواری تنها به ضعفِ “ارادهی معطوف به خوب بودن” در نزد کنشگران و یا به طبیعت پیچیدهی اخلاق و فضیلتمند بر نمیگردد. اساساً ایدهی جامعهی خوب به یک حالت تحققیافته اشاره ندارد؛ بلکه به یک آرمان ارزشمند و حسِ امیدواری در قبال اهداف و مقاصد اجتماعی مربوط میشود. از این نظر، به صورت طبیعی، پروژهی تولید یک جامعهی خوب، به تحقق یک جامعهی امیدوار تبدیل میشود و جامعهی خوب را باید جامعهای امیدوار تعریف کرد. البته روشن است که امید همواره به شرایطی مقیّد است و یک جامعهی امیدوار ناگزیر است به رویارویی با پیشآمدهای احتمالی و تنگناهای پیشبینی نشده.
حاکمانی که هدف خود را “بهتر شدن” جامعه تعریف میکنند و شعارشان ساختنِ یک جامعهی فضیلتمند است، باید توجّه داشته باشند که اصلیترین مسئولیّت آنها مقابله با «خوب نبودنِ» جامعه است. خوب نبودن یعنی نا امید بودن، یعنی هیچ نوری را در آینده ندیدن؛ یعنی احساسِ سرگیجهی ناشی از دورِ خود چرخیدن. آرمانگرایی به معنای گریز از واقعیّت و پناه بردن به تفکر خیالپردازانه نیست؛ آرمان گرایی به معنای درگیر شدن با واقعیّت است.
جامعهی خوب، جامعهای نیست که با مشکل روبرو نشود، بلکه جامعهای است که مشکلات و سختیها را به مثابه رویدادهایی طبیعی در نظر میگیرد که هر ملّت در حال گذاری باید آنها را پشت سر بگذارد. امیدواری سبب میشود که چالشهای اجتماعی، اقتصادی، فقر، جنگ و ستیزه، محدودیّت و محرومیّت، و کاستیها به تجربههای نامطلوبی بَدَل شوند که اگر چه آزاردهندهاند، ولی باید تحمل شوند؛ چون در آینده چیزی در انتظار این جامعه نشسته است که ارزش شکیبایی و ایستادن در برابر این همه سختی را دارد.
“امید” به شرایط محیطی مشروط است و به حالت کلّی جامعه و رفتار حاکمان. نمیشود به مردم گفت امیدوار باشید و آنها بگویند چشم. امیدواری زائیدهی فضیلتهای صداقت، احترام، اصالت و بزرگمنشیِ موجود در رفتار حاکمان یک ملت است. این فضیلتها کمترین ابزار برای دستیابی به یک جامعهی امیدوارند.
یادداشتی از مهراب صادقنیا