ردنا – مدیر گروه ادیان ابراهیمی دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: هیچ معیاری برای مشخص کردن اینکه عملی خرافه است یا نیست نداریم. به طور معمول خرافه را به دو بخش خرافه هستیشناسانه یا رفتاری بخشبندی میشود.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجت الاسلام والمسلمین دکتر مهراب صادقنیا در نشست اخلاق مواجهه با خرافه که به همت انجمن ایرانی اخلاق در علوم و فناوری از صفحه اینستاگرام پخش شد، با اشاره به نحوه مواجهه اخلاقی با خرافه اظهار کرد: انسانها در مقام بازیگری و کنشگری نمیتوانند مواردی که انجام میدهند بپذیرند که خرافه است زمانی که تماشاچی میشوند و به عنوان ناظر بیرونی به کنشگری دیگران تماشا میکنند و روی صندلی تماشاچی هستند نسبت به آن میتوانند داوری کنند.
وی عنوان کرد: به عنوان مثال در معابد بوداییان هر آنچه او انجام میدهد خرافه است. اگر بودایی ما را در مسجد ببیند هر کاری میکنیم از نگاه او خرافه است. ماهیت خرافه نشان میدهد که متغیرهایی در بازشناسی تعریف خرافه از نگاه آنها مهم است.
مدیر گروه ادیان ابراهیمی دانشگاه ادیان و مذاهب با اشاره تعریف کوهلر از خرافه بیان داشت: هر اعتقاد غیر معقول، غیر علمی و تجربی را میتوانیم خرافه بگوییم. به عبارتی هر برداشتی که عقل به معنای عقل فلسفی یا علم به معنای علم تجربی نتواند از آن حمایت کند خرافه است.
وی تصریح کرد: خرافه چیزی است که عقل، تجربه و محتویات متون مقدس آن را برنتابد و با آن ناسازگار است. باید در نظر داشت از سوی دینداران دامنه غیر خرافه وسیع تر و دامنه خرافه محدودتر است. اگر من انسان دیندار باشم یک سری موارد را خرافه نمیدانم زیرا با نصوص دینی من سازگار است شاید از نصوص دینی بتوان وجود جن را پذیرفت.
حجتالاسلام والمسلمین صادقنیا افزود: برخی اوقات تعریف خرافه به اندازه ای مشکل است که برای حل آن جنگهای خونینی روی میدهد زیرا نمیدانند چه کسی درست یا ناردست میگوید.
وی با بیان اینکه به طور معمول خرافه را به دو بخش خرافه هستیشناسانه یا رفتاری بخشبندی میشود، اظهار کرد: هستیشناسانه به معنای باور به وجود یا عدم چیزی در جهان هستی است که علم یا عقل یا دین با آن مخالف است و آن را برنمیتابد بنابراین خرافه هستیشناسانه یا معطوف به باور است و علم یا عقل یا تجربه با آن سازگاری ندارد.
مدیر گروه ادیان ابراهیمی دانشگاه ادیان و مذاهب به زمینههای پیدایش خرافه اشاره کرد و بیان داشت: بسیاری از جامعهشناسان معتقد هستند که محال است انسانها به خودی خود مبتکر خرافه باشند. خرافهها پیوند عمیقی با زیست اجتماعی انسانها دارند و از زمانی که جوامع شکل گرفتند مفهومی به نام خرافه پدید آمد که نسبت معناداری بین جامعه، طبقه، گروه، جهان زیست انسانها و ماهیت خرافهها بود.
وی خاطرنشان کرد: کشاوران به دلیل روابط تنگاتنگ با طبیعت، زمین، باران و محصول کشاورزی برای تولید خرافه مستعدتر هستند بنابراین جوامع کشاورزی خرافه بیشتری نسبت به جوامع صنعتی دارند.
حجتالاسلام والمسلمین صادق نیا با بیان اینکه خرافه ماهیت سیال و شیوع بسیاری دارد، تأکید کرد: خرافه در همه گروهها و طبقات اجتماعی وجود دارد و دلیلی ندارد بگوییم که خرافه در دینداران زیاد و در بیدینها کم است. مطالعه عمیقی در این زمینه نشده ولی مطالعات صورت گرفته نشان میدهد در جامعه ما مذهب، سن و جنسیت و زندگی شهروندی نمیشناسد و با توجه به تعریف ما ا زخرافه دامنه وسیعی دارد و شامل گروههای مختلف از جامعه است.
وی به چالشهای اخلاقی برای مواجهه با خرافه اشاره و تصریح کرد: خرافه در برابر علم یا عقل یا دین امر بسیار مهمی است و به قول جامعهشناسان کج روی یا انحراف است. به این دلیل چهرههای علمی مسئولیت عمیقی در برابر خرافه دارند بنابراین باید تلاش کرد تا خرافه را از بین برد.
مدیر گروه ادیان ابراهیمی دانشگاه ادیان و مذاهب عنوان کرد: این مبارزه امری اخلاقی فرض شده و تصور شده و باور عمومی این است که رهانیدن مردم از خرافه عقلانی و اخلاقی است و اگر بتوانیم جامعه را از آن رها کنیم و این امر را انجام ندهیم گرفتار عمل غیر اخلاقی شدیم.
وی خاطرنشان کرد: در برخی از نصوص دینی وجود دارد که اگر بدعتها ظاهر شوند بر عالم واجب است که علم خود را با خرافهها مواجهه کند و مراد از خرافه بدعتهایی است که ریشه در نصوص دینی ندارند.
حجتالاسلام والمسلمین صادق نیا با اشاره به چالشهای اخلاقی مواجهه با این ایده اظهار کرد: در واقع هیچ معیاری برای مشخص کردن اینکه عملی خرافه است یا نیست نداریم ممکن است بگوییم معیار عقل است ولی اختلافات زیادی بین عقلا وجود دارد که نشان میدهد عقل معنای بسیط و ساده ندارد. ممکن است معیار علم باشد بسیاری از علوم از خرافات از دسترسی علمی به دور هستند.
وی عنوان کرد: به عنوان مثال علم نمیتواند بگوید فرشته وجود دارد یا خیر این مسئله برای علم قابل دسترسی و دستیابی نیست و امکان داوری ندارد. معیارها شفاف نیستند و تلاش برای حذف خرافه به دلیل عدم معیارها برای سنجش خرافه ممکن است ما را به کنش اخلاقی فراخواند.
مدیر گروه ادیان ابراهیمی دانشگاه ادیان و مذاهب یادآور شد: اگر بخواهیم با خرافه مبارزه کنیم کار سختی در پیش داریم که از جمله آنها چالش سنجش خرافه و عدم امکان تعیین خرافه در منطق ذهنی است و چالش دوم کارکرد محسوب میشود که در این زمینه تا زمانی که خرافه دارای کارکرد است؛ امکان از بین بردن آن نیست و حذف آن آب در هاون کوبیدن است.
انتهای پیام/