سیزدهمین شماره نشریه «پژوهشنامه کلام» به صاحبامتیازی جامعهالمصطفی(ص) العالمیه (نمایندگی خراسان) منتشر شد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، در این شماره از نشریه «پژوهشنامه کلام»، مقالاتی با عناوین «ارزیابی طرحواره آفرینش از منظر علامه طباطبایی با تأکید بر دیدگاه استاد مصباح یزدی»، «بررسی دلایل مشروعیت بیعت داعش بر اساس مبانی فکری اهلسنت»، «جایگاه «تأویل» در منطق نقلی فهم دین از نگاه «ابن تیمیه» و نقد آن»، «تقریر و ارزیابی چهارگونه دلیل برای اثبات «واجبالوجود» در آثار ابنسینا»، «پاسخهای نقضی به شبهات اهل سنت درباره آیه ولایت»، «باز پژوهی منطق مواجهه اهل بیت علیهم السلام با پدیده «الحاد»»، «بررسی گستره و ابعاد «ولایت فقیه» در آرای شیخ انصاری و آیتالله بروجردی»، «ارزیابی دیدگاه ونزبرو در باب نشانههای نبوت در کتاب «مطالعات قرآنی»»، «بررسی تحلیلی اثبات وجود خدا از رهگذر نفی نیهیلیسم با اتکا به آراء هانس کونگ»، «تمایز میان غیلانیِ فیلسوف از غیلانیِ متکلم؛ کوششی مقدماتی بر پایه شواهد»، «کاوش رویکردشناسانه دیدگاه اندیشمندان فریقین پیرامون تبیین «لا اله الا الله»» و «کرونا و رهبری شیعی در عصر حاضر: بررسی رویکرد آیتالله خامنهای در مبارزه با کرونا از منظر کلامی» منتشر شده است.
ارزیابی طرحواره آفرینش از منظر علامه طباطبایی با تأکید بر دیدگاه استاد مصباح یزدی
در چکیده مقاله «ارزیابی طرحواره آفرینش از منظر علامه طباطبایی با تأکید بر دیدگاه استاد مصباح یزدی» آمده است: موضوع فاعلیت الهی و چگونگیِ آفرینش جهان توسط خداوند از اساسیترین پرسشهای فلسفی است. یکی از اصلیترین دلایلی که فلاسفه مسلمان برای ترسیم کیفیت فاعلیت الهی از آن استفاده کردهاند، قاعده «الواحد» است. علامه طباطبایی به عنوان بزرگترین فیلسوف نوصدرایی معاصر، تنها دلیل خود در طرحواره نظام آفرینش را بر این قاعده استوار نموده است، اما بهرهگیری از این قاعده در فاعلیت الهی از سوی استاد مصباح یزدی با نقدی فلسفی مواجه شده است. در این پژوهش با روشی توصیفی، تحلیلی، دیدگاه علامه طباطبایی پیرامون این موضوع تبیین و با محوریت انتقاد استاد مصباح یزدی، ارزیابی و عدم توانایی این قاعده برای اثبات ضرورت صدورِ واحد از خداوند بیان شده است.بررسی دلایل مشروعیت بیعت داعش بر اساس مبانی فکری اهلسنت
در طلیعه نوشتار «بررسی دلایل مشروعیت بیعت داعش بر اساس مبانی فکری اهلسنت» میخوانیم: با اعلان خلافت ابوبکر بغدادی از سوی داعش در مناطقی از عراق و سوریه، آثاری در حمایت از بیعت با او نوشته شد که با استدلالهایی بغدادی را دارای شرایط خلیفه دانسته و به بیعت با داعش مشروعیت بخشیدند، اما این بیعت از سوی جریانهای مختلفی در جهان اسلام، به ویژه رهبران سلفی، وهابی و سلفیان جهادی نامشروع خوانده شد. نوشتار پیش رو میکوشد تا در کوششی توصیفی، تحلیلی ابتدا به بیان دلایل مشروعیت بیعت داعش پرداخته و سپس با عنایت به مبانی سیاسی خلافت در متون معتبر اهلسنت، به نقد و بررسی شرایط ارکان بیعت، شخص بغدادی به عنوان خلیفه نخست و گروه داعش به مثابه سازمان خلافت بپردازد. تطبیق این مبانی بر بیعت داعش نشان میدهد که این بیعت نه تنها دارای همه شرایط ولایت عظمی یعنی خلافت اسلامی در نگاه اهلسنت و حتی سلفیان جهادی نیست و به آرمانهای خلافت پایبند نبوده، بلکه در موارد متعددی خلاف آن عمل کرده است. نبود شرایط لازم برای خلیفه در شخص بغدادی، اجرایینشدن مقاصد خلافت مانند عدالت و برطرف نمودن ظلم از مظلومان و برقراری وحدت میان مسلمانان و پرهیز از تفرقه، نارضایتی بیشتر امت اسلامی از بیعت داعش، ناسازگاری این بیعت با قاعده عدم تسلط کافران بر مسلمانان و همچنین مخالفت بزرگان سلفی به ویژه در شاخه جهادی آن موجب شده است تا بیعت یادشده با توجه به مبانی اهلسنت و دیگر سلفیان جهادی در امر خلافت، مشروعیتی نداشته باشد.
جایگاه «تأویل» در منطق نقلی فهم دین از نگاه «ابن تیمیه» و نقد آن
نویسنده مقاله ««جایگاه «تأویل» در منطق نقلی فهم دین از نگاه «ابن تیمیه» و نقد آن» آمده است: ابنتیمیه با پذیرش تأویل به عنوان یکی از شیوههای نقلی فهم دین، آن را به معنای حقیقت خارجی میداند و معانیای همچون بازگرداندن لفظ از معنای ظاهری را تأویل کلامی خوانده و رد کرده و به مخالفان نسبت میدهد. وی با ادعای اتفاق صحابه نسبت به معنای منتخب خود و رد تأویل آیات صفات، به ستیز با تأویلی برمیخیزد که با نگاهش متفاوت است و در این مسیر همه توان خود را به کار میگیرد و به نقد استناد قرآنی قائلان به تأویل نیز میپردازد. این نوشتار با روش توصیفی، تحلیلی، پس از تبیین نگاه ابنتیمیه، به نقد علمی نگرش او میپردازد. در نقد، نخست تأویل را اصطلاحی قرآنی، روایی میشمرد که معنای علمی آن با تفسیر متفاوت و در برابر ظاهر قرار میگیرد و در دو سطح توجیه متشابه یا بیان بطن معنا میشود؛ سپس با بهرهگیری از استشهاد قرآنی، از صحت تأویل سخن میگوید؛ حادث بودن تأویل را خردهگیری غیر علمی و اشکالتراشی بیاساس میشمارد و اندیشه تحریم سؤال از کیفیت را با پنج نکته پاسخ میدهد. همچنین پیامدهای بسیاری برای تأویلگریزی میشمارد و در پایان تناقضات ادعاهای ابنتیمیه و کاربست تأویل در آثار او را گوشزد میکند و اعترافهای وی به تأویل را در کنار نقد علمای سلف بر تأویلگریزی وی بازگو میکند و هجمههای او در قالب تهمتپراکنی و تخریب مخالفان با برچسب وارداتی خواندن شبهات را فرار به جلو برای فرار از پاسخ قانعکننده میداند و اینگونه تزلزل و بطلان دیدگاه تأویلگریزانه ابن تیمیه را بر همگان، به ویژه حقجویان غیر محقق و مقلد سلفیه مینماید.
پاسخهای نقضی به شبهات اهل سنت درباره «آیه ولایت»
در طلیعه نوشتار «پاسخهای نقضی به شبهات اهل سنت درباره «آیه ولایت»» میخوانیم: در قرآن کریم آیات متعددی آمده که در آن فضائلی به صورت عام به همه ائمه: و به طور خاص به برخی از ایشان اختصاص داده شده است. از عصر صحابه تا کنون همواره شبهاتی پیرامون این آیات مطرح بوده که از سوی ائمه: و سایرین، پاسخهایی هم به این شبهات داده شده است. یکی از این آیات، آیه ولایت است که از نظر شیعه امامیه یکی از محکمترین دلایل اثبات امامت امام علی(ع) محسوب میشود. علمای اهل سنت شبهات بسیاری پیرامون ادعای اثبات امامت از این آیه وارد کردهاند که پاسخهای بسیاری نیز به این شبهات داده شده است. عموم این پاسخها، به صورت حلی و ارائه قرائن و دلایل درونمتنی و برونمتنی بوده است. در این پژوهش خلاف رویه مرسوم، از روش پاسخ نقضی به پاسخگویی به شبهات اهل سنت استفاده شده است. به همین مناسبت ابتدا آموزههای مد نظر شیعه از آیه بیان شده، سپس مناقشات و شبهات اهل سنت مطرح گردیده و در ادامه با استناد به مقبولات و مسلمات خود ایشان از جمله قرآن کریم، صحاح سته و دیگر کتب معتبر حدیثی و سخنان علمای ایشان، بر استدلال آنها مورد نقض آورده شده است.