واکنش مولوی مفلح به سخنان اخیر مولوی عبدالحمید/ طالبان باید حکومت فراگیر و معتدل ایجاد کند
در گفتگوی اختصاصی با ادیان نیوز:
رهبر نهضت اسلامی افغانستان با انتقاد از سخنان مولوی عبدالحمید گفت: افغانستان سرزمین کفر نبوده که کسی آن را فتح کند.
به گزارش خبرنگار ردنا (ادیان نیوز)، طالبان کابل را هم تصرف کرد و حالا پایان جنگ را اعلام کرده و گفته به دنبال ایجاد امارت اسلامی است. در ایران نیز مولوی عبدالحمید پیروزیهای این گروه را نصرت الهی نامیده است. آنچه که امروز بیش از همه دنیا را نگران کرده، وقوع صحنههای خشونتباری است که از بیست سال قبل تاکنون هنوز در ذهن مردم مانده است. آیا طالبان همان طالبان بیست سال قبل است؟ آیا می توان پیروزی آنها در افغانستان را نصرت الهی نامید؟
در همین راستا با مولوی «محمد مختار مفلح» رهبر نهضت اسلامی افغانستان و رئیس شورای فرهنگی حامیان قدس به گفتگو نشستیم که مشروح آن از نظر می گذرد؛
آیا طالبان امروز از نظر ایدئولوژی با طالبان سابق متفاوت است؟
هرکسی که این دیدگاه را دارد اشتباه میکند. طالبان یک منظومه فکری برگرفته شده از تفکر سلفیت و وهابیت و دیوبندیها است. طالبان همان طالبان بیست سال قبل است و تغییری در آن ایجاد نشده است. اما از نظر سیاسی در رفتار خود تغییراتی را شکل داده است.
وقتی هرات را تصرف کرد به کنسولگری ایران آسیبی نرساند، به این معنی که ما با شیعیان مشکلی نداریم، در غزنی و هرات به شیعیان اعلام کردهاند که اگر میخواهید مراسم عاشورا را برگزار کنید، ما امنیت آن را برعهده میگیریم. اینها تاکتیکی بیش نیست و یک رفتار موقت سیاسی میباشد.
آیا طالبانی که نگاه متفاوتی به جامعه زنان داشته و خشونت زیادی داشته و کشتن آدمها را راه ورود به بهشت می دانسته می تواند همچنان با این ژست پیش برود؟
آنها میگویند ما یک نظام اسلامی هستیم که در آن حقوق زنان همانگونه که اسلام گفته رعایت میشود. این گفتار به نظر شما نشان دهنده چیست؟ کدام اسلام؟ اسلامی سکولاری که ترکیه تایید میکند یا اسلام سلفیها و اسلام عربستان؟ امروز چیزی مظلومتر از اسلام نیست. اسلامی که مخالف امپریالسیت نباشد و با آمریکا کاری نداشته باشد؛ شبیه همان اسلامی است که در عربستان حاکم است.
ممکن است بگویند اسلام گفته زنان حق ازدواج دارند اما اسلام نگفته که آنان بتوانند در اداره با مردان کار کنند.
گفتید طالبان مجری است و از بیرون به آنها دستور داده می شود. این نیروی بیرونی کیست؟
مراد من از این عبارت اندیشه طالبانی بود. اندیشه آنان معجونی از سلفیت و وهابیت و دیوبندی است. طالبان اگر از این منظومه تبعیت نکند مورد حمایت قرار نمی گیرند. مثلا شبکه الجزیره همه جا در کنار طالبان است. اینها طالبان را فربه میسازند که اکثرا تفکرشان ریشه در وهابیت و دیوبندیه دارد. طالبان تا وقتی در چهارچوب فکری آنها حرکت کند مورد حمایت قرار میگیرد. اما اگر زمانی طالبان بخواهد با تشیع هم آهنگ شود، آن زمان دیگر حمایت نمیشوند.
طالبان چطور امروز توانسته نیروهای خود را قانع کند که رفتاری متفاوت با ایدئولوژی خود را پیاده کنند؟
طالبان در این بیست سال کار سیاسی و کار با رسانهها و استفاده از فضای مجازی و غیره را یاد گرفته است. آنها میدانند اگر در همین آغاز بگویند برگزاری مراسم عزاداری شرک و کفر است منزوی می شوند و بخش مهمی از جامعه سر مخالفت باآنها برمیدارند. این رفتارها تاکتیکی است و واقعی نیست. برخورد آنها با «امیراسماعیل خان» هم تاکتیکی بود. وقتی پایههای آنان محکم شود، مردم آنها را از لحاظ فکری خواهند شناخت. آنها آرام آرام می خواهند برنامه هایشان را اجرا کنند.
طالب را ما قبلا دیده ایم؛ اینها ماشین را متوقف میکردند و می گفتند نماز بخوانید. از بیست نفر ممکن دو نفر وضو داشتند. بقیه مجبور میشدند بدون وضو نماز بخواندند. آنها به اسم شریعت و دین خیلی چیزها را میخواستند به مردم تحمیل کنند. خانمی می خواست به بیمارستان برود چون محرم نداشت نمی گذاشتند. اینها در قلمرو طالبان اجرا شده است و ما باید منتظر این رفتارها باشیم. مگر اینکه طالبان امروز رفتارشان را به کلی تغییر بدهند. آنها میگویند ما شورای شریعت ایجاد خواهیم کرد، این شورا اگر متشکل از همه مذاهب باشد میشود از این خودسری ها که به نام دین انجام می شود جلوگیری کرد.
آیا طالبان می پذیرد که این پیشنهاد را عملی کند؟
اگر نپذیرند منزوی می شوند؛ مردم افغانستان دیگر تحمل ظلم به نام دین را ندارند. مردم دیگر نمیپذیرند که به نام دین کشته شوند و هتک حرمت شوند. امروز همه اقوام و مذاهب افغانستان باید چنین مطالبهای را از طالبان داشته باشند. این نباشد که فردا هرکسی را که با حکومت غنی کار کرده و یا کارمند بوده کافر خطاب شود.
نظام دینی در افغانستان با رویکرد حمایت از یک گروه فکری با شکست روبرو میشود.
مولوی عبدالحمید فتوحات طالبان را نصرت الهی نامیده و گفته مردم افغانستان از طالبان استقبال می کنند. نظر شما چیست؟
من این صحبتها را دیدم. اما شیخ الاسلام قضاوت کند که چگونه روزانه پانصد نفر در افغانستان «لا اله الا الله و محمد رسول الله» می گویند و به دست مسلمان کشته میشوند؟ خوب بود که مولوی عبدالحمید دو طرف را فرا میخواند و به آنها می گفت شما به عنوان مسلمان در کنار هم بنشینید و یک حکومت اسلامی را تشکیل دهید. یک رهبر در راس باشد و پارلمان و رئیس جمهور داشته باشد. ما سکانداران دین در افغانستان هستیم. چرا این همه مردم را نادیده میگیرند؟
ما با اشرف غنی کاری نداریم. از دیدگاه من که بارها گفته ام او یک اجیر یهود آمریکا یی است که هیچ سنخیتی با مردم مسلمان افغانستان ندارد.
اما مردم افغانستان چه؟ فتح عنوانی است که در اسلام در مقابل کفار به کار میرود و شرایط خود را دارد.
مولانا مجیب الرحمن انصاری، هم در این مورد اشتباهات زیادی داشتند. نباید علماء زود قضاوت کنند. شخصیتی مانند مولانا عبدالحمید کم وجود دارند. نباید صحبتهای شیخهای سعودی از دهان آنها خارج شود.
آینده نظام مذهبی در افغانستان را چطور می بینید؟
وضع خطرناکی داریم. امروز عربستان و ترکیه وارد کارزار شده و مراکز خود را صدچند می سازند. افغانستان با چنین مداخلههایی وارد جنگهای مذهبی میشود. مهار کردن جنگ مذهبی در یک کشور، آسان نیست. اینها از سلطه عربستان باید بیرون بیایند. ولی عهد عربستان در کشور خود هزار فحشا انجام میدهد و از آن طرف میخواهد برای کشور ما دین را تبلیغ کند. امارات فاحشه خانه دنیا شده و برای ما جهاد را تبلیغ میکند. خب جهاد را برای شیخ های عرب تبلیغ کنید.
ما باید کوشش کنیم جنگ مذهبی در افغانستان شعله ور نشود. اگر این اتفاق بیفتد جهان اسلام وارد جنگ طولانی میشود. دو طرف با عقیده خواهند جنگید. الان هرچه هست سیاسی است. آن زمان خیلی مشکل خواهد شد جنگ را مهار کرد.
امیدوارم گروه طالبان به این مسایل توجه جدی بکند. همه اقوام و همه مذاهب را در قدرت و حکومت شریک کند و حکومت طالبان ممثل حکومت تمامی اقوام و مذاهب افغانستان باشد. صلح و امنیت بیاورد و برای کشور بکوشد و تجربههای تلخ گذشته را تکرار نکند.