اهل سنت فکر میکنند با تسلط طالبان فشار حکومت به آنها کاهش یابد. پیر محمد ملازهی دیگر معتقد است، مولوی عبدالحمید یک روحانی است و مواضعی که میگیرد، براساس محاسبات سیاسی خودش است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، پیر محمد ملازهی- کارشناس ارشد مسائل افغانستان- میگوید خاستگاه فکری مولویها و طالبان به هم نزدیک است. به علاوه اینکه اگر یک قدرتی مثل طالبان در افغانستان باشد، شاید محاسبات اهل سنت در ایران این است که فشار حکومت مرکزی در ایران به آنها کمی کاهش پیدا کند. پیر محمد ملازهی دیگر معتقد است، مولوی عبدالحمید یک روحانی است و مواضعی که میگیرد، براساس محاسبات سیاسی خودش است.
مولوی عبدالحمید گفته بود: «ولی چیزی که من میگویم این است که طالبان فعلی با قبل تغییر کرده است. اینها طالبان ۲۰ سال قبل که مدتی در افغانستان حکومت کردند، نیستند. دیدگاه طالبان فعلی عوض شده، هرچند اعتقاد و مذهب آنها عوض نشده است. مصاحبه هایی که خود آنها پخش می کنند و صحبت هایی که سخنگوی طالبان می کند، حاکی از این است که دیدگاه آنها عوض شده است. قسمت شرقی زاهدان نزدیک مرز افغانستان و مرز پاکستان است و من چون خودم یک روحانی اهل سنت هستم، ملاها و روحانی های آنها را من می شناسم و شما نمیشناسید»
وی در ادامه همین گفتوگو میگوید:« اینها قبول کردند که حتی اگر در آن طرف افغان ها تشنه هم باشند؛ ولی آب به ما می دهند. بعد از این، دیگر هیچ مشکلی برای ایران خطرناک تر از موضوع مواد مخدر نیست. این خیلی ضایعه بزرگی است. مخصوصا در استان ما که تمام مشکلات متوجه همین مسئله است. اگر اینها کشت خشخاش را ممنوع کنند، برای ما منافعی خواهد داشت که هیچ چیز دیگری نمی تواند در این حد برای ما منفعت داشته باشد که جامعه ما از مواد مخدر و از قاچاق پاک بشود. این کار بزرگی است که مواد مخدر در این محل تعطیل بشود. شما هم این را بدانید که حرف اینها، قابل اعتماد است. شاید هر دولتی حرف هایی را بزند؛ ولی اینها تا به حال هرچه گفته اند عمل کرده اند.»
مصاحبه با روزنامهی شرق / سهشنبه ۱۶ شهریورماه
مولوی عبدالحمید در چند ماه گذشته مواضعی گرفته است که چندان به مذاق عدهای از مردم و فعالین سیاسی خوش نیامده است، از موضوع حمایتش از ابراهیم رئیسی تا تبریک و حمایت از طالبان با واکنشهای زیادی در شبکههای اجتماعی مواجه شد. ماجرا تا جایی پیش رفت که کانون مدافعان حقوق بشر اعلام کرد که در اعتراض به حمایت مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان، از گروه طالبان، جایزه «تلاشگر حقوق بشر» که دیماه سال ۹۳ به عبدالحمید داده بود را پس میگیرد. در بیانیه این کانون تاکید شده است که مواضع جدید امام جمعه اهل سنت زاهدان «در تضاد با موازین حقوق بشر و صلح پایدار جهانی» بوده است. با پیرمحمد ملازهی دربارهی چرایی حمایت این مولوی از طالبان گفتوگو کردهایم، متن کامل آن را در ادامه بخوانید:
ملازهی: مولویهای اهل سنت ایران و طالبان در یک نوع از مدارس درس خواندهاند
پیر محمد ملازهی- کارشناس ارشد مسائل افغانستان- دربارهی چرایی مواضع مولوی عبدالحمید در حمایت از طالبان گفت: ببینید! نظام ایران و هم مولوی عبدالحمید از طالبان حمایت میکنند. هرچند یکی دو روز است که حاکمیت ایران یک مقداری مواضع خود را تعدیل کرده است. اما دربارهی مولوی عبدالحمید باید یکسری از مسائل را در نظر گرفت. او رهبر اهل سنت ایران و طالبان هم یک گروه سنی است، از اینکه طالبان قدرت بگیرد، قائدتا استقبال میکند. مولویهای اهل سنت ایران و طالبان در یک نوع از مدارس درس خواندهاند، این موضوع خود به خود باعث ایجاد حمایت میشود.
خاستگاه فکری مولویها و طالبان به هم نزدیک است، به علاوه اینکه شاید محاسبات اهل سنت در ایران این باشد که یک گروهی براساس ایدئولوژی اهل سنت قدرت میگیرد، همین به شکل طبیعی مورد حمایت مولویها است. تودههای مردم هم تا حدی تحت تاثیر روحانیت موضعگیری میکنند. اما نیروهای دانشگاهی و فکری علیه طالبان موضع میگیرد و از احمد مسعود و جبهه ملی مقاومت حمایت میکند. بنابراین، خیلی تعجببرانگیز نیست. خاستگاه فکری مولویها و طالبان به هم نزدیک است.به علاوه اینکه اگر یک قدرتی مثل طالبان در افغانستان باشد، شاید محاسبات اهل سنت در ایران این است که فشار حکومت مرکزی در ایران به آنها کمی کاهش پیدا کند. اگر ایران با طالبان همین سیاست را ادامه دهد، این احتمال وجود دارد که فشار از روی اهل سنت کم شود، چون بدهبستان سیاسی وجود دارد. در دنیای سیاست همهچیز را نباید ایدئولوژیک دید.
او دربارهی تاثیر موقعیت جغرافیایی افغانستان و سیستانوبلوچستان بر این مواضع اهل سنت افزود: موقعیت جغرافیایی بسیار تاثیرگذار است، برخی از آنها در سیستانوبلوچستان اقوامشان در آن طرف مرز هستند. ایلات مشترکی بین این دو کشور وجود دارد. برخی از اقوام سیستانی در این طرف مرز و برخی آن طرف مرز هستند. به هر حال منطقه از نظر قومی در هم تنیده است. وقتی سیستانوبلوچستان میان ایران و افغانستان تقسیم شد، این مرز به وجود آمد. قبلاً این مردم یکی بودند. فرهنگ، زبان و دین آنها یکی است، با هم فامیل هستند، بین آنها ازدواج رخ داده است. این در هم تنیدگی قطعاً تاثیرات خود را دارد.
این کارشناس مسائل افغانستان دربارهی حمایت مردم اهل سنت از موضع مولوی عبدالحمید میگوید: نه به صورت یکپارچه از او حمایت نخواهند کرد، در حقیقت قشر روشنفکر از این موضع حمایت نمیکنند. اما تودههای مردم که روی حرف عبدالحمید حساب میکنند، قطعاً حمایت خواهند کرد.
نظر دیگران برای مولوی عبدالحمید اهمیتی ندارد
ملازهی دربارهی تاثیر این مواضع دربارهی طالبان بر روی محبوبیت مولوی عبدالحمید میان عدهای از مردم گفت: عبدالحمید یک روحانی است. محاسبات سیاسی را آنطور که ما فکر میکنیم، در نظر نمیگیرد. او فکر میکند، حکومت اسلامی طالبان بهتر از حکومتی است که آمریکاییها به افغانستان تحمیل کردند. پس بر اساس دیدگاه خودش عمل میکند، در محاسبات خود اینکه دیگران نظر او را بپذیرند یا نه و یا اینکه محبوب باشد یا خیر، تا جایی که از او شناخت دارم، واقعا برای او اهمیتی ندارد. برای او باورهای دینی خودش مهم است و براساس آن حرفی میزند.
او با اشاره به حمایت مولوی عبدالحمید از ریاستجمهوری ابراهیم رئیسی ادامه داد: جناح اصلاحطلب خواست در ایران از او بهرهبرداری سیاسی کند، او هم از آنها حمایت کرد، بعد دید اصلاحطلبان کاری نمیکنند و به انتظارات آنها پاسخی نمیدهند، از آن مواضع کنار کشید و بعد تصمیم گرفت یکبار هم به راستها رای بدهد. البته به این معنا نیست که مولوی عبدالحمید تغییر موضع داده است، مواضع ایدئولوژیک خودش همچنان پابرجاست و مواضع سیاسی خود را براساس محاسبات در نظر میگیرد. الان هم موضع سیاسی او این است که اصلاحطلبی در ایران جواب نمیدهد. جریان اصلاحطلبی نه تنها برای مولوی عبدالحمید و جریانش کاری نکرد، بلکه برای مردم هم سودی نداشت.
به هر حال جامعهی ایران پویا است، امروز دولت از طالبان حمایت میکند، اما قشر دانشگاهی و روشنفکر حامی پنجشیر است. این تفاوت موضع نشان میدهد جامعهی ایران بسته نیست و اینگونه نیست هیچگونه تحولی در آن ایجاد نشود. پس مولوی عبدالحمید در محاسبات سیاسی از جناح اصلاحطلب سر خورده شد. به عقیدهی من جناح راست هم نمیتواند به انتظارات آنها پاسخ دهد، ساختار قدرت در ایران بهگونهای نیست که بتواند اقوام و مذاهب دیگر را همسان با مذهب شیعه ببیند. این یک واقعیت است، نمیتوان آن را نادیده گرفت. نظام ایدئولوژیک است و دیدگاه خاص خودش را دارد.
مولوی عبدالحمید طالبان را به خوبی میشناسد
«شما هم این را بدانید که حرف اینها، قابل اعتماد است. شاید هر دولتی حرف هایی را بزند؛ ولی اینها تا به حال هرچه گفتهاند عمل کردهاند»، این بخشی از سخنان مولوی عبدالحمید با روزنامهی شرق است که در روز سهشنبه ۱۶ شهریور ماه منتشر شد، از ملازهی دلیل اعتماد راسخ این روحانی اهل سنت به طالبان را پرسیدم، او معقتد است: مولوی عبدالحمید طالبان را به خوبی میشناسد، به نوعی از نظر فکری آنها به هم نزدیک هستند و در مدارس یکسانی تحصیل کردهاند. مثلا مسئلهی آب در هیرمند بیش از اینکه به هر دولتی در افغانستان ربط داشته باشد، در اختلاف با نگاه ملی افغانی است و معتقد هستند، این آب حق ملی آنهاست.
اما از سوی دیگر اگر طالبان براساس قولی که دادهاند، کشت خشخاش را کاهش دهند، در آن صورت میتوانند به ایران آب بدهند. حتی تجربه داریم، یکبار وقتی آب قطع شد، مولوی عبدالحمید واسطه شد تا آب را باز کنند. اما کسی گفت آبی که عبدالحمید آن را باز کند ما نمیخواهیم، بلافاصله آن را بستند. به نظر من مولوی میتواند واسطهی خوبی برای ایران در این قضیه باشد. اگر کشت خشخاش را کاهش دهند، میتوانند مقداری از آب را باز کنند. در این نظر مشکلی وجود ندارد اما ایران تا به امروز از ظرفیتهای محلی استفاده نکرده است.
وی در پایان تاکید کرد: احتمالا در مذاکرات دوحه دربارهی کشت خشخاش حرفهایی زدهاند و طالبان پذیرفته است که قاچاق موارد مخدر را کاهش دهند. الان طالبان منتظر است که قدرت تثبیت شود، بعد هم فکر کنند، چه چیزی را جایگزین خشخاش کنند، چون کشت خشخاش تنها در اختیار کشاورز نیست، بلکه یک مافیایی وجود دارد و سود هم در جیب آنها میرود. طالبان قبلا از کشاورزان مالیات میگرفت و از مافیای خشخاش هم پول دریافت میکرد، اما الان که در افغانستان قدرت گرفتهاند، فکر کنم دیگر نیازی به آن نداشته باشند. به نظر من توانایی کاهش کشت خشخاش هم دارند. اما باید فکری کرد تا کشاورز از زندگی ساقط نشود، باید چیزی جایگزین شود که زندگی کشاورز هم تامین شود. سود اصلی را مافیای جهانی میبرد، سود کشاورز در حد بخور و نمیر است.