دوگانههای دین و دنیای جدید، سنت و مدرنیسم، حوزه و دانشگاه، پاسداشت میراث کهن و نواندیشی، نخبگی و مردمگرایی و سرانجام دوگانه حفظ نظام جمهوری اسلامی و برنتافتن کژیها. در شرح هر یک از این دوگانهها و جایگاه دکتر فیرحی میتوان دفتری پربرگ نوشت.
ردنا (ادیان نیوز)- رحلت جانسوز آقای دکتر داود فیرحی جامعه علمی را در بهتی تلخ نشاند. او را میتوان در زمره اندیشهورزانی نیکسرشت دانست که به گفته قرآن کریم: «از آن جا که در جستجوی خشنودی خدا بود، خداوند او را به راههای آسایش و آرامش هدایت کرد و از تاریکیهایش به سوی نور کشاند و به راه راست رهنمونش گشت.»
در روایت نخست باب صفه العماء در کتاب فضل العلم، از امام صادق(ع) چنین نقل شده است: «دانش بجویید و همراه با آن خود را به شکیبایی خرمندانه (حلم) و بزرگواری آمیخته با آهستگی و آرامش (وقار) بیارایید و برای کسی که به او آموزش میدهید، فروتنی کنید و برای آن که از دانش فرامیگیرید فروتنی کنید و در شمار دانشیمردان زورگو مباشید که (این ویژگی) ناشایست شما، (ویژگیهای) شایسته شما را با خود میبرد.»
بههمآمیختگی علم و حلم و وقار و فروتنی پربسامدترین ویژگی مرحوم فیرحی در انبوه نوشتهها و پیامهایی است که در مدت کوتاه پس از رحلتش در وصف او از قلمها جاری شده است. بنده حشرونشری طولانی با آن عالم فرزانه نداشتهام؛ اما بر پایه همان اندک همنشینیها در جلسات علمی یا گفتوگوهای حضوری و تلفنی اگر قرار باشد چند ویژگی او را برشمرم، بیدرنگ به همین ویژگیها اشاره خواهم کرد. در بخشی از ششمین روایت همان باب از کتاب الکافی، به نقل از حضرت عیسی(ع) آمده است: «با فروتنی است که حکمت رنگ آبادانی بگیرد نه با خودبزرگبینی، و نیز کِشتهها در دشت میروید نه در کوه.»
اگر مراد از آبادانی حکمت همچون آبادانی یک دیار، رشد و بالندگی و سازندگی و رونق آن باشد، راز ماندگاری حکمت و اندیشههای حِکمی مرحوم فیرحی و این همه اقبال به او و اندیشههایش و این همه ناله و مویه در کوچیدن او، همان همراهی و بههمآمیختگی دانش و فروتنی در مدت کوتاه عمر با برکت اوست.
ویژگی برجسته مرحوم دکتر فیرحی در ساحت اندیشهورزی به باور صاحب این قلم، نشان دادن الگویی کارآمد برای چگونگی تعامل با پارهای از مهمترین دوگانههای جامعه ما در دهههای اخیر است؛ دوگانههای دین و دنیای جدید، سنت و مدرنیسم، حوزه و دانشگاه، پاسداشت میراث کهن و نواندیشی، نخبگی و مردمگرایی و سرانجام دوگانه حفظ نظام جمهوری اسلامی و برنتافتن کژیها. در شرح هر یک از این دوگانهها و جایگاه دکتر فیرحی میتوان دفتری پربرگ نوشت.
او در زمانهای توانست الگویی همزمان برای دانشگاهیها و حوزویها در چگونگی تعامل با این دوگانهها عرضه کند که از بدزبانیها و بیمهریهای متعارف آنان که اندیشهورزی و دینداری را تنها در دایره خوشایند خود میپسندند، دور نبود؛ اما همچنان استوار و هوشمندانه و خردورزانه به راه خود ادامه داد.
بخواهیم یا نخواهیم او نماد و سرآمد گروهی از روحانیان حوزوی است که راهی متفاوت اما کارآمد برای دینداری در دوره مدرن و گرهگشایی از دوگانههای پیشگفته برگزیدهاند و با وجود همه کوششهای رسمی و غیررسمی برای دیده نشدن و به کنار راندهشدن، راه خود را بالنده و پرتوان میپویند.
امام محمد غزالی (۵۰۵ ق) در کتاب التبر المسبوک فی نصیحه الملوک وقتی اصول عدل و انصاف را در ده بند برمیشمرد، ذیل اصل دوم که حاکمان را به اشتیاق همیشگی برای دیدار عالمان و آزمندی برای شنیدن خیرخواهیهایشان فرامیخواند، به مناسبت گزارش کرده است که عمر بنعبدالعزیز (حک ۹۹ ـ ۱۰۱ ق) از تابعی بزرگ شیعیمذهب محمد بنکعب قرظی (۱۰۸ ق) خواست که عدل را برای او وصف کند و او در بخشی از پاسخ خود چنین گفت: «کل مسلم أکبر منک سنّا فکن له ولدا، ومن کان أصغر منک فکن له أبا، ومن کان مثلک فکن له أخا.» هر مسلمانی که سن او از تو بیشتر بود، برای او فرزند باش و هر که سن او از تو کمتر بود برای او پدر باش و هر که سن او با تو برابر بود، برای او برادر باش.
دکتر فیرحی فرزند خوشخوی بزرگان زمانه ما، پدر مهربان دانشجویان و دانشپژوهان جوان سرزمین ما و برادر دلسوز همترازان خود بود. رحمت و رضوان بیمنتهای الهی بر او باد.
محسن الویری