زمانی که صدام به خوزستان حمله کرد، همه ایران یک تن شد و یکتنه به جنگ دشمنی رفت که دنیا به پشتیبانیاش آمده بود. ایران شاید به ظاهر تنها بود، اما خودش ارتشی بود از فارس، ترک، لر، کرد و مسلمان، مسیحی و زرتشتی و … ایران ارتشی یکنفره از تمام اقوام و ادیان بود که هرکدام بهاندازه خود سهمی در دفاع از این مرزوبوم داشتند.
«می نار» راجعبه زندگی ارامنه در اصفهان و خرمشهر در سالهای آغازین حمله عراق به ایران و شروع جنگ است.
«می نار» درواقع پرترهای از یک شهید ارمنی است.
آیا این شهید را میشناختید یا این شخصیت کاملا از تخیل شما نشات گرفته است؟
هیچ شخصیتی به شکلی که در این رمان طراحی شده، وجود خارجی نداشته و اینطور نیست که بگویم آن را از روی شخصیت فلان شهید نوشتهام. این شخصیت را یکی از غواصهایی در نظر گرفتهام که با دست بسته شهید شدند. این داستان از واقعیتها و اتفاقهایی که برای ارامنه طی این سالها افتاده الهام گرفته شده است.
این ایده که سراغ شهدای ارمنی بروید چطور شکل گرفت؟
به نظر من، در تاریخ معاصر دو قله مهم داریم؛ اولی انقلاب است و دیگری جنگ. این دو اتفاق از نظر میزان تاثیرگذاری و ماجراهایی که در خود دارند برتر از دیگر حوادث تاریخ معاصر هستند. به این دو موضوع در بسیاری از کارهایی که درباره تاریخ معاصر نوشتهام اشاره کرده و ناگزیر به آن سمت کشیده میشوم؛
همینطور است. ایدهای که به ذهنم رسید این بود که باید به همه اقوام ایرانی بپردازم. ایده متمرکزم روی اقلیتهای مذهبیای بود که در جریان ماجراهای این دو قله تاثیر مهمی داشتند. این اولین مجموعه راجعبه ارامنه است. درحالحاضر درحال تحقیق روی کلیمیان ایران و نقش آنها در دوران انقلاب و جنگ هستم. در دوران جنگ بهدلیل حساسیتهایی، از اعزام کلیمیان به جبهه جلوگیری میشد، اما آنها در پشت جبهه بسیار کمک کردند و در فرایند انقلاب نیز تاثیر زیادی داشتند. ما شهدای زرتشتی هم داریم. در کل، اقوام و اقلیتهای مختلف در تاریخ معاصر ایران نقشآفرینی کردهاند. کتاب «می نار» اولین کتاب از پروژهای است که در ذهن خودم تصویر کردهام.
پس درحالحاضر روی کتابی مرتبط با کلیمیان کار میکنید؟
درحالحاضر درحال انجام پژوهشهایی درباره کلیمیان هستم، اما هنوز به نوشتن مشغول نشدهام. یکسالونیم است که روی این موضوع کار میکنم. پس از اتمام رمان «می نار» این پژوهش را شروع کردم. همانطور که اشاره کردم کلیمیان در دوران انقلاب نقش بیشتری و چهره ویژهتری داشتند تا در زمان جنگ.
چرا خواستید روی این موضوع یعنی نقش اقلیتهای مختلف در انقلاب و جنگ کار کنید؟
چیزی که عامل این انگیزش شد ماهیت شهر اصفهان بود. اصفهان از معدود شهرهایی است که همنشینی خوبی بین مردم با ادیان و اقوام مختلف در آن وجود دارد و این ویژگی اصفهان به من انگیزهای برای کار روی این موضوعات میدهد.
پس همه روایتهایی که برای این مجموعه در نظر دارید در اصفهان اتفاق افتاده یا از آن شروع میشود؟
احتمال دارد شخصیت کلیمی من از اصفهان بهسمت تهران حرکت کند، زیرا تاثیرگذاری او در تهران بیشتر است. در این پروژه جغرافیای اصلی و ذهنی من اصفهان است.
برای نوشتن رمان «می نار» چقدر زمان برای تحقیقات صرف کردید و پروسه نگارش این اثر چقدر طول کشید؟
تحقیقات «می نار» دوسالونیم طول کشید و یکسال نیز نگارش نسخه اول آن زمان برد و بعد از آن نیز دو بار بازنویسی صورت گرفت. از مرداد ۹۶ تا مرداد ۹۷ پروسه نگارش این رمان طول کشید. سال ۹۸ بازنویسی انجام شد و سال گذشته به دست ناشر سپرده شد. «می نار» در جایزه رمان انقلاب نیز کاندیدای کسب جایزه بود؛ و آیا جایزهای را هم به دست آورد؟
«می نار» کاندیدای بخش رمان نوجوان بود؛ زیرا کتاب از نوجوانی شخصیت شروع شده و بعد به بزرگسالیاش میرسد. در همین سال، من کتاب دیگری در بخش بزرگسال داشتم که کاندیدای کسب جایزه بود و جایزه نیز برد. به این دلیل احتمال میدهم شاید اگر «می نار» در شرایط عادیتری در این جایزه حضور میداشت به شکل دیگری با آن برخورد میشد، زیرا در جشنوارهها برای اهدای جوایز حساب و کتاب میشود و کمتر اتفاق میافتد در یک جشنواره در دو بخش به یک نفر جایزه بدهند. آن سال نیز رمان من «بیداد» در بخش بزرگسال جایزه گرفت و برگزیده شد.
چالشهای اصلی شما در حین نگارش رمان «می نار» چه بود؟
من پیشتر کتاب «سمفونی بابونههای سرخ» را در رابطه با ارامنه نوشته بودم که در سال ۹۳ چاپ اولش ازسوی انتشارات آموت به بازار عرضه شد. چاپ دوم این کتاب سال ۹۴ به بازار آمد و سال ۹۳ کاندیدای کتاب فصل هم شده بود. با توجه به تجربه نوشتن این کتاب، ذهنیت خوبی نسبتبه ارامنه داشتم. آن کتاب تاریخی بود و در دوره صفویه و در زمان شاهعباس اتفاق میافتاد. بحث ارامنه و زندگی آنها در تاریخ معاصر چیزی بود که خیلی به آن پرداخته نشده بود و این به من انگیزهای برای نوشتن «می نار» میداد.
پس با توجه به ذهنیت خوبی که حاصل تجربه قبلی شما بود سراغ نوشتن «می نار» رفتید؟
همینطور است. در این راستا با چالشهایی نیز مواجه بودم. ازجمله مهمترین این چالشها این بود که معمولا رویکردی منفی نسبتبه همه اتفاقهایی که در رابطه با اقلیتها میافتد در جامعه وجود دارد و چالش اصلی من این بود که بگویم این نگاهی که شما دارید درست نیست. براساس اسناد تاریخی و شواهدی که در زندگی جاری است، آنها مظلوم واقع شدهاند و با اینکه زحمات زیادی کشیدند، اما بیشتر مردم نگاهی درست به آنها ندارند. این موضوع بهنوعی باعث شد که بخواهم چهره درستی از ارامنه ایران را در کتاب «می نار» نشان دهم. چالش دیگرم این بود که من یک مسلمان شیعه هستم و باید به شکلی کتاب را بنویسم که هم مخاطب ارمنی آن را باور کند و هم مخاطب غیرارمنی. باید برای هر دو گروه باور کردن شخصیت راحت باشد. این دو چالشهای اساسی من در نوشتن «می نار» بود.
من آدم پروژهمحوری هستم. در کارهای شخصیام همیشه بهصورت پروژهای کارم را انجام میدهم. از روز اول که به موضوعی فکر میکنم در ذهنم آن را کلانپروژه، پروژه متوسط یا پروژه عادی در نظر میگیرم. این ایده از ابتدا در ذهن من یک کلانپروژه بود. یعنی از روز اول به دو قله مهم تاریخ معاصر، اقوام و ادیان مختلف در این دوران نگاه کرده و در ذهنم بررسی کردم که چقدر میتوانم روی این موضوعات کار کنم و پیش روم. چقدر میتوانم تاثیر اسنادی و علمی آنها را درآوردم و برایشان قصهای بنویسم.
هنوز نمیدانم. یکی از صفتهایی که دوستان از سر لطف و مهربانی برای من در نظر میگیرند صفت پرکار است، اما این موضوع خوشایند من نیست. واقعیت این است که من پرکار نیستم، بلکه بهشکلی مستمر پیگیر کارهام هستم. این کارها در زمانهای مختلف و بازههای متفاوت به بازار عرضه میشود. من با چندین نشر کار میکنم و گاهی همزمان چند کتاب من که گاهی در صف انتشار در نشرهای مختلف بودهاند با هم روانه بازار میشوند.
گاهی مخاطبان فکر میکنند کتابی که امسال رونمایی شده، همین امسال هم نوشته شده است!
دقیقا و این یک تصور اشتباه است. شاید کتابی که امسال رونمایی میشود سالهای گذشته نوشته شده است. من چندین کار در حال بازنویسی دارم یا در حال رایزنی برای این هستم که چه نشری بهتر میتواند کتابم را معرفی کند. اواخر سال ۹۹ کتابی را ازسوی نشر ققنوس به چاپ رساندم به اسم «پاپیلو» که یک رمان اجتماعی و داستان یک قاتل زنجیرهای است. این کتاب جلد دیگری دارد به نام «تب مور» که در حال رایزنی با نشر برای چاپ آن هستم. درحالحاضر نیز مشغول نوشتن سومین کتاب از این سهگانه هستم.
«می نار» راجع به زندگی ارامنه در اصفهان و خرمشهر در سالهای آغازین حمله عراق به ایران و شروع جنگ است.