* دانشگاه قم
چکیده:
مساله خلافت (جانشینی پیامبر صلی ا… علیه و اله) بعد از ارتحال رسول ا… مورد اختلاف صحابه قرار گرفت. جمعی از آنان، یعنی اهل سنت، امامت را تابع انتخاب دانسته و آن را امری فقهی می دانند که به خود مسلمانان واگذار شده است و جمعی دیگر، یعنی شیعیان، قایل به نص و انتصاب امامت شده و آن را از مسایل کلامی دانسته اند.
مولف در این مقاله سعی کرده با دلایل عقلی و نقلی، کلامی بودن آن را اثبات کند و این بحث را به گونه ای بررسی کند که حافظ وحدت و دور از دامن زدن به اختلافات شیعه و سنی باشد. نگارنده به پیروی از بزرگان امامیه بر آن است که امام باید معصوم و در عقاید و اخلاق حسنه، به ویژه علم و عدالت افضل امت خود باشد و چون تشخیص و احراز قطعی عصمت و افضل بودن از دیگران برای مردم عادی میسر نیست، تعیین امام واجد شرایط منحصر به تعیین خدا و ابلاغ از طرف پیامبر (صلی ا… علیه و آله) است. بنابراین، با انتخابات و آرای ملت نمی توان شخصی را به عنوان جانشینی پیامبر (صلی ا… علیه و آله) معین کرد. نقش ملت بعد از نصب وی در تحصیل قدرت و اتمام حجت موثر است.
نگارنده برای اثبات این مدعا این مقاله را در ۳ فصل و یک خاتمه به پایان می برد و آن چه را در این چکیده ادعا شده با دلایل عقلی و نقلی به اثبات می رساند.
کلید واژه: علم کلام، شیعیان امامیه اثنی عشری، اهل سنت، امامت در کلام اسلامی، فرقه ناجیه، متکلمان امامیه و آل نوبخت