بهمناسبت میلاد حضرت عیسی مسیح و سال جدید میلادی-۲۰۲۲ به شرح و تفسیری از چند نمونه گزاره های اخلاقی و خردمندانه حضرت عیسی پرداخته ایم.
این سخن عیسی مسیح بازتاب جهانی یافته است که: «همسایهات را مانند خودت دوست بدار.» این گزارۀ خردمندانه و اخلاقی به چه معنا است و دلالتهای آن چه پیامهایی برای روزگار ما دارد؟ در انجیل، دو روایت از عیسی شرح گفتوگوی او در این باره با فقیهی یهودی است. نخست این دو روایت از انجیل نقل میشود. سپس میکوشم به شرح و تفسیر آنها بپردازم:
روایت نخست
«یکی از ایشان[فَریسیان] که فقیه بود، از وی [عیسی] به طریق امتحان سؤال کرد و گفت: ای استاد، کدام حکم در شریعت بزرگتر است؟ عیسی وی را گفت: اینکه خداوند، -خدای خود را- به همۀ دل و تمامی نفس و تمامی فکر خود، محبت نما. این است حکم اوّل و اعظم. و دوم مثل آن است، یعنی همسایۀ خود را مثل خود محبت نما. بدین دو حکم، تمام تورات و صُحُف انبیاء متعلّق است.»
(انجیل مَتّی، باب بیست و دوم، آیات ۳۵ تا ۴۰).
روایت دوم
فقیه یهودی از عیسی میپرسد: «و همسایۀ من کیست؟» عیسی در پاسخ از مردی یاد میکند که از اورشلیم به سوی اریحا میرفته که به دام دزدان میافتد. راهزنان او را برهنه و مجروح میکنند و پیکر نیمهجان او را رها کرده و به راه خود میروند. از قضا، کاهنی در این راه چون او را میبیند، از کنارۀ دیگر میرود. نیز شخصی دیگر که از آنجا عبور میکرده، بر او مینگرد و از کنارۀ دیگر میرود. اما شخصی سامری که مسافر بوده، نزد وی میرود و دلش به حال او میسوزد. پس بر زخمهایش مرهم میگذارد و او را بر مرکباش سوار میکند و به کاروانسرایی میرساند و خدمت او میکند. بامدادان، این شخص هنگام رفتن، دو دینار به سرایدار میدهد و به او میگوید: از این شخص مراقبت کن و آنچه بیش از این خرج کنی، در بازگشت به تو میدهم. عیسی آنگاه از فقیه میپرسد: «پس به نظر تو کدام یک از این سه نفر، همسایه بود با آن شخص که به دست دزدان افتاد؟» فقیه در پاسخ میگوید: «آنکه بر او رحمت کرد.» عیسی به او میگوید: «برو و تو نیز همچنان کن.»
(انجیل لوقا، باب دهم، آیات ۲۹ تا ۳۶).
شرح و تفسیر
۱. دوستداشتن و دوستی از تجربههای ارزشمند و زیبای انسانی است. در دوستی، فردیت و جامعهپذیری درهم میآمیزند و زیست بشری را سبکبالی و طراوت میبخشند. از میان آفتهای اصلی دوستی، میتوان «شیفتگی» و «نفرت» را نام برد. شیفتگی راهزن دیده و ذهن است و انسان را از واقعیت دور میکند و کور و کر میسازد. نفرت، خرمن دوستی را تباه میکند و برباد میدهد. بروندادِ نفرت، خشم و خشونت است و انسان را از مأمن آدمیت به هاویۀ حیوانیت درمیافکند. دوستی افزون بر معاشرت و رهایی از تنهایی، از صفات اخلاقی انسان در غمگساری، مهربانی، همدردی، و حمایتهای معنوی و مادی، پردهبرداری میکند.
۲. همسایگی دارای ابعاد گستردهای است: از همسایگی دیوار به دیوار شهروندان در یک کوچه و محله گرفته تا همسایگی بین شهرها و استانها. همسایگیِ فرامرزی اما، قلمروی دیگر است و شامل همسایگی کشورها در سطوح منطقهای، قارهای و جهانی میشود. البته این همسایگی محدود به دولتها نیست، بلکه شهروندان را در این ابعاد سهگانه دربرمیگیرد: از شهروندی منطقهای گرفته تا شهروندی جهانی.
۳. این گزارۀ عیسی مسیح که: « همسایهات را مانند خودت دوست بدار»، یادآور « قاعدۀ زَّرین»(Golden Rule) است که در تاریخ اخلاق هنجاری، پیشینهای درازدامن دارد. صورتبندی امروزین گزارۀ قاعدۀ زرین چنین است: «با دیگران طوری رفتار کن که رضایت میدهی در همان موقعیت با تو رفتار شود.» از همسایگی دیوار به دیوار تا همسایگی جهانی، میتوان قاعدۀ زرین را به کار برد و زیست آدمیان را انسانیتر و اخلاقیتر کرد.(۱)
۴. همسایهآزاریِ محلهای، شهری، استانی، کشوری و فرامرزی، زندگی شهروندان و دولتها را به جهنم سوزان تبدیل میکند و زیستبوم انسانها را با درد، رنج، نومیدی، انزوا، دشمنی و خشونت همراه میسازد. حافظ چه زیبا سروده است:
مباش در پی آزار و هرچه خواهی کن
که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست (حافظ)
چنانکه عیسی گفته است: «به همۀ دل و تمامی نفس و تمامی فکر خود» به خداوند مهربورز و «همسایۀ خود را مثل خود محبت نما.» و آن را عصارۀ «تمام تورات و صُحُف انبیاء» نامیده است. انسانها اگر میخواهند با هم در صلح و سعادت زندگی کنند، راهی جز دوستی و همسایگی با یکدیگر ندارند. اخلاق در دوستی و همسایگی نقش بنیادین دارد. چنانکه در روایت انجیل دیدیم، از میان سه نفری که با پیکر مجروح و دردمند آن مرد مواجه میشوند، فقط نفر سوم «همسایه بود» و با رفتار اخلاقی وی را یاری رسانید. این سخن عیسی که نفر سوم «همسایه بود»، نکتهای باریک و ژرف در دل دارد؛ به این معنی که مفهوم همسایگی -چنانکه در ذهن ما میگذرد-، فقط شامل اشخاصی نمیشود که در خانههایی در کنار یکدیگر زندگی میکنند و همدیگر را همسایه میخوانند. نفر سوم از آن رو که در راه، «سایۀ» مهر و عطوفت خود را بر آن مرد مجروح و تنها میافکند، «همسایۀ» او میشود. او با مهرورزی نسبت به یک عابر بیپناه و درمانده، از وجدان اخلاقی خود پیروی میکند. آن دو نفر دیگر، با بیاعتنایی به راه خود میروند و ارادهای برآمده از «عقل عملی» (اخلاق)، در آنان به جنبش درنمیآید، پس همسایگان او نیستند.
۵. حکومتهای خردمند و اخلاقی، با پرهیز از ریاکاری و تظاهر، با همسایگان خود با ادب، کرامت و دوستی رفتار میکنند. آنان همسایگان خود را مانند خودشان دوست میدارند. این منش و رویکرد، دستاوردهایی نیکو و پر برکت دارد، زیرا موجب آسودگی حکومتها و برخورداری شهروندان میشود. چنین سرمایهای با تولید سلاحهای مرگبار و اِعمال خشونت فراهم نمیشود. آنکه هر بامداد به همسایۀ خود سلام میکند و سراغ او را میگیرد، تنها و منزوی نمیشود، بدبینی او را به نفرت و خشونت نمیکشاند، و هرگاه نیاز به کمک دارد، همسایه به یاری او میشتابد. وضع کشورهایی که در جهان به جای «درخت دوستی»، با همسایگان منطقهای و جهانی خود «نهال دشمنی» میکارند، همینگونه است. به مناره برآمدن و به در و همسایه از درِ توهین، نخوت، تحقیر، تکبر، تهدید و ماجراجویی درآمدن، برای اینگونه حکومتها و شهروندان آنها، «رنج بیشمار» به بار میآورد:
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بیشمار آرد (حافظ)
۶. لازم است جهان ما و از جمله ایران امروز ما، چه حکومت و چه شهروندان، درکلام انسانی و معنوی عیسی مسیح با فروتنی و دقت بنگرند، در آن اندیشه کنند و به تغییر و اصلاح ذهنها و کنشهای خویش بپردازند. این گزاره را باید در کتابهای درسی، در رسانهها، درکوچه و خیابان، در دوایر دولتی، در ترسیم سیاستهای داخلی و خارجی کشور، همگان نصبالعین خویش قرار دهند: «همسایهات را مانند خودت دوست بدار.»
***
زادروز حضرت عیسی مسیح، پیامبر اخلاق، خرد و مهر، و فرارسیدن سال جدید میلادی بر مسیحیان جهان، ملت بزرگ ایران، بهویژه هممیهنان ارجمند مسیحی، گرامی و مبارک باد.
پینوشت
محمودی، سیدعلی(۱۳۹۹)، «ظرفیتها و تنگناهای اخلاق هنجاری در سیاستورزی، «اخلاق تلفیقی» بهمثابۀ تمهیدی در جهت سازگاری اخلاق و سیاست»، فصلنامۀ سیاست، مجلۀ دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، دورۀ ۵۰، شمارۀ ۱، بهار، ۳۰۵-۲۸۹٫