در سال ۱۸۷۸ هشتمین پانچن لاما، تنپای وانگچوک، مراسم کوتاه کردن مو را انجام داد و به او نام نگاوانگ لوبسانگ توپتن گیاتسو جیگدرال چوکلی نامگیال را اعطا کرد. سپس در سال ۱۸۷۹ در تالار بزرگ پذیرایی در کاخ پوتالا بر تخت نشست. در همان سال، او از نایب السلطنه تاتساک رینپوچه، نگاوانگ پالدن یشی، عهد اوپاساکا را دریافت کرد. سیزدهمین دالایی لاما به طور رسمی در سال ۱۸۸۲، در سن شش سالگی، به عنوان یک راهب تازه کار توسط همان نایب السلطنه منصوب شد.
به گزارش سرویس ترجمه ردنا (ادیان نیوز)، دالایی لاما، جایگاهی ویژه در میان مردم تبت و پیروان آیین بودا میباشد. آنها در طول تاریخ نقش پررنگی در این سرزمین ها داشته اند. به نوعی میتوان گفت این افراد رهبران سیاسی و معنوی تبت بوده اند. (تاریخچه دالایی لاما)
سیزدهمین دالایی لاما، توپتن گیاتسو، در سال ۱۸۷۶ در موش آتشین در لانگدون در داگپو، مرکز تاکپو تبت به دنیا آمد. خانواده او کونگا رینچن و لوبسانگ دولما، یک زوج دهقان بودند. بر اساس پیشبینیهای اوراکل نچونگ و سایر نشانههای فرخنده در زادگاهش در سال ۱۸۷۷، او به عنوان تناسخ دوازدهمین دالایی لاما شناخته شد. سپس او را به لهاسا اسکورت کردند. در سال ۱۸۷۸ هشتمین پانچن لاما، تنپای وانگچوک، مراسم کوتاه کردن مو را انجام داد و به او نام نگاوانگ لوبسانگ توپتن گیاتسو جیگدرال چوکلی نامگیال را اعطا کرد. سپس در سال ۱۸۷۹ در تالار بزرگ پذیرایی در کاخ پوتالا بر تخت نشست. در همان سال، او از نایب السلطنه تاتساک رینپوچه، نگاوانگ پالدن یشی، عهد اوپاساکا را دریافت کرد. سیزدهمین دالایی لاما به طور رسمی در سال ۱۸۸۲، در سن شش سالگی، به عنوان یک راهب تازه کار توسط همان نایب السلطنه منصوب شد.
در سال ۱۸۹۵ از معلم خود، پوربوچوک نوانگا جامپا ، در معبد Jokhang، لهاسا، منصب راهب کامل را دریافت کرد. او زیر نظر بسیاری از استادان برجسته بودایی تبت در آن زمان، از جمله لینگ رینپوچه لوبسانگ لونگتوک تنزن تینلی و صاحب تاج و تخت گدن، که به عنوان استاد تحقیق مخفی خدمت می کرد آموزش دید. سپس در ۲۷ سپتامبر ۱۸۹۵ سرانجام اقتدار سیاسی و معنوی تبت را به دست گرفت. دنیای سیاست، را وارد بازی بزرگی کرد که یک سر آن روسیه تزاری و سر دیگر آن هند و بریتانیا بودند. این درگیری ها در حاشیه امپراطوری های گسترده تبت رخ میداد. او درمیان حمله بریتانیا به تبت در سال ۱۹۰۴ و حمله چین به کشورش در سال ۱۹۰۹ بود، اما از مصیبتها و سختی های هر دو جان سالم به در برد و اقتدارش به شدت افزایش یافت.
زمانی که در سال ۱۹۱۰ خبر رسید که لو چان، ژنرال چینی و نیروهای منچو به لهاسا حمله کرده است. دالایی لاما و برخی از مهمترین مقامات از لهاسا گریختند و به هند رفتند. این گروه از درمو عبور کردند. سپس با مهاجمان چینی در گذرگاه Jelep-la، که تبت و سیکیم را از هم جدا می کند، مذاکرات را آغاز کردند. در سال ۱۹۱۱، سلسله منچو سرنگون شد، تبتی ها از این فرصت استفاده کردند و نیروهای باقی مانده منچو را از تبت بیرون کردند. دالایی لاما به تبت بازگشت و اقتدار سیاسی بی سابقه ای را اعمال کرد که از زمان سلطنت دالایی لاما پنجم دیده نشده بود. او علاوه بر تلاش برای مدرن کردن تبت، سعی کرد برخی از ویژگی های ظالمانه سیستم رهبانی تبت را از بین ببرد.
توپتن، در دوران تبعید خود در هند مجذوب دنیای مدرن شد همین اتفاق باعث شد که او اولین اسکناس و سکه های پول تبت را معرفی کند. در ۱۳ فوریه ۱۹۱۳، او بیانیه پنج ماده ای را که استقلال تبت را مجدداً تأیید می کرد، علنی و قرائت کرد. همچنین در سال ۱۹۱۳ اولین اداره پست را در تبت تأسیس کرد و چهار جوان تبتی را برای تحصیل در رشته مهندسی به انگلستان فرستاد.
او در سال ۱۹۱۴، با سازماندهی آموزش های ویژه برای ارتش تبت، نیروی نظامی این کشور را تقویت کرد. او در سال ۱۹۱۷ Men-Tsee-Khang (موسسه پزشکی و طالع بینی تبتی) را در لهاسا تأسیس کرد تا سیستم های طبی و طالع بینی منحصر به فرد سنتی تبتی را در کنار هم حفظ کند. برای این کار، حدود صد دانشجوی جوان و باهوش را برای آموزش در من-تسه-خانگ انتخاب کرد. او در سال ۱۹۲۳، یک ستاد پلیس در لهاسا برای امنیت و رفاه مردم تبت تأسیس کرد. در همان سال اولین مدرسه انگلیسی تبت را در گیالتسه گشایش کرد. متأسفانه، سرانجام در سال ۱۹۳۳ در سن پنجاه و هشت سالگی قبل از رسیدن به هدف خود برای نوسازی تبت جان باخت.
مترجم: سامان روزبهانی