حجتالاسلام محمدکاظم رحمان ستایش گفت: زمانی در حوزه علم رجال وجود نداشت و گویی جزء علوم غریبه مانند رمل و اسطرلاب بود، ولی الان تألیفات زیادی وجود دارد و نباید در سندپژوهی در قدم اول بمانیم.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجتالاسلام والمسلمین محمدکاظم رحمان ستایش، استاد دانشگاه قم در نشستی که از سوی دفتر قم بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی برگزار شد گفت: دغدغه جدی حدیثپژوهان این است که احادیث از زمان صدور تا زمان ما چه تحولاتی را پشت سر گذاشته و چگونه به دست ما رسیدهاند و چه عواملی در آنها دخیل هستند و چه نگاهی باید داشته باشیم تا این احادیث را معتبر بدانیم.
وی افزود: وقتی از راوی پرسیده شود که این حدیث را از کجا آورده است مستندات خود را ارائه میدهد و میگوید که از استادم و او از استادش تا اینکه به معصوم(ع) میرسد. این راهکار را خود ائمه(ع) فرمودند. باید جایگاه تاریخی برای این راهکار قرار دهیم و از این منظر به آن بپردازیم. تاریخ حدیث بیشترین نقش را در ارزیابی اسناد دارد. متأسفانه به معنای واقعی تاریخ حدیث نداریم. کسی باید تاریخ یک دانش را بنویسد که تربیت تاریخی شده باشد. لذا هر مورخی نمیتواند دانش یک علم را بنویسد؛ تربیت تاریخی ارکانی دارد و مهمترین رکن این است که مورخ و نویسنده آن علم بداند که هیچ اتفاقی بدون علت رخ نمیدهد. همچنان که در تحلیلهای تاریخی به علل سقوط و روی کار آمدن حکومتها و جنگ و صلح و … میپردازیم، در علم حدیث هم به چنین تاریخی نیاز داریم.
رحمان ستایش اظهار کرد: تعبیر مشهوری است که شیعه بیش از صد سال با آرزوی ظهور امام عصر(عج) زندگی میکرد و منتظر بود که امام مشکلات را حل کند. طبیعتاً چنین جامعهای مظلوم و نومید، چشم به آینده دارد و آرزو در مردم قوت میگیرد و قوه تخیل افراد برجسته میشود و چیزی را منتقل میکنند که بر حسب ذهنیت خود میفهمند. ما انسانها مانند ضبط صوت نیستیم، بلکه آنچه را میفهمیم منتقل میکنیم. در چنین وضعیتی سخنان گوینده ممکن است دچار کم و زیاد و تغییراتی شود و افراد مختلف برداشتهای مختلفی از یک سخنرانی داشته باشند. در حدیث با دو پدیده روبهرو هستیم؛ یکی جعل و وضع و دیگری وهم و برداشت اشتباه. شرایط موجود و ذهنیت راوی در نقلیات او تاثیرگذار است. بنابراین زمانی میتوانیم احادیث را ارزیابی کنیم که فضایی را که افراد در آن زندگی کرده و اندیشیدهاند تحلیل تاریخی کنیم.
رحمان ستایش با بیان اینکه سامانه دانش حدیثی با کمکی که به همدیگر دارند میتواند سبب اعتماد به روایات شود، گفت: در فقه الحدیث از آن به خانواده حدیث تعبیر میشود و بررسی مجموعه احادیث میتواند به ما کمک کند تا اعتبار روایات را بسنجیم. وقتی میخواهیم یک راوی را ارزیابی کنیم، در لایههای دقیق پژوهش باید به بررسی فضای تاریخی بپردازیم. قدم اول در سندپژوهی، تعیین وضع رجالی، بررسی سند و صدور حکم درباره صحت آن است، ولی قدم جدی بررسی اعتقادات و افکار و فضای زندگی راوی است، زیرا مذهب راوی میتواند در اعتبار یک سند نقش داشته باشد. اگر بین دو راوی تعارض وجود داشت، میتوانیم مرجحاتی پیدا و تقابل را برطرف کنیم. همچنین با پژوهش در محل تفاوت و اشتراک راویان میتوانیم اعتبار سندی را به دست آوریم، زیرا خیلی از راویان ارتباطاتی اعم از تعارض و توافق داشتهاند.
وی با بیان اینکه یکسری از روات با تمسک به ظاهر شریعت به نقل حدیث پرداختهاند و برخی به دنبال یکسری معارف عمیقتر بودهاند، گفت: میتوان علت تقلیل و تکثیر احادیث در یک موضوع را با بررسی وضعیت روات در دو گونه گفتهشده مشخص کرد. فعالیت حوزه در حدیثپژوهی پیشرفت داشته است و شاگردان مرحوم بروجردی با توجه به تسلطش به علم رجال از او خواستند که منبر تدریس برقرار کنند و او هم پذیرفت، ولی همین که اولین جلسه را درس دادند گفتند که رجال قابل تدریس نیست و این اولین و آخرین جلسه است. در سفری خدمت آیتالله سیستانی رسیدم، فرمودند که رجال چه چیزی دارد که تدریس میکنید. با وجود اینکه خودشان در زمینه رجال متبحرند. بنده توضیح دادم و در سفر بعد آثاری را درباره رجال تقدیم کردم و مشعوف شدند. وقتی وارد حوزه شدم علم رجال وجود نداشت و زمانی که از آن اسم برده میشد گویی جزء علوم غریبه مانند رمل و اسطرلاب بود، ولی الان تألیفات رجالی زیادی وجود دارد و نباید در سندپژوهی در قدم اول بمانیم.