استاد دانشگاه تهران، اسلامهراسی جنسیتی، رویکرد ابزاری و تبعیض را مهمترین چالشهای پیش روی زنان مسلمان در کشورهای غربی دانست و خواستار درک و شناخت آموزههای اصیل اسلامی برای مقابله با این چالشها شد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، وبینار «چالشهای زن و خانواده مسلمان در غرب» به مثابه اسلامهراسی جنسیتی، اداره کل همکاریهای فرهنگی و امور ایرانیان خارج از کشور سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و دانشگاه الزهرا(س) و با حضور افسانه توسلی، دانشیار گروه مطالعات زنان و خانواده دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی دانشگاه الزهرا(س)، سیده اُم فروه نقوی، دانشپژوه و مدرس مباحث اسلامی و مؤسس سازمان «لبیک یا زهرا (س)» در لندن و حکیمه سقای بیریا، مدرس دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران برگزار شد.
در بخش اول و دوم این وبینار، افسانه توسلی و سیده امّ فروه نقوی سخنرانی کردند که پیش از این منتشر شد. حکیمه سقای بیریا، سومین سخنران این وبینار بود. او در سخنان خود، مهمترین چالشهای پیش روی زنان و خانوادههای مسلمان در غرب را ریشهیابی و راهکارهایی برای مقابله با این چالشها پیشنهاد کرد. متن گفتوگوی ایکنا با این مدرس دانشگاه تهران را در ادامه میخوانید:
زنان مسلمان عمدتاً در کشورهای غربی با چه مشکلاتی مواجه هستند؟
در زمینه چالشهای پیش روی زنان مسلمان در غرب، میخواهم در مورد دو چالش مختلف صحبت کنم. یکی مخصوص زنان مسلمان و دیگری چیزی است که همه زنان در کشورهای غربی با آن روبهرو هستند. اولین چالش، اسلامهراسی و دیگری شیءانگاری زنان است.
زنان مسلمان با «اسلامهراسی جنسیتی» روبهرو هستند. منظورم چهرهای است که از زن مسلمان در دوران مواجهه غرب با جوامع مسلمان بهویژه پس از استعمار ساخته شده است.
وقتی قدرتهای استعماری وارد کشورهای مسلمان شدند، دیدند که تسلط بر جامعه مسلمانان برای آنها ممکن نیست. هویت مسلمان برای آنها تهدیدکننده به نظر میرسید. در بخشهای مختلف جهان اسلام، چه ایران، چه مصر، نیجریه و جاهای دیگر، از ابتدای دوران استعماری، اسلامهراسی جنسیتی داشتهایم. یعنی حملهای به هویت زن مسلمان صورت گرفت که حجاب به عنوان نشانهای از عقبماندگی جامعه است که باید از بین برود، اما واقعیت این بود که هویت زن مسلمان منبع توانمندی او در جهت مقاومت در برابر استعمار و خطر بزرگی برای قدرتهای استعماری بود، بنابراین آنها سعی کردند بر این مانع غلبه کنند.
قدرتهای استعماری برای تبلیغ این سیاست چه اقداماتی کردند؟
کاری که آنها انجام دادند این بود که چهره زنان مسلمان را به عنوان قربانیان تحت ستم و در خطر که نیازمند نجات هستند مطرح کردند و این بخشی از توجیه پروژههای امپریالیستی در طول تاریخ بود.
امروز میبینیم که این اتفاق همچنان رخ میدهد مثلاً زمانی که آمریکا به افغانستان حمله کرد، آنها از نجات زنان این کشور صحبت کردند. در واقع، زنان معتقد به اصول اسلام به عنوان تهدیدی برای نظم لیبرال معرفی شدند. آنها مدعی بودند که آزادسازی زنان مساوی با توانمندسازی آنهاست. گاهی این سیاست را با زور و گاه از طریق امپریالیسم فرهنگی انجام دادند.
بنابراین، ترک حجاب به عنوان نشانهای از آن توانمندی، ترویج شد. اما واقعیت این است که رویکرد اسلام به حجاب، کلنگر است. اسلام با این نظام کلنگر حجاب و عفاف است که جامعه را از شیءانگاری جنسی زنان مصون میدارد.
رویکرد حداقلی به حجاب با آموزههای اسلامی همخوانی ندارد. یک زن مسلمان که حجاب را رعایت نمیکند ممکن است قربانی بیماری زیباییگرایی شود و البته به میزان کمتر از عواقب آن صدمه ببیند. زنان مسلمان نباید در دام رویکرد حداقلی به حجاب بیفتند.
برای زنان مسلمانی که در غرب زندگی میکنند، ترس و اضطراب دیگری از حضور آشکار در انظار عمومی وجود دارد، اما مسلمانان هر چه بیشتر در تلاش برای مقاومت در برابر این فضا و غلبه بر این چالش هستند. البته به دلیل رشد در گرایش به حجاب، حتی در صنعت بازاریابی نیز شاهد تغییراتی هستیم و اکنون انواع برندهای تولیدکننده محصولات مربوط به حجاب را میبینید که نشانه مثبتی است.
شما در مورد چالش شیءانگاری (Objectification) صحبت کردید. این پدیده چه مفهومی دارد؟
چالش مهم دیگر پیش روی زنان، شیءانگاری یا نگاه ابزاری به زنان است که به طور کلی در جوامع غربی شاهد آن هستیم و این چالشی است که مختص زنان مسلمان نیست اما آنها از آن مستثنی نیستند، بنابراین باید از این چالش آگاه باشند. این امر تا حدودی به موضوع آموزش مربوط میشود یعنی همان فرهنگی که خانوادههای ما در آن زندگی میکنند؛ ما در مورد فرهنگی صحبت میکنیم که هویت اسلامی ما را تهدید میکند.
بنابراین، اولین سؤال این است «شیءانگاری چیست؟ ما در مورد چه چیزی صحبت میکنیم؟» من به مقالهای اشاره میکنم که توسط دو محقق به نامهای فردریکسون و رابرتز Fredrickson and Roberts نوشته شده است به نام «نظریه شیءانگاری: درک تجربیات زیسته زنان و خطر سلامت روانی» Objectification Theory: Toward Understanding Women’s Lived Experiences and Mental Health Risk که در آن مقاله آنها نظریهای را در این زمینه مطرح و بیان کردند که شیءانگاری، فرآیندی است که در آن پدیدهای که یک شیء نیست به عنوان یک شیء نگاه میشود.
بنابراین، شما با فرآیندی مواجه هستید که به آن انسانیتزدایی (Dehumanization) میگویند. معنی آن چیست؟ به این معنی است که به یک زن به عنوان شیء نگاه میکنند نه انسان. موجودی که فاقد قدرت قضاوت و استقلال است. به طوری که بینش، منش و رفتار آنها توسط عوامل بیرونی کنترل میشود. این سخن در مورد زنانی که در فرهنگ غربی زندگی میکنند به طور کلی صدق میکند.
این همان پدیدهای است که زنان در جوامع غربی با آن مواجه هستند. فرآیند آن چگونه است؟
رنه انگلن(Renee Engeln)، استاد روانشناسی دانشگاه نورث وسترن آمریکا کتابی به نام «بیماری زیبایی» نوشته است. او از این مشکل و مسئله وسواس فرهنگی نسبت به ظاهر زنان میگوید. این وسواس بر ظاهر زنان و هر کاری که ممکن است انجام دهند و طرز بیان آنها تمرکز دارد. در این فرهنگِ شیءانگاری، میبینید که ظاهر زنان به مهمترین جنبه زندگی آنها تبدیل میشود و هویت آنان و آنچه انجام میدهند یا آنچه میگویند و اینکه چه نوع دستاوردهایی در زندگی دارند در درجه دوم قرار دارد.
در این فضا، زنان باید در یک ماراتن مادامالعمر شرکت کنند، بنابراین وقتی یک زن به خودش اینطور نگاه میکند اولین چیزی که میبیند لزوم همرنگ شدن با اجتماع است. این امر از طریق هنجارها و انتظارات و ارزشهای فرهنگی که به طرق مختلف از جمله از طریق رسانهها و البته نظام آموزشی به دختران منتقل میشود، اتفاق میافتد.
بیماری زیباییگرایی مهم است زیرا باعث آسیب میشود. اما جنبه مهمتر آن، این است که زمانی که در تلاش برای تغییر بدن، پوست، مو و لباس خود هستید، تغییر دادن دنیا سخت میشود.
اکنون در این فرهنگ، زنان مسلمان معتقدی را داریم که با وجود این فشار زیاد، حجاب خود را حفظ میکنند و البته، به همین دلیل آنها در معرض انواع تبعیض قرار میگیرند بهویژه تبعیض شغلی. بسیاری از فرصتهای شغلی برای زنان مسلمان دور از دسترس است. بنابراین، در چنین فرهنگی، زنان مسلمان تحت فشار قرار میگیرند که یا حجاب را کنار بگذارند یا به حجاب حداقلی بسنده کنند یعنی کاهش حجاب به روسری و پیروی از سایر جنبههای بیماری زیباییگرایی مانند آرایش، پوشیدن لباسهای تنگ، جراحی پلاستیک و مانند آن.
زنان مسلمان باید برای مقابله با این چالشها چه کنند؟
من پیشنهادهای زیر را برای مقابله با این چالشها مطرح میکنم. به نظر من زنان مسلمان باید:
۱. ارتباط این دو چالش را درک کنند.
۲. در دام رویکرد حداقلی به حجاب نیفتند.
۳. رویکرد جامع اسلام به هویت زنان را درک کنند که در این رویکرد اول انسانیت، بعد جنسیت مهم است.
۴. راهکارهای اسلام برای غلبه بر مشکل شیءانگاری زنان را بشناسند.
۵. یک شبکه حمایت اجتماعی ایجاد کنند تا بتوانند با تأثیرات این دو چالش مقابله کنند.
۶. در مورد پیام اسلام به دیگران، بهویژه در مورد معنای حجاب صحبت کنند، زیرا به سبک زندگی سالم و عاری از شیءانگاری توجه دارد.
۷. و به طور خلاصه اینکه، فعالانه عمل کنند، نه واکنشی.