چهرههای مذهبی و جوانانی که شور انقلاب داشتند تنها مهمانان حسینیه ارشاد نبودند بلکه برخی از مبارزان چریکی علیه رژیم پهلوی چون اعضای سازمان مجاهدین خلق نیز در خیل شنوندگان و حاضرین مراسمهای حسینیه ارشاد قرار داشتند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، در مبارزات علیه رژیم پهلوی فاصله تاریخی ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ خورشیدی نقطه عطفی مهم به شمار میرود.
پررنگ شدن نقش مذهب و بهویژه مساجد و حسینیه ها بعد از قیام ۱۵ خرداد و شکلگیری مبارزه مسلحانه در میان دانشجویان و جوانان از شاخصههای این دوران بود.
با گسترش افکار مارکسیستی، متدینانی که دل در گرو اندیشههای اسلامی داشتند، درصدد برآمدند با ارایه تفسیری جدید از مفاهیم دینی، جوانان و دانشجویان را تغذیه فکری کنند که حسینیه ارشاد برآیند چنین فضایی بود اما در ۱۴ آبان ۱۳۵۱ خورشیدی این کانون مذهبی و فرهنگی تاثیرگذار از طرف ساواک تعطیل شد.
چهرهای مذهبی و جوانانی که شور انقلاب داشتند تنها مهمانان حسینه نبودند بلکه برخی از مبارازان چریکی علیه رژیم پهلوی چون اعضای سازمان مجاهدین خلق نیز در خیل شنوندگان و حاضرین مراسم های حسینیه ارشاد قرار داشتند.
حسینیه ارشاد چگونه تاسیس شد؟
آغاز به کار حسینیه ارشاد بدین شکل بود که در ۱۳۴۳ خورشیدی و در حاشیه جادهای که تهران را به شمیران متصل میکرد، توسط عدهای از متدینین در ایام سوگواری به رسم مألوف، چادری برپا و حسینیه آغاز به کار می کرد، امّا سخنرانیهای آیت الله مرتضی مطهری و استقبال گسترده قشر تحصلیکرده از مباحث تازه و نویی که در خصوص مسایل دینی انجام میپذیرفت.
باعث شد تا بنیانگذاران حسینیه ارشاد، محمد همایون، ناصر میناچی مقدم و عبدالحسین علی آبادی در نخستین اقدام، زمینی به مساحت چهار هزار متر مربع، در خیابان معروف به جاده قدیم شمیران یا همان خیابان شریعتی امروز خریداری کنند.
در سال ۱۳۴۴ کارهای ساختمانی حسینیه پایان یافت و در همان سال نیز بانیان حسینیه به دنبال ثبت آن برآمدند. بنا بر اسناد ساواک، آیت الله مطهری، ناصر میناچی مقدم و محمد همایون پیگیر ثبت بودند و در بررسی سوابق سیاسی مؤسسان برای ایجاد مؤسسه از طرف شهربانی به غیر از آیتالله مرتضی مطهری، بقیه فاقد پیشینه سیاسی بودند.
پس از استعلامات اولیه اداری و در راستای انجام ثبت مؤسسه بود که «عبدالحسین علیآبادی» حقوقدان نیز به هیاتمدیره دعوت شد.
با دعوت از علمای برجستهای چون علامه محمدتقی جعفری و حجتالاسلام علی شاهچراغی جهت حضور در هیات مدیره حسینیه، کارهای ثبت آن جدیتر دنبال شد و سرانجام در دی ۱۳۴۶ در اداره ثبت شرکتها و دایره مؤسسههای غیرانتفاعی به ثبت رسید.
نوآوری مذهبی ها و نگاه نقادانه سنتی ها به آن
ابتکار و نوآوری حسینیه در همان بدو تأسیس از طرف جامعه سنتی، بدعت قلمداد شده و چندان پذیرفتنی نبود. احداث سالن مبله در حسینیه و قرار گرفتن سخنرانان، خواه روحانی و خواه غیر روحانی در پشت تریبون به جای منبر و عدم جدایی میان بانوان و آقایان در محل سخنرانی در زمره مسایلی بود که در اماکن مذهبی آن روز چندان مرسوم نبود.
به هرحال با این وجود، در آخر هفتهها طلاب علوم دینی بهویژه از قم برای حضور در این حسینیه به تهران میآمدند و نفوذ حسینیه به سرعت در حوزههای علمیه احساس شد و بحثهای پیش آمده در حسینیه حتی در نحوه بیان و انشای طلبههایی که مجذوب روش و محتوای آن شده بودند، انعکاس یافت.
فعالیتهای علمی حسینیه ارشاد در سه بخش پژوهش، آموزش و تبلیغ پیشبینی شده بود.
بخش پژوهش شامل گروههای اسلامشناسی، تاریخ اسلام، فرهنگ و علوم اسلامی، علوم اجتماعی، کشورهای اسلامی، ادبیات و هنر اسلامی بود و بخش تبلیغ در حیطه وعظ و خطابه دینی، برگزاری اجلاسهای تخصصی و همایش و مصاحبههای علمی، دعوت از شخصیتهای علمی اسلامی خارج و داخل، پاسخ به پرسشهای فلسفی و مذهبی، انتشار کتابهای اعتقادی، مناظرات مذهبی و… فعالیت داشت.
بخش آموزش دارای گروههای قرآنشناسی، اسلامشناسی، آموزش مبلّغ، ادبیات، هنر و نمایش مذهبی، زبان و ادبیات عرب و زبانهای خارجی و تعلیمات عمومی مذهبی ویژه بانوان بود. برنامههای هریک از این بخشها در روزنامه برای آگاهی همگان منتشر میشد.
آیتالله مطهری و علی شریعتی؛ ارکان حسینیه
علاوه بر این مسایل، مهمترین عامل ماندگاری حسینیه ارشاد، شخصیتهایی بزرگ و عالمی بود که به آن اعتبار بخشیدند. بدون تردید آیت الله مطهری و دکتر علی شریعتی بودند که حسینیه را به این جایگاه و عظمت رساندند.
آیت الله مطهری از همان آغاز ورود به یکی از چهرههای شاخص حسینیه تبدیل شد. به گزارش او به دلیل حضور در دانشگاه و مدارس علوم دینی، پلی بود، میان ۲ قشر طلبه و دانشجو که سالها از هم جدا نگه داشته شده بودند. حسینیه ارشاد و سخنرانیهای او بود که این خلأ را پر کرد و این ۲ گروه در وجود آیت الله مطهری نقطه ارتباط و اتصال خود را دیدند و به هم نزدیک شدند.
آغاز فعالیت دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد را باید در ۱۳۴۵ خورشیدی دانست که از اواخر تابستان سال ۱۳۴۵ خورشیدی پدرش محمدتقی شریعتی به تهران رفت جلسه هایی در حسینیه نظیر کانون نشر حقایق اسلامی مشهد به وجود آورد.
دکتر شریعتی در اولین دیدار با هیات مدیره حسینیه، نظرات و افکار خود را درباره نسل جوان و جامعه آن روزگار ارایه داد.به گزارش ایرنا،در این جلسه بود که برای همکاری با حسینیه ارشاد اعلام آمادگی کرد و به دعوت آیتالله مطهری از آبان ۱۳۴۷ خورشیدی به جمع سخنرانان حسینیه ارشاد پیوست. وی با قدرت بیان و سبک و رویکرد ویژهاش به مباحث، عملاً سایر سخنرانیهای موسسه را تحت تاثیر قرار داد.
همکاری بیش از پیش دکتر شریعتی با حسینیه ارشاد و مؤسسان آن که با پذیرش گستردهای از طرف جوانان بهویژه دانشجویان همراه بود، باعث شد که نوارهای گردآوری شده از سخنرانیهای او در حسینیه ارشاد به صورت جزوه و کتاب منتشر شود.
شمار قابل ملاحظهای از این کتابها به سوریه و لبنان ارسال میشد که برخی از آنها به وسیله امام موسی صدر و دکتر مصطفی چمران از فارسی به عربی ترجمه شد.
با گسترش اقبال جوانان و گروههای مختلف دانشجویان به سخنان دکتر شریعتی و کانون سیاسی شدن حسینیه ارشاد بود که ساواک احساس خطر کرد و بیش از پیش آنجا را تحت نظر گرفت.
در طول سالهایی که حسینیه ارشاد در رونق و شکوفایی بود ( ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱) نه تنها حکومت که برخی جریانات و تفکرات سیاسی نیز با آن مشکل داشتند و واکنشهای مثبتی نسبت به آن نداشتند.
تعطیلی حسینیه در دهه ۵۰
در ۱۳۵۰ و ۱۳۵۱ خورشیدی، همزمان با اوج گرفتن مبارزات سیاسی در جامعه و نقش فعال حسینیه ارشاد در جذب جوانان دانشگاهی و گرایش فعالان سیاسی به حسینیه ارشاد و پایگاه شدن آن محل برای مبارزان با حکومت و پخش تراکتهایی با مضامین انقلابی در مقابل حسینیه، دستگاه امنیتی حکومت، ادامه کار حسینیه را در قالب جلسه های سخنرانی صلاح ندانست.
با وجود تعطیلی برنامههای رسمی حسینیه، توسعه و تکمیل بنای آن ادامه یافت و با استفاده از امکانات و فضای آن، اقدامات محدودی از جمله تهیه سرودهای انقلابی توسط حمید شاهنگیان و حسین صبحدل و چاپ و تکثیر مخفیانه جزوات و کتابهای دکتر شریعتی صورت گرفت.