یکی از دلایل فرقه فرقه شدن و انحراف در جامعه این است که به صنف روحانیت کمیت و بهای لازم داده نشده است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجتالاسلام و المسلمین نصراللهی، مسئول بخش فقه تربیت مرکز جامع علوم اسلامی در سومین جلسه از مباحث کنشگری روحانیت و اخلاق صنفی و هنجارهای اجتماعی و زی طلبگی که همت مرکز تخصصی طوبی و مرکز تخصصی آخوند خراسانی برگزار شد، به بیان دیدگاههای خود در ارتباط با موضوع پرداخت و با بیان این که در شرایط امروز بسیاری از مسئولین حوزههای علمیه از حسن رفتار و سبک زندگی و نحوه معاشرت شأن طلبگی راضی نیستند و اگر ما در شرایط حکومت ستمشاهی بودیم با تغییر و تحولات رسانه شاید بساط دین باید برچیده میشد، گفت: مسئولان از هزینه کرد های اقتصادی و سلوک و آداب ارتباط با خانواده و همسر و ارتباطات با دیگران توقعاتی از طلاب دارند که گاهی از طلاب رفتارهای دیگری دیده میشود. حال اگر بخواهیم علت این رفتارها را جویا شویم به اینکه مثلاً چرا نماز شب نمیخوانند یا چرا نماز صبح را دیرتر و بخواهیم همه مشکلات را در یک گزاره خلاصه کنیم، حقیقت مطلب را ادا نکردهایم؛ زیرا بسیاری از پدیدههای اجتماعی و تربیتی تک عاملی نیستند و بسیاری از مسائل جامعهشناسی را باید در عوامل مختلف بررسی کرد. حال باید علل مختلف را مورد بررسی قرار دهیم.
در مسائل جامعه شناسی نگاه تک بعدی درست نیست
حجتالاسلام و المسلمین نصراللهی خاطرنشان کرد: اگر در کودک پرخاشگری میبینیم، معمولاً علت آن را در این مسئله خلاصه میکنیم که مثلاً چون پدرش عفت کلام ندارد و دعوا میکند یا فلان فامیل یا فلان بستگان چنان رفتاری را دارند، این سبب پرخاشگری فرزند ما شدهاست؛ درصورتیکه کارشناسان معتقدند عوامل مختلفی است که سبب میشود در فرزندان مشکلات روانی و روحی مانند اضطراب و ترس محدودیت بیشازحد، پرخاشگری و غیره ایجاد شود که گاهی ما فقط به یک عامل نظر میکنیم و یا اینکه مثلاً اگر نوجوانی کاهل نماز است نگاه کردن تک عاملی و تکبعدی درست نیست و یا اینکه اگر بچه درست تربیتنشده و تنبل بارآمده و بعد بخواهیم با سخت گرفتن و جیغوداد و امرونهی بچه را تربیت کنیم و نمازخوان کنیم، این خودش یک اشتباه بزرگ است.
عوامل شناختی، انگیزشی و رفتاری زیر بنای مشکلات جامعه شناسی است
وی بیان داشت: در مسائل جامعهشناختی، برخی از عوامل، عوامل شناختی هستند که ما باید بهعنوان مثال به فرزندمان اهمیت نماز را یادآوری کنیم گاهی عامل انگیزشی هستند که ما برای اینکه فرزندمان را به امور عبادی علاقهمند کنیم؛ باید نسبتبه پاداش اخروی و بسیاری از امتیازات دنیوی او را آگاه کنیم و گاهی عوامل رفتاری هستند که میتوانند بر رفتار دیگران مؤثر باشند. در حال حاضر بسیاری از آسیبهایی که در سبک زندگی طلبهها وجود دارد به ویژگیهای دوران جوانی، رسانهها و وسایل ارتباطجمعی برمیگردد که این خودش سبب مشکل عدم تمرکز و دقت میشود؛ درواقع رسانهها هستند که ساعت خواب و بیداری را بههم ریختهاند و سبب شده که سیستم خواب افراد کمکم تغییر کند. عامل دیگری در مدیریت زمان این است که ما آموزش های لازم را به طلابمان ندادهایم؛ ضعف خود کنترلی و خود مهارتی.
وی افزود: مثلاً فردی که میخواهد پایگاه بسیج برود و پایگاه بسیج را فقط با میدان تیر میشناسد که اگر برود با یک سری دورههای آموزشی بسیج آشنا شود و بعد دچار زدگی میشود و ما باید این خودآگاهی و هویت بسیج را از اول در درون فرزندمان ایجاد کنیم مثلاً بگوییم؛ بسیج یک نیروی دفاع از کشور و نیرویی است که افرادی مانند چمران، باکری و غیره در آن رشد یافتهاند. با فرهنگ ایثار آشنا شود و اگر چنین دیدی نسبتبه بسیج در افراد ایجاد شود و هویت بسیجی برایشان واضح شود قطعا علاقمند خواهند شد.
حجتالاسلام و المسلمین نصراللهی گفت: طلبههایی که وارد حوزه علمیه میشوند؛ هر یک با یک دیدگاه و آمال و آرزویی وارد حوزه میشود؛ برخی بهخاطر مشکلات جامعه و بهخاطر فرار از مشکلات جامعه به اخلاق و معنویت پناه میآورند و تصورشان درمورد محیط حوزه علمیه این است که همه اهل عبادت و خودسازی و یک دیدگاه کاملاً معنوی در آنها شکل گرفتهاند و بعد وقتی وارد آموزش حوزههای علمیه و کتب درسی میشوند، میبینند؛ هیچکدام به ظاهر ربطی به اخلاق و عرفان ندارد؛ خب این سبب میشود که تصور آنها از حوزههای علمیه تغییر کنند درصورتیکه بهترین جا برای حصول معنویت، حوزههای علمیه و علمای ربانی هستند که طلاب باید با این دروس، خودآگاهی را در درون خود ایجاد کنند که اگر دچار تعارض شود، باعث میشود که دیدگاه اشتباه پیدا کنند. برخی طلاب هستند که بدلیل نگاه انقلابی وارد حوزه علمیه میشوند و اکثر وقتها بهدنبال این هستند که بهدنبال تغییروتحول باشند؛ اما با بنمایه ضعیف علمی و عملی نمیتوان به این اهداف اصلی دست یافت. این وظیفه مربیان حوزههای علمیه این است که هویت سالم و همهجانبهای در بین طلاب شکل دهند که دیگر انبوهی از طلاب سرخورده در حوزههای علمیه نخواهیم داشت که وقتی با آنها صحبت کنیم چون احساس میکنند به اهداف خود نمیرسند و احساس ناکامی میکنند دچار یأس و ناامیدی میشوند.
نگاهی جامع به طلبگی و دوری از تک بعدی بودن
وی اضافه کرد: طلبگی را از اول تک منظوره صادر نکنیم باید به طلبه تصویر جامع از حوزههای علمیه ارائه دهیم؛ بهعنوان مثال یک طلبه میتواند مشاور، نویسنده خوب، معلم خوب، مبلغ خوب باشد و هویت صنفی طلبه باید بهصورت خودجوش در بین طلاب شکل بگیرد که هر فردی استعداد خودش را پیدا کند و بعد این احساس به درد بخوربودن سبب میشود که جای خودش را در جامعه پیدا کند و دچار یأس و ناامیدی نشود. به قول منطقیین باید فصل مقوم طلبگی را مشخص کنیم.
وی در ادامه اذعان داشت: که فهم دین از شاخصههای اصلی طلبگی است و مطابق آیه نفر باید عدهای باشند که دین را فهم کنند و برای دیگران بازگو کنند پس انذار قوم و تبلیغ دین وجه مقوم طلبگی است و البته در این فهم دین درجاتی وجود دارد که فرد به هر میزان و درجهای که بهتر بفهمد، بهتر میتواند مفاهیم دینی را به مردم منتقل کنند. بسیاری از مطالبی که در این جلسه ارائه میشود از کتاب سیمای طلبگی استاد عالمزاده نوری است که میخواهیم در ارتباط با حد نصاب و فصل مقوم طلاب حوزههای علمیه صحبت کنیم که اگر کسی حداقل این حد نصاب را داشت، طلبه است وگرنه طلبه نخواهد بود.
حد نصاب طلبگی فهم دین، تبلیغ و اجرای دین میباشد
مسئول بخش فقه تربیت مرکز جامع علوم اسلامی گفت:منظور از حد نصاب آن مقداری از مفاهیم است که بهطور عمومی همه طلبهها باید داشته باشند و ذات و ماهیت طلبگی به آن وابستهاست؛ حداقلهای طلبگی است و ارزش افزودههایی گاهی نیز به این حدنصاب ها اضافه میشود .حد نصاب طلبگی فهم دین، تبلیغ و اجرای دین میباشد که همه علما به آن ملتزم بودهاند و طلبهای که عمده توان و زمان خودش را صرف فهم و تبلیغ و اجرای دین میکند، دارای حد نصاب ثابت طلبگی میباشد و اما طلبهای که هیچ بازخورد اجتماعی ندارد و نه در خانواده خود توانسته از کاری تربیتی انجام دهد و نه با فامیل و همسایگان و دیگر آحاد جامعه توانسته روابط مطلوب اجتماعی برقرار کند و طلبهای که کاملاً منقطع است حد نصاب را ندارد. در فرهنگ قدیم ممکن بود روحانی به حساب آید ولی ما او را طلبه نمیدانیم. خوب طلبهای که کار کاربردی و کار پژوهشی ناظر به میدان انجام میدهد؛ خود این هم دارای حد نصابهای اولیه طلبگی است و درواقع طلبه محسوب میشود.
وی افزود: برای فهم دین ملاک عمق متوسط هم مورد قبول است البته خیلیها کتبی مثل کتاب لمعه را کامل نخواندهاند و یک شناخت کامل ندارند درصورتیکه کتبی مثل لمعه که شامل مباحثی مانند طهارت اقتصاد و بسیاری از مسائل دیگر میشود یک پکیج کامل است و این برداشت کلی از دین گاهی از برخی کتابهای متفرقه دیگر حاصل نمیشود یا مثلاً کتابهای علامه مصباح یک دانش و اسکلت کلی معارف قرآن را به ما میدهد یا کتابهای آثار شهید علامه مرتضی مطهری یک چنین دید جامعی را میدهد که اگر فرد با چنین منبع جامع و کاملی وارد تبلیغ دین شود میتواند فهم حداقلی از دین داشته باشد. اما فهم اعلاء دین با شناخت از شخصیتهایی همانند حضرت امام ره و رهبر معظم انقلاب امام خامنهای و شهید مرتضی مطهری و شهید محمدباقرصدر تجلی پیدا میکند.
ارزش ذاتی فهم دین در بین طلاب مفهومی مشکک است
حجتالاسلام و المسلمین نصراللهی گفت: البته زندگی طلبگی و ارزش ذاتی طلبگی در فهم دین یک مفهومی مشکک است و درجات دارد که ما این مفهوم مشکک را به طلبه مبتدی و عالم ربانی تقسیمبندی میکنیم و طلبه کسی است که عمده توان خودش را برای فهم تبلیغ و اجرای دین بگذارد و کسی که بخواهد گوشهای از کارش، تبلیغ و اجرای دین باشد؛ ما او را طلبه نمیدانیم. طلبهای برای جامعه سودمند است که بتواند تبلیغ دین کند. البته در زمان ائمه و پیامبران برای تبلیغ و رساندن دین به مردم از ابزارها و روشهای مختلفی استفاده میکردند مانند بازی با کودک، حسن خلق، معاشرت با همسایگان که همه اینها به نوعی تبلیغ دین محسوب میشد و در عصر جاهلیت و سالهای صدر اسلام صنعت شعر و شاعری حقیقتاً خودش یک رسانه بود و جشنواره شعر و فیلم وجود داشت و بعد از ظهور اسلام هم بهصورت مسجع از این رسانه قوی استفاده شد؛ بهعنوان مثال رجزخوانی در میدان جنگ چیزی بود که ماندگار است مثلاً رجزخوانی ابیعبدالله. ائمه از رساله رسانه استفاده میکردند. اما شیعه قبلاز انقلاب رسانه چندانی را در دست نداشت ولی منبر و مجلات مکتوم استفاده میکرد؛ بعد از انقلاب عرصه وسیعی ایجاد شد.
برخی افراد یک درجه حداقلی از فهم دین دارند؛ کسانی که مبلغ دین نیستند و طلبه نیستند اما نویسنده هستند، شاعر هستند و خدمت به دین میکنند آیا اینها اجر ندارند؟ بله.
وی خاطرنشان کرد: گاهی اینها بهتر از ما طلبهها عمل میکنند و تلاشهای مخلصانهای انجام میدهند و آثار هنری زیبایی خلق میکنند که اینها قطعا دارای اجر و پاداش است اما در زمان اهلبیت علیهمالسلام هم بین فرزدق که شاعر بود با هشام که کار مناظره با مردم و فهم دین را انجام میداد تفاوت بود؛ اینها دو شغل یا دو صنف متفاوت است که قطعا جایگاه آنها در بین مردم فرق میکند حال چرا اینقدر هویت طلبگی حساسیت دارد و اهمیت دارد و چرا تاکید میکنیم که تفاوت بین کسی که طلبه است و کسی که طلبه نیست، وجود دارد، این به بسیاری از مسائل برمیگردد یکی از این مسائل، مسائل جامعهشناسی است مثلاً پزشک که کار پزشکی انجام میدهد را با مستندساز پزشکی که کار فیلم سازی را انجام میدهند، مقایسه کنید. آیا میتوانیم مستندساز را پزشک بگوییم؛ قطعا اینچنین نیست.
هر صنفی مسئولیت خاص و جایگاه خاص خود را دارد
وی اظهار داشت: کارکرد لباس روحانیت برای مردم باید مشخص شود بهعنوان مثال کسی که لباس روحانیت بر تن دارد دارای شأن و جایگاه مخصوصی است که با هیچیک از اقشار جامعه قابلمقایسه نیست و هر صنفی مسئولیت اصلی خودش را دارد و یکی از دلایل فرقه فرقه شدن و انحراف در جامعه این است که ما به صنف روحانیت کمیت و بهای لازم را ندادهایم و برای مثال دورههای مثبت اندیشی و دورههای شکرگزاری و ارتباط با کائنات و حرفهایی که عمدهاش را دین میزند عدهای حرفهایی خلاف دین را قاطی آن کردهاند و بعد آنها را به خورد مردم دادهاند؛ درصورتیکه بسیاری از این مفاهیم شکرگزاری اصالتاً مال روایات است اما یک سری مفاهیم بودایی به آن اضافهشده و بعد در پارک و جلسات مثبت اندیشی به خورد مردم داده میشود و ما نتوانستیم مرز گذاری و ماهیت دین را بهصورت مشخص برای مردم و برای طلاب خودمون مشخص کنیم؛ این کار یک مبلغ دینی است.
وی افزود: گاهی برای منبع سخنرانی از کتب شهید مطهری استفاده شود، این هیچ اشکالی ندارد اما اینکه ما بخواهیم منبع سخنرانی را سریال مختار یا سریال امام علی علیهالسلام قرار دهیم و به منابع اصیل و دستاول و مادر رجوع نکنیم، دچار انحرافات خواهیم شد و البته نباید مشاغل اجرایی دین را در ولایتفقیه، فقاهت، قضاوت، مشاغل قوه قضاییه و غیره خلاصه کنیم مدیریت مسجد، مدیریت محله، مشاوره اسلامی و بسیاری از مشاغل دیگر نیاز به یک مبلغ اجرایی دین دارد و ما در عرصه تربیت اسلامی کودک و نوجوان نیاز به یک مبلغ فهیم اجرای دین داریم که متأسفانه این در بین طلاب هنوز روشنگری نشدهاست.
عرصه اجرا را در فعالیت طلبگی محدود به برخی امور نکنیم
حجتالاسلام و المسلمین نصراللهی گفت: آیا ما میتوانیم کسی که مثلاً مسجد یا حسینیه میسازد را بهعنوان مجری دین محسوب کنیم خیر. چون اگر مرز گذاری دقیق انجام دهیم متوجه میشویم که طلبهای که فقط درسخوانده و کاری نکرده حتی اگر نماز شب خوانده باشند و ابهامات را یاد بگیرد اما نتواند قدرت رهبری و و راهبری و اثر اجتماعی در جامعه ایجاد کند و نتواند در جامعه موج ایجاد کند و قدرت روابطعمومی بالا نداشته باشد و نتواند مطالبهگری درست و صحیحی را یاد بگیرد، طلبه حقیقی نیست. اینها ارزش افزودههایی است که یک طلبه باید داشته باشد البته این به این معنا نیست که یک طلبه باید همه این شاخصهها و ارزش افزودهها را با هم داشته باشد بلکه منظور این است که هر طلبه باید استعدادیابی شود یک طلبهای که کار هنری خوب انجام میدهد و یا میتواند مربی کودک و نوجوان میباشد یا طلبهای که میتواند دانشافزایی تربیتی برای والدین ایجاد کند و راهکار عملی براساس مبانی اسلامی ارائه دهد و یا مشاور خوبی باشد، اینها ارزش افزودههای یک طلبه است اما طلبهای که مهارت ندارد و فعالیت جهادی ندارد و فقط به درسهای حوزه اکتفا کرده و بعد مجوز تلبس گرفته این همان طلبهای است که مثل گوشی موبایل فقط کارکرد اتصال تماس را دارد و دیگر ارزش افزودههای گوشی را ندارند و یک طلبه کامل محسوب نمیشود.
وی ادامه داد:یکی از مسائلی که حقیقتاً در بین طلاب وجود دارد، بحث دغدغه معیشت است . اینکه طلاب به دغدغه معیشت هم توجه داشته باشند به این معنا نیست که اهداف و کارکردهای دیگر را نداشته باشد بلکه بسیاری از طلاب دغدغههای کارکردی در جامعه دارند و میکوشند در جامعه اثرگذار باشد چرا که ما باید یک مدرسه اسلامی و نظام اسلامی و هم مردمی داشته باشیم و هم ارزشهای اسلام و انقلاب را پیش ببریم و در جامعه اسلامی پیادهسازی کنیم که متولی همه اینها حوزههای علمیه است.
در عرصههای مختلف علوم انسانی ما نیاز به عالمانی با فهم عمیق اسلامی داریم
وی اظهار داشت: با دکتری سیاست، اقتصاد، علوم اجتماعی، روانشناسی و غیره بهتنهائی نمیتوان نظام اسلامی را بر پا نمود مثلاً اقتصاد اسلامی، پارلمان اسلامی نیاز دارد که کسانی در این عرصههای علوم انسانی وارد شوند که به منابع دین کاملاً مسلط باشند و در کنار مسلط بودن به منابع دین به منابع علم روز هم مسلط باشم. ما در هر کدام از این عرصهها حداقل به پنجاه متخصص نیاز داریم و امثال آقای موسویان که در زمینه اقتصاد و در شورای فقهی بانک مرکزی و در دانشگاه و حوزه فعالیت میکردند، باید داشتهباشیم یا در عرصه تعلیموتربیت به امثال حاجآقای اعرافی که به علوم تربیتی مسلط است نیاز داریم. اما در مدارس علمیه این افق به طلاب حوزههای علمیه داده نمیشود و معمولاً افقها کوچک است و ما باید کسانی داشتهباشیم که در عرصه تعلیموتربیت اقتصاد، سیاست و غیره بهحدی رسیده باشیم که بتوانیم در جامعه دیدگاه فقهی خود را ارائه دهیم و امثال آقای خسرو باقری در عرصه تعلیموتربیت و یا خانم علم الهدی در عرصه تعلیموتربیت داریم اما در حوزههای علمیه در این حد جامع و تراز بالا نتوانستیم تربیت کنیم. باید افرادی داشتهباشیم که در دیوان عالی اداری یا شورایعالی آموزشوپرورش یا دیوانعالی قضائی و یا شورایعالی بانک مرکزی توانایی صیانت از این امور را داشته باشند. ما متاسفانه فقهایی داریم که در باغ مسائل روز نیستند یا فقط در فقه و اصول قوی هستند و یا اینکه افرادی داریم که مسائل روز را آگاهند اما بنیه فقهی و اصولی ندارند.
بسیاری از آثار تاثیرگذار در دنیا از آثار دانشگاه الازهر مصر استفاده میشود و تدریس میشود که اهلسنت بودائیسم و غیره در این زمینهها خوب کار کردهاند اما ما اثری از تفکر شیعی خیلی نمیبینیم.
حجتالاسلام و المسلمین نصراللهی ابراز داشت: ما در عرصه تبلیغ دین هم رویکردهای متفاوتی داریم و برخی در عرصه تبلیغ دین رویکرد اجتهادی و عالمانه دارد که تولیدات خودشان را در منبرها بیان میکنند که این عده بسیار قلیل هستند اما عدهای هم هستند که قریبالاجتهاد هستند که در رسانهها و صداوسیما نیز از این افراد استفاده میشود و افرادی هستند که در سخنرانیهایشان از آثار دیگران استفاده میکنند که البته در حد استان و شهر خودشان کارآمدی دارند و مبلغانی داریم که بهصورت تخصصی در دانشگاهها و مدارس تبلیغ تخصصی انجام میدهند که ما باید در این زمینهها استعدادیابی و استعداد پروری کنیم و چرا نباید افرادی داشتهباشیم که توانمندی حضور در رسانهها داشته باشند و این افراد محدود باشند. در صورتی که نیاز به این مبلغان داریم. باید عرصههای کاری برای طلبهها و برای ورود آنها به مراکز علمی و آموزشی تبیین شود مثلاً مبلغ آموزشوپرورش باید توانایی سخنرانی داشته باشد؛ هم روحیه برای بازی با بچهها داشته باشد؛هم توانایی اردو داری و مشاوره و تبادل و تبلیغ چهرهبهچهره داشته باشد که درصد کمی از طلاب حوزههای علمیه این تواناییها را پیدا میکند و ما حقیقتاً به کسانی نیاز داریم که بتواند مدیریت فرهنگی را در بخشهایی کوچک از مسجد و مدارس تا عرصههای بالاتر در دست بگیرند باید از الان ما افرادی را برای امامجمعه، امامجماعت تربیت کنیم و اگر فردی باشد که بتواند بهصورت جامع و کامل از همه آحاد محله در کلاسهای آموزشی و تربیتی استفاده کند و آموزشهای لازم را بدهد و بهخوبی جلسات را مدیریت کند ورا خیلی کم داریم. به امید که اینچنین افرادی زیاد شوند و اگر چنین شود قطعا جایگاه خودشان را بین مردم پیدا خواهند کرد و در پایان بیان نمودند که باید بسیاری از دروس در حوزههای علمیه را کاربردی کنیم مثلاً دروس حوزههای علمیه که بهصورت سراسری در کشور طرحریزی و برنامهریزی میشود را باید مدیران و مسئولان با توجه به مقتضیات مکان خود کاربردی کنند مثلاً دروسی مثل ادیان، روانشناسی از اساتید خوب استفاده شود و کلاسهایی کاربردی برگزار کنند و البته این کارهای فرهنگی نیاز به بودجه دارد؛ این درست است ولی در همین کارهای فرهنگی گاهی امدادهای میرسد که کسی فکرش را نمیکنند و در برخی جاها بانیان خودش را پیدا میکند باید طلاب را با این روحیه بار بیاوریم که برای رضای خدا کار کنند و انشاءالله که مشکلات فرهنگی در این مسیر حل خواهد شد.