«تصویر قدس بین تورات و قرآن در سایه متون» نوشته بوبکر المبارکی منتشر شد. این کتاب به مقایسه متون عهد عتیق و قرآن درباره قدس و تصویر نمادین این مکان شریف نزد مسلمانان اشاره می کند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، رایزنی فرهنگی ایران در تونس که در زمینه رصد اخبار چاپ و نشر این کشور فعال عمل میکند به تازگی از انتشار کتاب «تصویر قدس بین تورات و قرآن در سایه متون» نوشته بوبکر المبارکی در ۲۴۶ صفحه توسط انتشارات مجموع نشر و توزیع اطرش خبر داده است. معرفی این کتاب را در ادامه بخوانید:
در متن قرآنی شواهد بسیاری وجود دارد که به تعامل دین اسلام با متون توراتی از نظر ارتباطات و بررسی یا نقض آن اشاره دارد، امری که به تقویت عناصر برخورد نمادین بین دو دین آسمانی دامن زد. شاید بعد روحانی شهر قدس از برجستهترین عناصر مذکور باشد. امروز قدس به یک موضوع مستقل تبدیل شده است. نگاهی گذرا به قاموس «ما ألف فی فضائل وتاریخ المسجد الأقصی و القدس و فلسطین و مدنها من القرن الثالث الهجری إلی نکبه فلسطین سنه ۱۳۶۷ ه- ۱۹۴۸ م» که به قلم شهاب الله بهادر نوشته شده است، ما را از بیان هر جزئیاتی بینیاز میسازد.
وی در این معجم به صدها اثر مختلف اشاره کرده است که به زبان عربی تا پیش از نیمه قرن بیستم هجری در موضوع مسجد الاقصی (آنچه که درباره فضائل و تاریخ مسجد الاقصی و قدس و فلسطین و شهرهای آن از قرن سوم هجری تا زمان نکبت فلسطین در سال ۱۳۶۷ ه، برابر با ۱۹۴۸ م به رشته تحریر درآمده است.) به رشته تحریر درآمده است.
اما شکست فلسطین گردان به نکبت یاد میشود باعث شد که این شهر از بعد دینی یا ملی فراتر رود و امروز به عنصری مشخص کننده سیاستها و روابط اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بین کشورها تبدیل گردد و نشانههای مختلفی را بر اساس زاویه نگاه به آن به دست آورد اما تصویر آن در متون دینی همچنان یک عنصر جهت دهنده سرنوشتساز در این رویکردها است و همین عنصر باعث شد که بوبکر المبارکی، پژوهشگر تونسی، به تورات و قرآن بازگردد و تصویر قدس را در این دو کتاب آسمانی را مورد بررسی قرار دهد و به کنکاش در زمینهها و عناصر تشکیل دهنده آن بپردازد.
درباره نگارش و روش پرداخت
المبارکی معتقد است که مطالعه این فضا از افق رابطه آن با متون مقدس، مستلزم پرداخت علمی مستحکمی است که بتواند پرسشهای عمیقی را ایجاد کند و از پاسخهای متشنج یا شتابانی که مانع از ورود عمیق به موضوع میشود، پرهیز کند. نویسنده همچنین معتقد است که پرداختن به این مسئله مستلزم تکیه بر اسناد مورد وثوق است.
به همین دلیل مبحث تصویر فضای قدس را در رابطه مستقیم آن با متون بنیانی اولیه در تورات یعنی اسفار پنجگانه از عهد قدیم و با تکیه بر نسخههایی از کتاب مقدس که توسط مرکز نشر کتاب مقدس در خاورمیانه در قاهره و در سال ۲۰۰۱ منتشر شده است مورد بررسی قرار میدهد و آن را با متون قرآن با تکیه بر نسخه صادره از دارالقرآن الکریم در بیروت مقابله میکند و به دنبال بالاترین سطح از شفافیت و وضوح میگردد و در این مسیر از عناصر اثرگذار تاریخی و تمدنی که بعدها به وجود آمدهاند، فاصله میگیرد.
به نظر نویسنده اقتضای این مبحث، حرکت به سمت عرصههای دانشی متعدد و روشهای علمی مختلف است تا بتواند آنچه که در پشت آثار مکتوب قدیمی وجود دارد را درک کند و برای اینکه تلاشش به ثمر بنشیند، باید ابتدا رویکرد تفسیری دینی، زبانی و مردم شناسیِ تاریخی خود را مشخص کند و از طریق کنترل دستگاه اصطلاحی موضوع مانند متن، تصویر، نماد و تقدس برای تحقق آن تلاش کند و نگاه خود را بر پایه کتابهای تفسیر عهد قدیم مانند تفسیر کاربردی کتاب مقدس و دو تفسیر از قرآن شامل تفسیر ابن کثیر که یک تفسیر قدیمی است و تفسیر التحریر و التنویر اثر محمد الطاهر بن عاشور که یک تفسیر معاصر است، بیان دارد.
از آنجا که متن توراتی به ویژه در بحث تاریخی درباره منطقه مورد استفاده قرار گرفته است و به منظور پی بردن به درجه اعتبار برخی از آثار تاریخی پژوهشی، نویسنده از رویکرد تاریخ محور و باستان شناسی به عنوان درگاه دوم برای ورود به موضوع قدس بهره برده است و بر تولیدات و پژوهشهای تاریخی تطبیقی تکیه و تلاش کرده است تا از آثار تاریخ نگاران متخصص در تاریخ قدیم اسرائیل استفاده کند.
المبارکی برای اینکه بتواند از دستاوردهای علوم انسانی جدید بهره ببرد، بر رویکرد انسان شناسی و زبانی متمرکز شد و تاریخ فرهنگی و قومی ملتهایی که نامشان به قدس یا به طور کلی سرزمین مقدس یا مبارک گره خورده را مورد توجه قرار داده است.
با وجود این رویکردهای روشمند مختلف، این مطالعه در عمق خود توصیفی و تحلیلی است و روی پژوهش بر حقیقت الهی شناسانهای که درباره متن مقدس شکل گرفته است، کار میکند و تلاش دارد تا آن را با واقعیت تاریخی مقابله کند تا از این درگاه به فهم این مسئله در چارچوب اولیه آن و فرایند شکل گیری متعاقب آن در تاریخ و نیز مناسک آن نائل شود و بتواند در عقل دینی که بین جغرافیای روح و جغرافیای فضا تقسیم شده به کنکاش بپردازد. بنابراین این سوال را مطرح میکند که آیا فضای مقدس عرصه دیدار است یا عرصه سلطه و مهار؟ و اینکه آیا قدس شهر خداست یا شهر انسان؟ و آیا میتواند یک شهر جهانی باشد؟
روش ساخت هیکل یهودی از نگاه تاریخی
بوبکر المبارکی باب نخست کتاب خود را به پیگیری معانی فضا در متن توراتی و آنچه که به طبیعت سرزمین مقدس از نگاه یهودی یا نشانههای یهودی قدس مربوط میشود، اختصاص داد و دریافت که تجربه دینی یهودی هیچگاه یک سرزمین و هیکل مقدس را نمیخواست.
در سفر تکوین، ابراهیم لوط را مخاطب قرار میدهد و میگوید: «نباید میان من و تو و بین پیروان من و پیروان تو مخاصمه در کار باشد، زیرا ما برادریم. آیا همه سرزمین در برابر تو قرار ندارد؟ پس از من دوری گزین. اگر خواهی به چپ بروی من به راست بروم و اگر به راست میروی من به چپ بروم» [عهد قدیم، سفر تکوین ۱۳/۹]. پس از آن شرایط به گونهای پیش رفت که ابراهیم و فرزندانش معابدی را در آن زمان بنا کنند و معابد سیار دیگری را نیز ایجاد کردند تا مردم گاهی در سفرها و مهاجرت خود و گاهی نیز در زمان اسارت از آن بهره بگیرند.
از آنچه که گفته شد، نقش تجربه فرهنگی و اجتماعی در تثبیت ایده سرزمین مقدس در باورهای یهودی برداشت میشود. شهر قدس اهمیت ویژه خود را در یهودیت تنها در عصر آهن به دست آورد که به سالهای ۱۵۰۰ الی ۱۰۰۰ پیش از میلاد باز میگردد که در آن، انسان از آهن برای ساخت ابزار استفاده کرد.
نویسنده به مسیر خود برای پی بردن به بعد نمادین دینی این شهر ادامه میدهد و درمییابد که تورات در موارد بسیاری اشاره کرده است که این موقعیت شاهد ساخت هیکل بوده است که خانه «یهوه» یعنی خدای بزرگ توراتی است و قدس الاقداس که اجازه ورود اغیار را به آن نمیدهد، بدان قدم گذاشت و اینجا جایی است که اسفار پنجگانه موسی که یادآور لحظههای خلقت و نبوت موسی و گردآورنده سه گانه پروردگار زمین و ملت است، در آن خوانده میشود.
همانگونه که مشخص است منظور از لفظ «اغیار» غیر یهودیان هستند که به نظر پژوهشگر نشان دهنده نگاه ویژه آنها به ذات (خود) در برابر دیگران است که با آنها متفاوت هستند. این متن توراتی به شرح این نکته میپردازد که حلول پروردگار در این منطقه آن را به سرزمینی مقدس و مرکزی برای خلقت، و حلول خداوند در مردم این منطقه آنها را به ملت برگزیده تبدیل ساخت. در سفر تثنیه این گونه آمده است که: «زیرا تو ملت برگزیده پروردگار هستی و پروردگار تو را برگزید تا ملت ویژه او و برتر از همه ملتهایی باشید که در زمین حضور دارند.»
تصویر قدس از نگاه تورات
به گفته پژوهشگری به نام وحید السعفی، تردیدی وجود ندارد که ساخته شدن ساختمان هیکل برای نخستین بار در همین سرزمین، هالهای از تقدس را برای این سرزمین در نزد پیروان دین یهودی به وجود میآورد «زیرا این امر بخششی از جانب خداوند است که خواست تا بندگان برگزیدهاش از آن بهرهمند گردند و در نتیجه ساختمان هیکل جز در همان نقطه از زمین بالا نخواهد رفت.» در اینجا بود که ایده سرزمین مقدس (اورشلیم) و تلاش عقل دینی برای مشخص کردن مرزهای این سرزمین شکل گرفت و در نتیجه، آن را از رود مصر تا رود بزرگ (فرات) دانستند و این منطقه به سرزمین برگزیده یا همان صهیون تبدیل شد که خداوند در آن ساکن گردید و این همان سرزمین مقدس است [تثنیه].
بدین شکل، منابع یهودی در مدح این سرزمین که «مرکز جهان» است و در زیبایی سرآمد همه شهرهاست و اندر وصف جایگاه دینی آنکه هیچ فاصلهای با خداوند ندارد، سخنها سر دادند. به طور کلی میتوان گفت که شهر قدس، تقدس خود را از وابستگی دینی و حافظه گروهی و عشق به بازگشت به آن برگرفته است. بدین ترتیب مسیر واقعیت خارجی، تاریخی، جغرافیایی و تصویر این شهر در متن مقدس تا تخیل یهودی امتداد پیدا کرد و گویاترین شواهد بر این امر، این است که یهودیتِ خاخامی، بازگشت به سرزمین فلسطین را حرام و آن را تنها به «روزهای آخر» محدود میداند.
شاید جلوه این روند وقتی روشنتر شود که آن را با نگاه شاخه دوم از میراث داران دعوت ابراهیمی یعنی فضای عربی و اسلامی رقیب آن مقایسه کنیم.
جنبه نمادین قدس در تخیل اسلامی
نویسنده این کتاب، مسیر شکل گیری بُعد نمادین قدس در نهاد اسلامی را پی میگیرد و تقریباً به همان مراحل پیشین میرسد. در مرحله اسلام اولیه مسئله مشخص کردن قبله متفاوت از سنت یهودی و مسیحی امر مهمی به شمار نمیرفت. خداوند متعال به پیامبرش بشارت داد که همه زمین را سجده گاه و پاک قرار داده است و مؤمن به هر طرف که رو کند، به سمت خداست.
پژوهشگر، نگاهی در اندیشه اسلامی را برای اعطای یک بعد روحانی ویژه از غار حرا که وحی در آن نازل شد تا کعبه به عنوان بیت الحرامی که خداوند به پیامبرش ابراهیم فرمان ساخت آن را داد، تا مسجد الاقصی که تجربه وحی در ماجرای معراج از مسجد الحرام به آنجا به اوج خود رسید، به ثبت میرساند.
با اینکه مسلمانان تنها دو سال بعد از هجرت، کعبه را در مکه به عنوان قبله خود برگزیدند و تا پیش از آن برای نماز به سمت بیت المقدس میایستادند، اما ارتباط مسجد با سفر خارق العاده شبانه و عمل معجزهگون و ورود دین اسلام به آن سرزمین با ورود پیامبر به این شهر… همه اینها عناصری است که آن را به سومین حرم مبارک در نزد مسلمانان تبدیل کرده است، به ویژه اینکه به گفته بوبکر المبارکی، این فضا به منزله «مرکز خلقت در جغرافیای روحی ادیان» به شمار میآید.
بیت المقدس یکی از بیوت سه گانهای بود که اجر نماز در آن چند برابر است و در حدیث آمده است که «نماز در مسجد الحرام صد هزار برابر و نماز در مسجد من (مسجد النبی) هزار برابر و نماز در بیت المقدس ۵۰۰ برابر اجر دارد.»
با توجه به وجود اشارههایی در تورات و تلمود به اشکالی از همزیستی بین عربهای کنعانی با عبرانیها و با استناد به باور برخی از تاریخنگاران مبنی بر اینکه یهودیان بر حکومت عربها بر رومیان و حکومت رومیان بر مجوسها تأثیرگذار بودند، پژوهشگر بیان میدارد که تورات از اشاره به هویت کنعانی و یبوسی و عربی قدس خودداری میکند و حضور تاریخی عربها را در این منطقه نادیده میانگارد. در مقابل، نگاه اسلامی به این شهر کاملاً متفاوت است و همه آنچه که به انبیای گذشته و آثاری که باقی گذاشتند مربوط میشود را مورد تمجید قرار میدهد.
تصویر قدس بین تورات و قرآن… و بعد؟
نویسنده در پایان پژوهش خود به این نکته میرسد که متون توراتی و اسلامی نشان دهنده نوعی تنازع موجود بر سر میراث سرزمین مقدس بین نسل داوود یعقوبی یعنی موسی و پیروانش و آنانکه از رحم ساره و هاجر نشأت گرفتهاند، یعنی نسل اسماعیل و پیروان محمد (ص) وجود دارد.
اما نتیجه بزرگی که این پژوهشگر میگیرد این است که تورات و قرآن و متونی که از این دو نشأت گرفته اند به یک معبد اشاره میکنند که داوود و سلیمان آن را بنا کردند و اینکه منازعه و کشمکش ابعاد نمادین آن، بیش از اینکه نتیجه ابعاد دینی باشد به دلایل فرهنگی اجتماعی و در نهایت انسانی مربوط میشود.
از جمله پیامهای دور این طرح مبنی بر اینکه قدس مرکز جهان در جغرافیای معنوی ادیان است، این است که امروز حل معضل آن نباید از طریق غصب و برتریجویی صورت بگیرد، بلکه راه درست آن رعایت حقوق معنوی و ابعاد نمادین ادیان مختلف موجود در آن است و عدم توجه به این واقعیت تاریخی، خود یکی از دلایلی است که منازعات در این منطقه را پیچیدهتر و راهکار را سختتر میسازد.
شاید دستاوردی که باید برای این پژوهش در نظر گرفت، اثرات آن بر عینیگرایی و کنکاش در متون اصلی برای فهم دو نگاه یهودی و اسلامی به دور از حماسه سازی گسسته و گفتمانهای غرق در خود پرستی باشد، امری که با پرسش درباره اصالت پدیده قداست این مکان و ابعاد و نقشههای احتمالی آن در ارتباط با دیگران یا کنار زدن آنها و همچنین رابطه قداست با ادیان و خشونت و ایدئولوژی دینی که به نظر میرسد به دلیل سلطه و کبریای فزاینده خود، پژوهش علمی در امور مقدس را تحت سلطه خود در آورده است، بروز میکند.
از جمله تبعات این انحراف این است که همگان بر مبنای پیش داوریها و برداشتهای نادرست، خود را نماینده تصویرسازی از قدس معرفی میکنند و این فرآیند بیش از آنکه تحت تأثیر ارزشهای ناب دینی قرار داشته باشد، از شرایط منطقهای سیاسی و اقتصادی و نژادی تأثیر میپذیرد.
تردیدی وجود ندارد که صدای علم و پژوهش مستحکم در این چارچوب برای احیای رشد و عقلانیت و رها کردن گفتمانها از تشنج بسیار مهم است. اما این حق همه خوانندگان است که درباره اثر گذاری صدای عقلی که به متانت و حکمت فرا میخواند – اگر از حنجره شکست خوردهای صادر شده باشد – سوال بپرسند، چرا که غاصب به انحراف خود و کار خود مبنی بر مصادره سرزمین و پاکسازی نژادی آن با هدف یهودی سازی آن اصرار میورزد. بر این اساس، اثرگذاری این دسته از پژوهشها تنها زمانی محقق میگردد که به گفتمانی جهانشمول تبدیل شود که همگان را مخاطب قرار میدهد و بدین ترتیب تلاش کند تا در برابر تجاوزات متجاوز بایستد.