در ادامه مبحث حذف پول، بزرگمهر پرخیده می نویسد: تنها چیزی که همواره مورد توجه است، ارزشهای واقعی انسانی و استفاده از ارزشهای مادی در جایگاه خودشان و نه بیشتر است، که باعث برهم خوردن تعادل در زندگی بشریت میشود. و آنقدر این فرهنگ پربار و حجیم عرفان در سالیان طولانی در کشور عزیزمان توانسته زندگی انسانها را به تعالی برساند که از هر جهت توانسته پاسخگوی درستی عملکردش بوده و آنرا به اثبات برساند.
ردنا (ادیان نیوز)- با ورود به بحث سنگین و عالمانه عرفان مولوی از یکسو، و بعد پنجم کشف نشدهی انیشتین از سوی دیگر، که شامل سه بعد فیزیکی و بعد چهارم آن که زمان است، و سپس بعد پنحم که انیشتین آنرا راه حل مشکلات بشریت قلمداد میکرد و میدانست که باید پیدا شود و نتوانست آنرا بیابد، چون به عرفان مولانا و حافظ و سایر عرفای دانشمند ایرانی دسترسی نداشت و تا آخر هم نیافت، این بحث را ادامه میدهیم.
با دانش بسیار اندک نگارنده، که فقط با عزم جزم خود آغاز راه را نشان داده و قلمفرسایی چندهزار صفحهای در ادامه آن را به دانشمندان و خبرگان این دو رشته واگذار کرده و تنها برداشتهای اولیه نگارنده از نظر گرامیتان میگذرد.
جلالالدین محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و رومی، شاعر پارسیگوی ایرانی، یکی از عرفای معروف ایرانی است، و عرفانی که او و سایر عرفای ایرانی در سالیان طولانی و با ادبیات نظم ونثر خود آنرا با جزییات توصیف کردهاند و هدفشان پیادهسازی آن در زندگی بشریت بوده است، و تا حدودی در زندگی و فرهنگ این سرزمین تاثیر خود را گذاشته است، را تنها میتوان در اینجا مورد اشاره قرار داد، و آنچه زندگی طولانی مولانا را در پایان عمرش توسط شمس تبریزی مورد تغییر و تحول قرار داد و پای او را به دنیای عرفان باز کرد بسیار تحول عظیمی باید قلمداد کرده و درسهای بسیاری را از آن باید دریافت کرده و در زندگی روزمره بکار بست.
بشنـو این نی چون شکــایت میکـــنـد از جـداییــهـــا حکـــــایت مـــیکــــنـد
کــــز نیستـــان تـــا مـــــرا ببریـدهانـد در نفیـــــــرم مــرد و زن نالیـــــدهانـد
سینه خواهم شرحـــه شرحـــه از فراق تـــا بگـــویــم شـــرح درد اشتیـــــاق
هـــر کسی کو دور ماند از اصل خویش بــاز جویـد روزگـار وصـــل خـــویش
مــن بــــه هــــر جمعیتی نالان شـــدم جفــت بــدحالان و خوشحالان شـــدم
هــر کســی از ظن خــود شــد یـار من از درون مـن نجســت اســـرار مــن
ســـر مــن از نالـــهی مـــن دور نیست لیـک چشم و گوش را آن نور نیست
و تنها چیزی که همواره مورد توجه است، ارزشهای واقعی انسانی و استفاده از ارزشهای مادی در جایگاه خودشان و نه بیشتر است، که باعث برهم خوردن تعادل در زندگی بشریت میشود. و آنقدر این فرهنگ پربار و حجیم عرفان در سالیان طولانی در کشور عزیزمان توانسته زندگی انسانها را به تعالی برساند که از هر جهت توانسته پاسخگوی درستی عملکردش بوده و آنرا به اثبات برساند.
و مختصری درباره بعد پنجم از میان هزاران صفحه مطالبی که درباره بعد پنجم میتوان یافت:
در اوایل قرن بیستم، تئودور کالوتسا، ریاضیدان و نظریهپرداز آلمانی و اسکار کلاین، فیزیکدان سوئدی، این ایده را اولینبار بهطور جداگانه مطرح کرد که فضازمان احتمالا بیشتر از چهار بُعد دارد. در سال ۱۹۲۱، کالوتسا مقالهای منتشر کرد که در آن، نظریهی نسبیت عام انیشتین را از چهار بُعد به پنج بُعد تعمیم داد و در سال ۱۹۲۶، کلاین این فرضیه را مطرح کرد که بُعد فضایی چهارم به شکل دایرهای با شعاع بسیار کوچک در خود جمع شده و «فشرده» است.
گفتنی است نظریهی نسبیت عام انیشتین همچنان بهترین توصیف از سازوکار گرانش است. بهعبارتدیگر، فضازمان پنجبُعدی را میتوان ترکیبی از نظریهی گرانش انیشتین در چهار بُعد و نظریهی الکترومغناطیس ماکسول در نظر گرفت؛ بههمیندلیل، مدل فیزیکی که سعی میکند نیروی گرانش و الکترومغناطیس را متحد کند، به نظریهی کالوتساکلاین (نظریهی KK) معروف است. البته امروزه از این عبارت برای اشاره به هر نظریهای دربارهی ابعاد فضایی اضافی استفاده میشود.
ارتباط با تمام بخشهای فیزیک و بخشهای پیشرفته این علم که ابعاد بیشتری (حتا بیشتر از ۵ بعد) هم در عالم هستی پیشبینی مینماید، و دانشمندان در مورد آنها بسیار نوشتهاند، ولی معروفترین بعد قابل بحث همین بعد پنجم است که پاسخ بسیاری از پرسشها را درخود دارد. آنقدر این بعد عجیب است که خبرگان اکثر راهحلها را به آن واگذار نمودهاند و آمال خود دانستهاند.
قضاوت در مورد اینکه کدام نظریه به واقعیت نزدیکتر است کار بسیار دشواری است، و هر یک از خبرگان بر مبنای مستندات بسیار قوی، مطالبی غیر قابل انکار از آن بیان داشتهاند، و این مقاله نیز شاید در کنار آنها قرار گیرد و یکی دیگر از آن نظریات باشد که اثبات و یا انکارش بسیار دشوار خواهد بود. و تنها میتوان اثبات بسیار قوی بر نظریه عرفان ایرانی بعنوان بهترین پاسخ و نزدیکی آن به نظریه بعد پنجم، را سابقه قوی و طولانی در تعالی سازی زندگی انسانها که زندگی بسیار ارزشمندی را در کشور عزیزمان ایجاد نموده است، دانست.
یکی دیگر از نظریات در مورد بعد پنجم از میان چندین نظریه عبارتست از اینکه، صعود به بعد پنجم، برپایهی نظریه صعود، زمین و تمام موجودات آن در حال تغییر و حرکت به سطح کاملاً تازهای از واقعیت هستند که در آن آگاهی، عشق، همدلی و معنویت دارای ارزشهای واقعی خود خواهند بود، و در واقع ورود به یک سطح بالاتر از آگاهی میباشد. یکی دیگر از تعابیر بعد پنجم را در اینجا از نظرتان میگذرانیم: آگاهی برای انسان ایجاد عشق نموده و عشق به عنوان نیروی محرکه عناصر اربعه (نماد جهان) باعث بروز نور و روشنایی فوقالعادهای شده و تاریکیها و ضدارزشها را کنار زده و از بین میبرد.
شاید بیتکوین، که قویترین ارز مجازی بین بالغ بر ۵،۰۰۰ ارز مجازی بوده، بعد از کنار گذاشتن طلا از پشتوانهی پولهای رایج جهان از اواسط قرن بیستم، رکورددار این اعتبار باشد و شاید دلار آمریکا و یا یوروی اروپا و یا یوان چین (البته بدون حضور اسکناسهایشان و فقط به صورت نقل و انتقال بانکی در جهان مورد استفاده قرار گیرند) بتوانند در دنیای بدون پول فیزیکی نقش امتیاز یا ارزشهای مادی را در جهان، در کنار بیتکوین ایفا نمایند، که در ادامه این بحث از نظر گرامیتان میگذرد.
امتیاز به جای پول
جزییات بیشتری از این طرح را که چگونه قرار است پولی که اینهمه بنا و ساختار بر روی آن چیده شده است را از زیر بنای اقتصاد جاری جهان خارج کرده و هیچ چیزی بجای آن نباشد، را مرور میکنیم. سایر معیارها را نمیتوان اندازهگیری نمود و به راحتی درجهبندی کرد، چون همه آنها واحد اندازهگیری ندارند. محبت، انسانیت، هوشیاری و شعور اگرچه روشهایی برای اندازهگیری هوش و غیره وجود دارد ولی بیشتر این معیارها را میتوان درک کرد تا اندازهگیری. لذا فقط برای فراموشکردن معیارهای قابل اندازهگیری و عادتکردن به معیارهای کمتر قابل اندازهگیری و بیشتر ادراکی از پل موقتی بهنام امتیازدهی که همارز پول است میتوان استفاده نمود.
در فصول قبل گفته شد که نمیتوان پول را بطور کلی از چرخهی اقتصاد حذف نمود و تلاش ما این است که معیار ارزیابی مانند پول در جایگاه واقعی خودش قرار گیرد، و این مرور زمان و پیشرفت امور است که خودبهخود تعاریف جدید را بهدست داده و تثبیت خواهد نمود. نه شاخصی فراگیر و تکبعدی به این گستردگی که همهی اهداف به آن ختم بشود و ناخواسته فسادانگیز شده است، نه حذف کامل آن که نتوان جزییات را با اعداد و ارقام به تصویر کشید و در جاهایی که محاسبات لازم است کمبود آن ما را دچار مشکل نماید.
تمامی اندازهگیریها و ارزشگذاریها ادامه خواهد یافت و تمامی محاسبات سر جای خودش است. برآورد بودجههای سالیانه هر سازمان، میزان دخلوخرج و صرفهجوییها و جلوگیری از اتلافها و افزایش بهرهوری و مفاهیمی از این دست همگی باید به نحو احسن اجرا شود. اما با توجه به سطح رفاهی که در جامعه تعریف میشود، پرداخت هزینه آن قسمت از کالا و خدماتی که قرار است بهصورت رایگان در اختیار همگان قرار گیرد، به عهده سازمانها است و نه عامه مردم.
و اما تفاوت این روال با تقسیم فقر در برخی جوامع در چیست؟ این امکانات و خدمات رایگان شامل همهی خدمات و کالاها نبوده و مرز رفاه در جوامع و کشورهای مختلف بسته به توانمندیها و ثروت آن کشور متفاوت است و همچنین در یک کشور این مرز رفاه جامعه مرتب در نوسان بوده و بر حسب میزان تلاش مردم آن کشور کم و زیاد خواهد شد. از سوی دیگر رقابت سالم برای امکانات بیشتر در قشر مرفه بدون آسیبرساندن به امکانات مورد نیاز عامه جامعه در جریان است و برای رفاه بیشتر بدنبال پول (امتیاز) بیشتر هستند و همهی امکانات در مجموعه اقتصاد کلان همچنان با پول (امتیار) جابهجا میشود، مانند خودرو و یا خانههای گرانقیمت و یا واحدهای تولیدی.
ارزش ارز کشورها در حالیکه مرزهای کلیهی کشورها و سرزمینها در جهان معتبر و محترم شمرده میشوند، همواره در نوسان بوده و همچنین بازارهای بورس در کشورهای مختلف، با این تفاوت که برای مردم حیاتی نیوده و مورد سواستفاده قرار نگرفته و در یک رقابت بهطور سالم به برتریجویی میپردازند. احترام به ملیتها، آداب، رسوم و فرهنگ ها که بخشهایی از ارزشهای هر کشور محسوب میشوند همچنان پر رونق بوده و پاس داشته شده و به شکوفایی بیش از پیش میرسند. در حالی که بسیاری از کالا و خدمات بهصورت رایگان به دست مصرفکننده میرسد ولی هزینهی آن را سازمانهای پرداخت مینمایند، که میتواند فروشنده هزینهها را بگیرد و یا خود به بخشی از اقتصاد ارزش محور تبدیل شده و هزینهای دریافت ننماید.
و اما مخارج آن سازمان چگونه تامین میشود؟ یا سازمانهای خیریهی دیگر این مسوولیت را بر عهده میگیرند و یا مواد اولیه خود را بدون هزینه دریافت مینماید. بهعنوان مثال یک نانوایی که به یقین در لیست کالاهای رایگان قرار دارد. آرد را باید رایگان دریافت نماید و هزینههای آب و برق نیز رایگان شده است و دستمزد پرسنل یا از طریق کمکهای مردمی باید تامین شود و یا بخشی از آن را از دولت درخواست خواهد کرد، که نباید ارقام بالایی باشد چون بهطور معمول انسانها برای حداقلهای خود مانند تردد و حداقل مسکن و خوراک مناسب بهطور معمول پرداختی نباید انجام دهند.
به مثال خود ادامه میدهیم، یک نفر که در نانوایی کار میکند، از لحظهی خاصی که در یک کشور اعلام میشود وارد دوران گذار میشوند. امکانات تردد و آب و برق و سایر اشتراکها را و حداقل مسکن را دولت و سازمانهای خیریه و همچنین افراد خیراندیش جامعه که قانع شدهاند، که آینده بشریت و اقتصاد جهان باید بدون پول در کلیه امور باشد، تقبل کردهاند. انگیزههای ایشان برای رشد و تعالی و رفاه بیشتر، طی کردن تحصیلات در ساعات آزاد وقت خود و جایگزین کردن شغل با یک شغل امتیازدار است. به این معنی که در پایان هر ماه حقوق خود را علاوه بر امکانات عمومی که در اختیار همگان است، بهصورت امتیاز (پول) دریافت خواهد و در بالای قشر عادی جامعه و در لیست مرفهین این جامعه قرار میگیرد. و این مراحل رقابت سالم و رشد برای همگان فراهم خواهد بود.
بهترین روش برای امکانپذیر بودن پیادهسازی این طرح، ارایه مثالهای عینی در سطوح مختلف جامعه است که به این امر در این نوشتار ادامه میدهیم. راه دیگر برای توسعه فعالیتهای ایشان، صاحب نانوایی شدن و یا توسعه آن و به تملک چند نانوایی رسیدن است. یک صاحب نانوایی و یا با داشتن چند نانوایی نیز میتوان در میان قشر مرفه قرار گرفت. و یا همینطور سایر اصناف. صنف نانوایی در این مثال انتخاب شد چون کالای آن در سطح جامعه به یقین باید رایگان باشد. ولی نان فانتزی میتواند در برخی کشورها رایگان و در سایرکشورها هزینهای باشد و جزو کالاهای لاکچری محسوب شود. چه معیارهایی باعث میشود یک صنف در جهان با اقتصاد ارزش محور پر رونق تر و دارای گردش کار بیشتری شود؟
به یقین معیارهایی که جذابیت ارزشی بیشتر داشته باشد: کیفیت کالا، رعایت اصول بهداشتی و مواردی از این دست در صنف نانوایی، قابل اعتماد بودن و مردمدار بودن و در نهایت ساعات بیشتری به مردم خدمت ارایه دادن، و در مجموع برندی بالاتر داشتن در صنف خود.
واضح است که با این خصوصیات است که امکان رشد در اقتصاد ارزش محور فراهم شده و گردش کار، کالا و خدمات در هر صنفی افزایش یافته و چیزی که باعث ترقی میشود برندسازی است. در اینجاست که شاهد هستیم همه ارزش ها بصورت سالم ومتعادل با هم رشد یافته و جایگاه رفیعتری را به صاحب برند در جامعه میدهد. پزشک جراحی را در جامعه در نظر بگیرید که بدنبال ارتقای و تعالی حرفه خود است. باز متوجه میشوید همین ارزشها برای ایشان مطرح بوده و چند عمل رایگان و چند عمل با تخفیف، هم امتیاز (پول) دریافتیاش را بسیار کاهش نمیدهد، و هم اینکه برند و جایگاه اجتماعی خود را ارتقای داده است.
بنابراین از زمانی که اعلام شود وارد دوران گذار شدهایم، بهعنوان مثال در کشوری، ساعت ۱۲:۰۰ روز سهشنبه دوم اردیبهشت ۱۳۹۹، رسماً اعلام شود که دوران گذار که طول مدت آن نامعلوم است و سپس خاتمهی آن تعیین میشود، آغاز گردیده است. چون زیر ساختها و تدارک عبور از آن را نمیتوان از پیش تعیین نمود، و در طول راه همه چیز تعیین میگردد، همه ارکان کشور به سمت هدف حرکت خواهند نمود. فرضیات مساله: قرار است مرزی از امکانات رایگان تعیین شود و بتدریج ارزش های واقعی جایگاه خود را در زندگی بشریت نشان دهد. و در نهایت به اقتصاد و یا بهتر بگوییم زنگی ارزش محور برسیم.
پول در دست مردم است و قرار نیست یک شبه همه چیز تغییر یابد. هر کسی به سر کار خود میرود و زندگی را شروع مینماید، با این هدف که بهتدریج از پول فاصله بگیریم و ارزشهای واقعی را بجای آن بگذاریم. اولین گام بخشش است در بین تمام ارگانها، سازمانها، شرکتها و افراد. هر یک از ما به هر میزان که برایش مقدور است و آسیب نمیبیند، شروع به ریختن آب به این آسیاب بزرگ مینماید تا چرخهای این آسیاب به گردش در بیاید. هر فروشندهای، کالا و خدمات خود را ارایه میدهد و خریدار با نظر فروشنده یا قیمت اصلی کالا و یا با تخفیف و یا قیمت بیشتری بهعنوان کمک به آن کسب و کار پرداخت مینماید. و تنها ملاک معاملات و جابجایی پول (امتیاز) رضایت دو طرف خواهد بود، که یکی از آن نقاط تعادل، قیمت کالا یا خدمات است.
این روند ادامه خواهد یافت تا جایی که فقط تعاملات بستگی به نظر افراد دارد و رضایت آنها و نقش پول (امتیاز) بهعنوان حرف آخر کمرنگ و کمرنگتر میشود. و اولین مرز رفاهی جامعه که تعیین شده بود میتواند بالاتر آمده و شامل کالا و خدمات بیشتری شود، به گونهای که پول بهعنوان هدف از دسترس دور شده و بهصورت امتیاز در میآید و هدف رضایت و برندسازی انسانها و سازمانها میشود. بهراحتی میتوان دید که همه سازمانها، شرکتها و انسانها در این مسابقه بیانتها بهراحتی و با سلامت کامل با یکدیگر رقابت کرده و گوی برتری را از هم میربایند.
میتوان پیشبینی کرد، که نان، تردد در شهرها و بین شهرها برای مسافران و بهتدریج یک وعده غذای گرم در تمام نقاط کشور بتدریج در دسترس همگان باشد. و این مرز حداقلی بتدریج توسعه یافته و شامل موارد دیگری بشود، که در نتیجه رفاه عمومی جامعه افزایش یافته و در پیشبرد جامعه و خلاقیتها رقابتها شدت خواهد گرفت. در ادامه این تبلور تمدن بشریت کشورهای پیشرو الگوی بقیه کشورها شده و رقابت سازنده و سالم بین کشورها آغاز شده و در نتیجه ارزش ارز کشورها نتیجه این رقابت خواهد شد. و آنگاه است که این هواپیمای غولپیکر روی باند عظیم فرودگاه رفاه بشریت به آرامی فرود آمده و مسافران بهتدریج در دنیای جدید پیاده خواهند شد.
و اینجاست که پایان دوران گذار رسماً اعلام شده و زندگی جدید بشریت آغاز شده و هزاران سال بیدردسر ادامه خواهد یافت. در اینجا پول و یا امتیاز دیگر خیلی کمتر جابجا شده و به تاریخ میپیوندد ولی از بین نمیرود.
دقت عمل روی پول ویا امتیازات که پابرجا میماند مانند گذشته خواهد بود و تمام محاسبات با تمام جزییات روی امتیازات انجام خواهد گرفت. برآورد نگارنده از دوران گذار برای هر کشور از زمان شروع تا خاتمه آن بین دو تا چهار سال است. مسایل دستوپاگیر و مشکلات حاشیهای و فساد روبهتزاید ناشی از اقتصاد پول محور را دیگر نخواهیم داشت و پیشرفت و ترقی تنها هدف بشریت خواهد شد.