رئیس پژوهشکده فرهنگ و دین پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی اظهار کرد: در دوران انقلاب فرهنگی چند سال دانشگاه ها تعطیل شد و علت این بود که تصور میشد باید متون دانشگاهی تغییر کند تا دانشگاه ها اسلامی شود اما صرفاً نوشتن یک متن نمیتواند بدون تغییر در مدیریت، منابع انسانی و حیطه آموزش، منجر به اسلامی شدن دانشگاهها شود.
همانگونه که مطلع هستید موضوع دانشگاه اسلامی و علوم اسلامی از دغدغههای مسئولان نظام است اما هنوز نتوانستهایم اهداف خود در این زمینه را محقق کنیم. به نظر شما اساساً مراد از یک دانشگاه اسلامی چیست و چه اصول و قواعدی بر آن حاکم است؟
به نظر شما مظاهر و نمود بیرونی اسلامی شدن دانشگاهها چه چیزهایی میتواند باشد؟
با وجود همه تلاشهایی که صورت گرفته انتقاداتی به کندی روندی که در پیش گرفتهایم وجود دارد. به نظر شما الان کجای کار هستیم؟
تلاشهایی بعد از انقلاب فرهنگی در این راستا صورت گرفته اما چون هنوز ما را به مطلوب نرسانده است بنابراین این بحث مطرح شد که تحول در علوم انسانی و سپس سند دانشگاه اسلامی را داشته باشیم. همین فرآیند به ما نشان میدهد که اهداف ما محقق نشده است. درباره اینکه الان کجای کار هستیم باید گفت که کار را آغاز کردهایم اما لازمه عبور از گردنهها این است که وضعیت مطلوب را به خوبی ترسیم کنیم و بگوییم که منظور از دانشگاه اسلامی چیست و چه گلوگاهها و پروژههایی دارد؟
این دانشگاه و وضعیت مطلوبی که شما فرمودید قرار است به آن برسیم چه تفاوتی با یک دانشگاه غربی دارد؟
یقیناً هر دانشگاهی با توجه به نظام و سیستم فکری حاکم بر آن کشور بنیانگذاری میشود. دانشگاه محل آموزش، پژوهش و داد و ستد علمی بین استاد و دانشجو است. در نظامهای لیبرالیستی در غرب، خصوصاً در علوم انسانی، آموزشها و متون با توجه به مبانی معرفت شناختی، هستی شناختی و انسان شناختیشان شکل میگیرد. اما مبانی ما هرچند نقاط اشتراکی با غرب دارد ولی دارای نقاط افتراق هم هست و شاید مهمترین نقطه قوت ما در دانشگاه اسلامی تدوین محتوای علمی، پژوهشی و تربیتی بر اساس نگاه معرفتشناسی اسلام است.