تجربهی تاریخی بشر نشان داده است از آرمانگرایی آبی گرم نمیشود باید آرمانزیست بود. از دینداری به هیچجا نمیتوان رسید، باید دینزیست بود.
ردنا (ادیان نیوز)- تمایز میان افراد را نباید در اعتقاد یا عدم اعتقاد آنها به چیزی جست. درست نیست که دینداران را به استناد به باورداشتهایشان از غیر دینداران سوا کرد؛ بلکه آنچه این دو گروه را از هم جدا میکند پایبندی و التزام عملی دینداران به باورهایی است که غیرِ آنان بدانها پایبند نیستند.
دقیقا شبیه تفاوت میان آرمانگراها و آرمانزیستها.(یتوپیستها و یتوپینها) آرمانگراها همیشه بزرگترین اتوپیاهای مکتوب را پدید میآورند، ممکن است برای دفاع از آنچه آفریدهاند بجنگند، بکشند، و یا کشته شوند و یا جهانی را ویران کنند؛ ولی دغدغهی تحققش را ندارند؛ در حالی که آرمانزیستها به تخیّل و تولید ادبیات مکتوب و شعارهای زیبا بسنده نمیکنند و میکوشند تا رؤیای خود را زندگی کرده و محقق نمایند.
به همین بیان، دینداران با دینزیست ها فرق میکنند. دینداران ممکن است بیشترین و بیشترین الگوهای زیستی را برای خود و دیگران تعریف کنند، از آنها دفاع کنند، برای پاسداری از آنها دیگران را تکفیر و با آنها ستیزه کنند؛ ولی آنان که جهان را جای بهتری میکنند دینزیست ها هستند، یعنی کسانی که تلاش میکنند جهان را بر پایهی الگوهای دلچسبی که باور دارند بسازند.
به قول شهید مطهری، هر کس دیگری هم جای پیامبر اسلام بود، کار خود را با “آمدهام تا مکارم اخلاقی را کامل کنم” آغاز میکرد؛ ولی آنچه پیامبر را از غیر خود جدا میکرد این بود که او میکوشید این سخن را زندگی کرده و جامعهی زیردست خود را به آن الگو نزدیک سازد.
کافیست سری بچرخانیم و جهان پیرامون و معاصر خود را ببینیم. هیچ جامعهای با شعارهای زیبا آباد نشده است. نه جمهوری افلاطون و مدینهی فاضلهی فارابی جامعهای را سعادتمند کرد و نه آتلانتید جدید فرانسیس بیکن و یا سوسیالیسم یتوپیایی مارکس، هیچکدام نتوانستند جامعهای بسازند که ادّعا میکردند.
چون آنان بیش از آنکه دغدغهی تحقق آرمانهای خود را داشته باشند و آن را زندگی کنند، دغدغهی توضیح و دفاع از یوتوپیاهای خود را داشتند. تجربهی تاریخی بشر نشان داده است از آرمانگرایی آبی گرم نمیشود باید آرمانزیست بود. از دینداری به هیچجا نمیتوان رسید، باید دینزیست بود.
جامعهای که خطیبان و زِمامدارانش صبح تا شب از عدالت سخن میگویند و آن را تئوریزه میکنند تا وقتی که عدالت را زندگی نکند و برای تحقق آن نکوشد نه نسبت به جامعهی غیرِ خود امتیازی دارد و نه با آن فرق میکند.