خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

وقتی مسجد خانه خدا بود| یادداشتی از سید حسن اسلامی اردکانی

وقتی مسجد نباشد، آدم دلش نمی‌سوزد و هر جایی شد نماز می‌خواند. آیا در کنار سیاست توسعه و تاسیس مساجد در سراسر کشور، فکری هم برای باز گذاشتن ساعاتی از آن کرده‌ایم؟

ردنا (ادیان نیوز)- حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید حسن اسلامی اردکانی عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در یادداشتی با عنوان «وقتی مسجد خانه خدا بود» آورده است:

اذان مغرب پخش می‌شود که پیاده به ایستگاه راه‌آهن شیرگاه می‌رسم. حدود سه کیلومتری ایستگاه در جنگل اتراق کرده‌ایم و قرار است شب را همان‌جا باشیم. رفتن به ایستگاه هم فال است و هم تماشا. هم پیاده‌روی خوبی است در کنار ریل‌ها و هم نماز خواندن در جایی پاکیزه و مرتب. در ایستگاه اما از مسافر خبری نیست و مسجد بسته است. سه، چهار نفر دیگر از همراهان قبلا به آنجا رسیده‌اند. می‌پرسم نماز خواندید؟ می‌گویند که منتظرند مسجد باز شود. به متصدی ایستگاه مراجعه می‌کنم و خواهش می‌کنم که مسجد را باز کند تا نمازی بخوانیم. می‌پرسد «مسافر قطار هستید؟» می‌گویم «تا ظهر مسافر بودیم و فردا باز مسافر قطار هستیم، اما فعلا مقیم هستیم و می‌خواهیم نماز بخوانیم.»

می‌گوید که طبق دستور جز در ساعات خاصی که قطار می‌رسد و طبق برنامه تعیین شده، ما حق نداریم مسجد را باز کنیم و قرار نیست که «هر وقت هر کسی آمد، مسجد را باز کنیم.» توضیح می‌دهم الان هر وقت نیست و همین الان دارند اذان می‌گویند و هنگام نماز است. یکی، دو همکار دیگر و معاون ایستگاه به او می‌پیوندند و بحث داغ می‌شود. می‌گویم که این «مسجد» است، «خانه خدا» است و باید دست‌کم هنگام نماز برای «همگان» باز باشد. می‌گویند که این مسجد «ملک» شرکت مسافربری رجا است. می‌گویم که «مسجد» در ملکیت خداوند است و همین که کسی نام مسجد بر جایی گذاشت یعنی آن را «وقف» کرده است و کمی توضیح می‌دهم.

می‌گویند «اگر سواد داری، برو بخوان ببین چی آنجا نوشته است.» هر چه بحث دینی و فقهی می‌کنم، از وظیفه قانونی خود برای باز نکردن مسجد می‌گویند. می‌گویم حالا بحث قانون به کنار، ما مسلمان هستیم! به خاطر مسلمانی مسجد را پنج دقیقه باز کنید!

می‌گویند: «اگر دست ما بود که حرفی نداشتیم، اما ما ماموریم و معذور» از این همه وجدان کاری به وجد می‌آیم. باز می‌گویم اصلا مسلمانی به کنار، ما میهمان شما هستیم.

از سر میزبانی چند دقیقه‌ای مسجد را باز کنید! یکی از آنها می‌گوید: «من یک بار آمدم تهران و برای گوشی خودم از پنج مغازه شارژر خواستم و کسی به من نداد!» دیگری می‌گوید: «اگر خانه ما نزدیک بود، حتما شما را دعوت می‌کردیم، اما ما مجاز به گشودن مسجد نیستیم.» انگار این اصرارها تاثیر معکوس دارد و سه نفری آنها مصمم هستند که مسجد را نگشایند. می‌گویم پس اشکالی ندارد که این ماجرا را پیگیری کنم؟ می‌گویند که خیلی هم خوشحال می‌شویم که به روابط عمومی راه‌آهن منتقل کنید. این شفافیت رفتاری عالی است و نشانه پاکدست بودن آنها است. شاید هم حق با آنها باشد، در جایی که هر گاه خطایی رخ دهد دنبال دیوار کوتاه می‌روند و حلقه ضعیف را می‌شکنند، این ماموران می‌آموزند تا به هر قیمتی شغل خود را نگه دارند و هیچ نوع ریسکی نکنند.

ترک‌شان می‌کنم و بیرون از مسجد بر آسفالت خالی شده‌ای که سنگریزه‌های آن بیرون زده است و دست و زانو را واقعا اذیت می‌کند، خیلی سریع نمازی می‌خوانم. از خودم متنفر شده‌ام. سابقه نداشته برای چنین خواسته‌ای رو بیندازم و سرخورده باز گردم. یاد جوشکاری می‌افتم که سال‌ها پیش در اردستان با او ملاقات کردم. می‌گفت: «سال‌ها است پا به مسجد نگذاشته‌ام.» چنان این جمله را می‌گفت که انگار می‌خواست بگوید «سال‌ها است لب به سیگار نزده‌ام.» آیا من هم در آینده ممکن است بگویم: «مدت‌ها است لب به مسجد نزده‌ام؟»

از این فکر کامم تلخ می‌شود. دست‌کم از خیر مساجد جامع هرگز نخواهم گذشت. واقعا گشودن مساجد سر راه، با فرض همه آنچه که این ماموران گفته‌اند درست باشد، چه ضرری دارد؟ اگر نگران دزدیده شدن اموال «قیمتی» این مساجد باشیم، می‌توان مساجد ساده‌ای برای نماز در همین ایستگاه‌ها ساخت که همیشه باز باشند.

وقتی مسجد نباشد، آدم دلش نمی‌سوزد و هر جایی شد نماز می‌خواند. زمانی در فرودگاه بین‌المللی بومدین در الجزایر می‌خواستم نماز بخوانم، نمازخانه نداشت! کنار سالن قامت بستم. یک نظافتچی سریع آمد و از سر لطف پارچه‌ای برایم پهن کرد. آیا در کنار سیاست توسعه و تاسیس مساجد در سراسر کشور، فکری هم برای باز گذاشتن ساعاتی از آن کرده‌ایم؟ و آیا مقرراتی از این دست، اگر وجود داشته باشد، درنهایت به تهی شدن همیشگی مساجد نخواهد انجامید؟ و آیا شایسته است با جایی که قبلا «خانه» خدا بود این‌گونه رفتار شود؟

منبع روابط عمومی دانشگاه ادیان و مذاهب
به خواندن ادامه دهید
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.