اندونزی به مثابه کشوری اسلامی تبدیل به میدان منازعه آمریکا و چین شده است.
ردنا (ادیان نیوز)- «جان سی. آکیلینو» فرمانده نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا در منطقه هند و اقیانوسیه در روز ۲۰ ماه مارس گذشته با یک فروند هواپیمای شناسایی، در نزدیکی پایگاههای تحت کنترل چین در مجمع الجزایر «اسپراتلی» واقع در دریای جنوبی چین اقدام به گشتزنی کرد. «جان سی. آکیلینو» در گفتگو با خبرنگارانی که آنها را بر فراز آسمان دریای چین با خود همراه ساخته بود، تأکید کرد که چین، مجمع الجزایر «اسپراتلی» را به پایگاه نظامی تبدیل کرده است. این مقام آمریکایی افزود: «چین حداقل ۳ جزیره را به طور کامل مسلح ساخته است. طبق اطلاعاتی که ما به دست آوردیم، چینیها در جزایر مذکور اقدام به استقرار موشکهای ضد کشتی و ضد هوایی کردهاند.
افزون بر این، جنگندههای چینی به صورت مستمر بر فراز آسمان جزایر دیده میشوند». پر واضح است که فرمانده نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا در هند و اقیانوسیه در جریان گشتزنی بر فراز آسمان مجمع الجزایر «اسپراتلی» از کانون فعالیتهای نظامی چین در طول سالیان اخیر انتقاد کرده است. در واکنش به این اقدام مقام نظامی آمریکا، روزنامه چینی «گلوبال تایمز» با انتشار مطلبی، «جان سی. آکیلینو» را به تلاش برای پیادهسازی سناریوی بحران اوکراین در منطقه آسیا و اقیانوسیه متهم کرد. این روزنامه همچنین اعلام کرد که فرمانده نظامی آمریکایی به دنبال بسیج کردن متحدان و شرکای واشنگتن علیه چین در آسیا و اقیانوسیه است.
این حادثه تنها بخشی از اختلافات بینالمللی بر سَر یکی از جنجالبرانگیزترین مناطق مورد مناقشه در سراسر جهان محسوب میشود. کشورهای چین و اندونزی، هر دو خواستار سیطره کامل بر اراضیِ دریای جنوبی چین هستند؛ اراضیای که در مرزهای جزایر «ناتونا» اندونزی قرار گرفتهاند. چین میگوید که حدود ۹۰ درصد از دریایی که مساحت آن به ۳.۵ میلیون کیلومتر مربع میرسد، تنها متعلق به آن [پکن] است. مقامات «پکن» برای اثبات ادعای خود، به شواهد و اسناد تاریخی استناد میکنند. این درحالی است که اندونزی که از لحاظ جغرافیایی در محور جنوبیِ دریای جنوبی واقع شده است، معتقد است منطقه مذکور [اراضی دریای جنوبی چین] دارای ۱.۹ تریلیون فوت مکعب از ذخایر گاز طبیعی است و به موجب «کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریاها»، یک منطقه صِرفا اقتصادی به شمار میرود.
«پکن» و «جاکارتا»؛ حالِ پیچیده و گذشته درخشان
در اواخر سال ۲۰۱۹ به دلیل سلسله فعالیتها و اقدامات چین در منطقه اقتصادی در اقیانوس آرام، جهان در آستانه ظهور و بروز یک منازعه و درگیری نظامی میان اندونزی و چین قرار گرفت. اندونزی، این منطقه [منطقه اقتصادی] را دریای «ناتونای شمالی» مینامد. این درحالی است که چینیها آنجا را صِرفا متعلق به خود میدانند و میگویند از دیرباز از آن برای ماهیگیری استفاده میکردهاند. اخیرا و در سایه تشدید منازعات میان دو طرف، گارد ساحلی چین به تدریج افزایش نفوذ خود در منطقه را آغاز کرده است. در نقطه مقابل، «جاکارتا» نیز کشتیهای جنگی و جنگندههای «اف ۱۶» خود را به منطقه ارسال کرد. با اینحال، پس از آنکه چین نفوذ خود در منطقه را متوقف ساخت، خیلی زود از شدت تنشها میان دو طرف کاسته شد. دیری نپایید که مقامات دو کشور [چین و اندونزی] در راستای بهبود روابط دوجانبه گام برداشتند.
آنها روابط مستحکم دو طرف در طول تاریخ را مدنظر قرار دادند و درصدد برآمدند تا بار دیگر مناسباتشان را بر همین مبنا ساماندهی نمایند. نگاهی به تاریخ نشان میدهد که اندونزی در زمره اولین کشورهایی بود که در سال ۱۹۵۰ به برقراری روابط دیپلماتیک با جمهوری خلق چین مبادرت ورزید. این روابط در پایان جنگ سرد و همزمان با پیشرفت چین از لحاظ اقتصادی، به اوج خود رسید. دولت «جاکارتا» در سال ۱۹۹۰ روند تقویت روابط خود با «پکن» را تسریع کرد. دو طرف پس از امضای توافقنامه «شراکت استراتژیک» در سال ۲۰۰۵ روابط خود را بیش از پیش استحکام بخشیدند. دولت چین بسیار تمایل داشت که اندونزی در جریان مناقشات و منازعات منطقهای همواره به عنوان متحد و همپیمان آن باقی بماند. در همین حال، «جاکارتا» هم تلاش کرد تا نهایت بهرهبرداری را از توافقنامه «شراکت استراتژیک» با «پکن» داشته باشد، چراکه چین را اولین شریک تجاری خود میدانست. افزون بر این، تعداد زیادی از کارگران چینی در پروژههای مهم زیرساختی در اندونزی مشغول به کار بودند.
اندونزی به کشورهای شرکتکننده در طرح ابتکاری «کمربند و راه» چین و نیز بانک «سرمایهگذاری زیربنایی آسیا» (AIIB) تحت رهبری این کشور، پیوست. در دوران ریاستجمهوری «جوکو ویدودو» در اندونزی، چین میلیاردها دلار برای ساخت بزرگراههای جدید، نیروگاههای انرژی و نیز خطوط ریلیِ سریعالسیر در اندونزی هزینه کرد. افزون بر این، چینیها ۸۰ درصد از نیاز اندونزی به واکسن کرونا را در اختیار این کشور قرار دادند. علیرغم اینکه روابط عمیق، حسنه و تنگاتنگ چین و اندونزی در حوزههای مختلف ریشه در گذشته دارد و مربوط به امروز و دیروز نمیشود، اما در رابطه با مناسبات امنیتی و نظامی باید گفت که همکاریهای دو طرف در این زمینه در طول سالیان گذشته بسیار کُند پیش رفته است. پارلمان اندونزی در سال ۲۰۱۶ توافقنامه همکاریهای دفاعی میان این کشور و چین را تصویب کرد.
این درحالی است که اختلافات مرزیِ روزافزون میان دو طرف بر روابط و مناسباتشان سایه افکنده است. روابط دو طرف به ویژه پس از افزایش حضور نظامی چین در اقیانوس آرام، رو به تنش نهاد. در همین حال، «پکن» به دلیل سرازیر شدن کارگران چینی به اندونزی به شدت مورد انتقاد گرفته است. گفته میشود تعداد کارگران چینی در اندونزی از ۲۰۰ میلیون نفر نیز فراتر رفته است.
برخلاف چین، کشور اندونزی روابط و مناسبات گستردهای با ایالات متحده آمریکا دارد. این روابط و مناسبات به ویژه در عرصه نظامی و امنیتی به چشم میخورد. به عنوان مثال، در ماه آوریل، ارتشهای اندونزی و ایالات متحده آمریکا از توسعه دامنه رزمایشهای نظامی سالانه و معمول خود که از سال ۲۰۰۹ برقرار است، خبر دادند. جدیدترین رزمایش نظامی با مشارکت ارتشهای دو کشور قرار است در تاریخ ۱ آگوست سال جاری میلادی برگزار شود. این رزمایش تا روز ۴ آگوست به طول خواهد انجامید و ۱۴ کشور دیگر نیز در آن مشارکت خواهند داشت. اگر از زاویه نگاه چین به مسأله نگاه کنیم، درخواهیم یافت که مقامات «پکن» برگزاری چنین رزمایشهایی را به مثابه گامهای قویِ «جاکارتا» برای تقویت روابط با دشمنِ سرسختِ خود [چین] تلقی میکنند. چین از مدتها پیش، افزایش حضور نظامی آمریکا در منطقه را شکبرانگیز میداند.
با این حال، آمریکا مدعی است که افزایش حضور نظامی آن در منطقه هند و اقیانوسیه تنها برای حمایت از این منطقه انجام میشود. ارتش آمریکا اخیرا با صدور بیانیهای رسمی، صراحتا به این مسأله اشاره کرده است. در شرایطی که قدرتهای بزرگ تمام تلاششان برای تقویت حضور نظامی خود در جنوب شرق آسیا را به کار بستهاند، ایالات متحده آمریکا اهتمام ویژهای به افزایش دامنه نفوذ خود در اندونزی دارد تا از این رهگذر قادر به مواجهه با نفوذ روزافزون چین در منطقه باشد. شواهد و قرائن زیادی وجود دارند که جملگی دالّ بر تلاش آمریکا برای گسترش نفوذ در اندونزی هستند. به عنوان نمونه، در ماه ژوئن گذشته «جاکارتا» و «واشنگتن» تصمیم گرفتند با همکاری یکدیگر به احداث یک مرکز نظامی دریایی با هزینه ۳.۵ میلیون دلار در «باتم» یعنی در نزدیکی سنگاپور و ورودیِ جنوبیِ تنگه «ملاکا»، مبادرت ورزند. چین این اقدام را برای خود بسیار خطرناک تلقی میکند. علت هم آن است که مرکز نظامی مذکور قرار است در نزدیکی مسیر تجارتِ واقع در حد فاصل میان دریای جنوبی چین و تنگه «ملاکا» احداث شود.
اگر به عقبتر بازگردیم، میتوان گفت که روابط اندونزی و ایالات متحده آمریکا در طول چند دهه دچار افت و خیزهای فراوانی شده است. ایالات متحده آمریکا در سرنگون ساختن دولت «احمد سوکارنو» اولین رئیسجمهور اندونزی نقشآفرینی کرد. آمریکاییها پس از آن زمینه برای به قدرت رسیدن ژنرال «محمد سوهارتو» را فراهم کردند. «سوهارتو» تا سال ۱۹۹۸ سرمدمداری یک حکومتِ دیکتاتور در اندونزی را برعهده داشت. افزون بر این، در دوران ریاستجمهوری «بیل کلینتون» در ایالات متحده آمریکا، روابط این کشور با اندونزی تیرهوتار شد. در آن زمان، دولت آمریکا، «جاکارتا» را تحت فشار قرار داده بود تا برای دریافت وام، شروط سختگیرانه صندوق بینالمللی پول را بپذیرد.
در همین حال، آمریکاییها برای برگزاری همهپرسی جدایی «تیمور شرقی» از اندونزی چراغ سبز نشان دادند. تمامی این تحولات در حالی رقم خورد که پیش از آن، کشور اندونزی به منطقه نفوذ آمریکا تبدیل شده بود. درحالی که ایالات متحده آمریکا تمام اهتمام خود را بر روی تقویت همپیمانان سنتی خود در شمال شرق آسیا یعنی ژاپن و کره جنوبی متمرکز ساخته بود، چین به لطف سرمایهگذاریهای هنگفت خود، موفق شد دستاورد چشمگیری را در اندونزی محقق سازد. این دستاورد به ویژه در دوران ریاستجمهوری «جوکو ویدودو» در اندونزی بیش از پیش نمایان شد؛ رئیسجمهوری که تلاش میکند تا از ظرفیتهای هر دو طرف [آمریکا و چین] برای رشد و توسعه اقتصادی کشورش بهرهبرداری نماید.
در طول سالهای گذشته که تنشها و منازعات میان چین و ایالات متحده آمریکا تشدید شد، «واشنگتن» اهتمام ویژهای به اندونزی پیدا کرد. در واقع، آمریکاییها به اندونزی به عنوان یک شریک اقتصادی و امنیتی مهم نگریستند که نزدیکیِ به آن میتواند به کاهش حضور چین در منطقه منجر شود. از همین روی، دولتمردان آمریکایی، تقویت روابط با «جاکارتا» به ویژه در حوزههای اقتصادی و امنیتی را در رأس اولویتهای خود قرار دادند. به عنوان نمونه، آمریکاییها در سال گذشته میلادی مبلغی بالغ بر ۳۹ میلیون دلار را به عنوان کمک نظامی و امنیتی در اختیار «جاکارتا» قرار دادند. افزون بر این، دولت اندونزی مبلغ ۵ میلیون دلار دیگر را نیز برای تقویت توانمندیهای دفاعی خود از «واشنگتن» دریافت کرد. مقامات اندونزی از این مبلغ برای تقویت امنیت دریایی خود استفاده کردند. علیرغم اینکه ایالات متحده آمریکا معتقد است یک فرصت طلایی برای جذب اندونزی به سمت سوی خود و دور کردن آن از چین ایجاد شده، اما «واشنگتن» در زمینه تعمیق نقشآفرینی خود و مهار نفوذ چین با موانع و چالشهایی نیز مواجه است.
اولین مانعی که در برابر دولتمردان ایالات متحده قرار دارد، نفوذ نهادینهشده چین در اندونزی است. از همین روی، پُر واضح است که «جاکارتا» خیلی سخت به پایگاه نظامی آمریکا تبدیل خواهد شد. طبیعی است که در این شرایط، اندونزی ترجیح میدهد اقدامات تحریکآمیزی در قبال چین انجام ندهد. بنابراین، بسیار بعید به نظر میرسد که «واشنگتن» بتواند با هدف مهار چین، حضور نظامی خود در اندونزی را تقویت کند. در همین حال، دولتمردان اندونزی از قدیم الأیام استراتژی عدم جانبداریِ مطلق از قدرتهای بزرگ در جهان را در دستور کار خود قرار دادهاند. همین سیاست و استراتژی نیز کار آمریکاییها برای نفوذ در اندونزی را سخت میکند. این سیاست و استراتژی در واقع میراثی است که جنبش عدم تعهد برای اندونزی برجای گذاشته است؛ جنبشی که خودِ اندونزی از دهه ۵۰ در تأسیس آن نقشآفرینی کرد. علاوهبر تمامی آنچه که گفته شد، اندونزی به خوبی میداند که جبههبندیها و صفبندیهای سیاسی و نظامی در منطقه جنوب شرق آسیا نتایج بسیار تلخ و فاجعهباری به دنبال خواهد داشت. به عنوان نمونه، مقامات اندونزی هنوز هم خاطرات تلخ جنگ ویتنام را فراموش نکردهاند.
تشدید تنشها میان چین و ایالات متحده آمریکا
در اوایل ماه دسامبر گذشته، درخواست چین از اندونزی برای توقف هرچه سریعتر حفاریهای نفت و گاز در منطقه اقتصادی واقع در شمال شرق جزایر «ناتونا» خشم مقامات «جاکارتا» را به دنبال داشت. مقامات دولت «پکن» مدعی شدند که حفاریهای نفت و گاز توسط اندونزی در اراضی تحت حاکمیت آنها صورت میپذیرد و باید هرچه سریعتر متوقف گردد. دولت چین در واکنش به حفاریهای نفت و گاز توسط «جاکارتا»، به کشتی تحقیقاتی خود یعنی «هایانگ دیژی» اجازه داد که وارد آبهای اندونزی شده و تا اواخر ماه اکتبر در آنجا باقی بماند. در واقع، چینیها با این اقدام خود تلاش کردند پیام تهدیدآمیزی را به مقامات اندونزی مخابره کنند و آن، این است که «جاکارتا» قادر نخواهد بود وضعیتِ کنونی در خصوص اراضی مورد مناقشه را دستخوش تغییر و تحول سازد. این حادثه و نیز حوادث و رویدادهای مشابه آن به مثابه اهرم فشاری از سوی چین علیه اندونزی بودند و «پکن» از رهگذر آنها تلاش کرد تا به خواستهها و مطالبات منطقهای خود در دریای جنوبی چین جامه عمل بپوشاند. باید گفت که این خواستهها و مطالبات، احتمال وقوع درگیری میان دو طرف [چین و اندونزی] را بیش از پیش بالا میبَرَد.
در مقابلِ فشارهای روزافزون چین برای تصاحب مناطق مورد مناقشه، اندونزی سازماندهی مجدد قدرت دفاعی خود را در دستور کار قرار داد و به آثار، پیامدها و تبعات تلاشهای مکرر چین برای بسط سیطره بر مناطق مذکور اهتمام ورزید. از همین روی، به نظر میرسد که «جاکارتا» تلاش میکند در حوزه اقتصادی تنها به یک کشور [چین] وابسته نباشد. مقامات اندونزی به این نتیجه رسیدهاند که عدم وابستگی اقتصادی مفرط به یک کشور، میتواند آنها را در برابر فشارهای چین مقاوم سازد. بر این اساس، اندونزی اخیرا چند توافقنامه شراکت استراتژیک را با قدرتهای اقتصادی مهم ازجمله ژاپن، هند، استرالیا و ایالات متحده آمریکا به امضاء رسانده است.
در عین حال، «جاکارتا» همچنان درهای همکاریهای اقتصادی با چین را باز گذاشته است. از سوی دیگر، نقشی که گارد ساحلی چین در دریای جنوبی این کشور ایفاء میکند، موجب شده است تا «جاکارتا» به منظور تأمین امنیت دریایی و هوایی خود، بیش از پیش به سمت و سوی قدرتهای بزرگ دیگر گرایش یابد. مقامات اندونزی مدتی است که بر روی توسعه و تقویت ناوگان دریایی خود متشکل از زیردریاییها و رزمناوها، متمرکز شدهاند. اندونزی همچنین یک پایگاه نظامی جدید در جزیره «ناتونا بیسار» احداث کرده است؛ جایی که بزرگترین جزیره منطقه به شمار میرود. افزون براین «جاکارتا» گشتیهای دریایی خود را تقویت کرده است تا با فعالیتهای غیرقانونی چین در آبهای اندونزی مقابله کند.
در همین ارتباط همچنین باید گفت که مقامات اندونزی در شرایط کنونی تمام تلاش خود را به کار بستهاند تا هزینههای دفاعیشان در آینده نزدیک کاهش پیدا نکند. آنها نیک میدانند که در صورت کاهش هزینههای دفاعی، روابط و مناسبات دفاعی، نظامی و امنیتیِ «جاکارتا» با دیگر کشورها تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. رهبران سیاسی و فرماندهان امنیتی اندونزی معتقدند که کاهش هزینههای دفاعی در نهایت به عدم شکلگیری موازنه نظامی میان این کشور و چین خواهد انجامید. از زمان ریاستجمهوری «سوسیلوبنگ بنگ یودویونو» در اندونزی ـ که تا سال ۲۰۱۴ ادامه پیدا کرد ـ «جاکارتا» همواره بودجه نظامی و دفاعی خود را با هدف مدرنسازی تسلیحات و تجهیزات نظامیاش افزایش داده است.
اکنون نیز مقامات اندونزی تقویت و توسعه مرکز امنیت دریایی خود را در دستور کار قرار دادهاند؛ مرکزی که همچنان در حال پیشرفت و ترقی است و به سمت تبدیل شدن به یک گارد ساحلی قدرتمند پیش میرود. در همین حال، اندونزی سیاست و استراتژی ورود به ائتلافهای متنوع را در پیش گرفته است تا بتواند از منابع مختلف، کمکهای نظامی دریافت کند. دولت ایالات متحده آمریکا یکی از طرفهایی است که میتواند در چارچوب همکاریهای نظامی، اهداف دولتمردان اندونزی را محقق سازد. مقامات اندونزی برای تقویت ارتش و مرکز امنیت دریاییشان با «واشنگتن» همکاری کردند.
البته باید دانست که همکاریهای نظامی دو طرف به همین نقطه محدود نمیشود، چراکه ارتشهای آمریکا و اندونزی اقدام به برگزاری رزمایشهای مشترکی نیز کردهاند. این رزمایشها در جزایر «سوماترا»، «کالیمانتان» و «سولاوسی» برگزار شدند. در ماه ژوئن سال ۲۰۲۱ بود که ایالات متحده آمریکا احداث یک مرکز نظامی دریایی در جزیره «باتم» اندونزی را آغاز کرد. احداث این پایگاه در یک منطقه استراتژیک در ورودیِ جنوبیِ تنگه «ملاکا» صورت پذیرفت. درست در همین ماه، دولت «جاکارتا» توافقنامهای به ارزش ۱۴ میلیارد دلار را به منظور خرید ۱۴جنگنده آمریکایی از نوع «F-15EX»، با واشنگتن به امضاء رساند. «جاکارتا» در عرصه همکاریهای نظامی مشترک خود با دیگر کشورها [به جز چین] تنها به ایالات متحده آمریکا بسنده نکرد و سراغ کشورهای اروپایی نیز رفت. در همین راستا، در ماه فوریه گذشته بود که اندونزی به عنوان بزرگترین کشور جنوب شرق آسیا با اختصاص مبلغی بالغ بر ۸ میلیارد دلار، ۴۲ جنگنده فرانسوی از نوع «رافال» را از فرانسه خریداری کرد. این کشور همزمان، برای خریداری زیردریاییهای فرانسه نیز با مقامات «پاریس» وارد مذاکره شد.
در سایه تشدید تنشها میان چین و اندونزی، ناظران تحولات شرق آسیا میگویند: «احتمال دارد چین با هدف حمایت از منافع خود و نیز جلوگیری از پیشرفت نظامی اندونزی، از منابع اقتصادیِ هنگفتی که در اختیار دارد، برای اعمال فشارهای اقتصادی فزاینده بر جاکارتا بهرهبرداری نماید». همین مسأله موجب شده است تا تنشها در مناطق آبیِ مورد مناقشه در محور شمالی جزایر «ناتونا» بیش از هر زمان دیگری تشدید شوند. با این حال، مرکز آمریکایی مطالعات ژئوپلیتیک (Stratfor) با تهیه گزارشی در این زمینه، چنین میگوید: «بعید است که پیشرفت نظامی اندونزی در نهایت به تقابل نظامی آن با چین منجر شود، چراکه در این صورت، جاکارتا حاضر است هزینه اقتصادی سنگین انتقامجویی از چین را بپردازد». در گزارش این مرکز آمریکایی مطالعات ژئوپلیتیک همچنین آمده است: «چین به منظور مقابله با سیاستهای اندونزی، راهکارهایی غیر از راهکار نظامی را در دستور کار قرار میدهد.
به عنوان نمونه، ممکن است پکن برای واردات کالاهای اساسی از اندونزی، تعرفههای گمرکی را افزایش دهد و ضوابط جدیدی را در این زمینه وضع کند. در حقیقت، اندونزی به عنوان کشوری که در مسیر صادرات کالاهای اساسی گام برمیدارد، ممکن است با افزایش بیسابقه و غافلگیرکننده تعرفهها مواجه گردد. این امکان وجود دارد که چین از حربه افزایش تعرفهها به عنوان یک اقدام انتقامجویانه علیه رقیب خود یعنی اندونزی استفاده کند». در ادامه گزارش مرکز آمریکایی مطالعات ژئوپلیتیک همچنین عنوان شده است: «علیرغم اینکه میزان مبادلات تجاری اندونزی با چین در طول سالیان اخیر افزایش پیدا کرده است، اما جاکارتا اخیرا توافقنامههای اقتصادی ـ تجاری فراوانی را با دیگر کشورها به امضاء رسانده است؛ توافقنامههایی که میتوانند تأثیر اقدامات اقتصادیِ انتقامجویانه چین را محدود سازند».
در گزارش مذکور همچنین قید شده است: «بسیار بعید است که اندونزی تنها برای ادامه مبادلات تجاری با چین، امنیت ملی و حاکمیت ارضی خود را با مخاطره مواجه سازد. اگر چین بر جزایر و مناطق مورد مناقشه سیطره یابد، موضعِ امنیتی اندونزی تضعیف خواهد شد، چراکه نیروهای چینی از موقعیت جغرافیایی مناسبی برای انجام حملات نظامی علیه اندونزی برخوردار خواهند بود. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که تلاش اندونزی برای تقویت قدرت دفاعی خود لزوما به معنای افزایش همکاریهای نظامی و امنیتی آن با ایالات متحده آمریکا نیست، چراکه جاکارتا برای تأمین امنیت ملیاش ترجیح میدهد به جای همکاریِ مستقیم با رقیب اصلی «پکن» [ایالات متحده آمریکا]، با طرفهای منطقهای تأثیرگذار همکاری داشته باشد».
در نهایت باید گفت که اندونزی در عصرِ رقابت میان «واشنگتن» و «پکن»، به دلیل برخورداری از یک موقعیت جغرافیایی استراتژیک میتواند نقش چشمگیری در حفظ وحدت اتحادیه کشورهای جنوب شرق آسیا (آسهآن) ایفاء کند تا این منطقه در مدیریت صحنه رقابت چین و آمریکا با یکدیگر، موفق عمل نماید. بدیهی است که کشورهای منطقه جنوب شرق آسیا به منظور تقویت شکوفایی خود در طولانی مدت، نیازمند افزایش پتانسیل فعلی روابط خود با هر دو قدرت بزرگ یعنی چین و آمریکا هستند. از همین روی، لازم است کشورهای جنوب شرق آسیا در روابط و مناسباتشان با «پکن» و «واشنگتن» بالاترین سطح موازنه را برقرار سازند؛ به گونهای که استراتژی بیطرفانه آنها در عرصه سیاست خارجی نیز خدشهدار نشود.