با اجازه «حاج آقا دعایی»!
یادداشتی از رضا اسماعیلی؛
احترام و تکریم حاج آقا دعایی به اصحاب فکر و فرهنگ و هنر، از جنس تکلیف اداری و سازمانی نبود.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، رضا اسماعیلی در نوشتهای به توصیف سیدمحمود دعایی پرداخته و نوشته است: «احترام و تکریم حاج آقا دعایی به اصحاب فکر و فرهنگ و هنر، از جنس تکلیف اداری و سازمانی نبود.»
این شاعر در یادداشتی که با عنوان «با اجازه «حاج آقا دعایی»!» آورده است: «بزرگ بود
و از اهالی امروز بود
و با تمام افقهای باز نسبت داشت…
(سهراب سپهری)
با شناختی که از حاج آقا دعایی – که رحمت خدا بر او باد – دارم، در نوشتن این یادداشت مُردد بودم. چون آن عزیز سفرکرده در زمان حیات، از چاپ هر گونه مطلبی درباره خویش خودداری می کرد. گفتم «حاج آقا دعایی»، بدون هیچ گونه پیشوند و پسوندی!
این عنوان در ذهن و زبان من تداعیکننده این جمله از امام دلهاست که در زمان حیات پربرکت خویش خیلی زلال و صمیمی خطاب به مردم گفت: «خمینی خدمتگزار شماست.» من نیز حاج آقا دعایی را این گونه میشناختم. چرا که او به راستی و درستی، پیش و بیش از آنکه روحانی یا سیاستمدار و یا هر چیز دیگری باشد، یک انسان بود.
انسانی با سعهصدری بینظیر، بیادعا، سادهزیست، صبور، خویشتندار، فراجناحی و معتدل. مردی روشن و فروتن که خودش را از جنس مردم میدانست و مقام خدمت به مردم را برتر و بالاتر از هر پست و عنوان و مقامی. به همین خاطر دوست داشت مردم نیز او را از خودشان بدانند و فارغ از هر گونه آداب رسمی و تشریفاتی، ساده و صمیمی صدایش بزنند.
تردید من در نوشتن این یادداشت برمیگردد به سلوک انسانی و سیره اخلاقی این بزرگمرد. مردی که در تمام سالهای بعد از انقلاب – به رغم این که مدیر و سرپرست یکی از بزرگترین مجموعههای مطبوعاتی کشور بود – در خلوت و گمنامی زندگی کرد و هیچ تلاشی برای دیده شدن نداشت، مگر در مواردی که برای قدرشناسی و «نشان دادن دیگران» حضور خود را در صحنه ضروری میدید.
در طول تمام سالهایی که حاج آقا سرپرستی روزنامه اطلاعات را برعهده داشت – اگر بگردید – به سختی یک مصاحبه شخصی از ایشان در روزنامه اطلاعات پیدا میکنید! و این در زمانهای که بسیاری از مسئولین از امکاناتی که در اختیار دارند برای چهره کردن خود استفاده میکنند، چیز کمی نیست.
گفتم حضور حاج آقا در صحنه برای «نشان دادن دیگران» بود، برای نشان دادن عالمان و شاعران و هنرمندان. برای اثبات این ادعا که حقیقتی روشن و غیر قابل انکار است، مصداقهای فراوانی دارم، از جمله حضور کریمانه و فروتنانه این عزیز در مراسم بزرگداشت مشاهیر و چهرههای ماندگار علمی، فرهنگی و ادبی. کاری که حتی بسیاری از متولیان و مسئولین فرهنگی با آن که جز وظایف ذاتی شان است – به علت مشغلههای کاری! – از انجام آن طفره میروند.
احترام و تکریم حاج آقا دعایی به اصحاب فکر و فرهنگ و هنر، از جنس تکلیف اداری و سازمانی نبود. چرا که این عزیز هیچگونه مسئولیتی در نهادهای کلان فرهنگی و هنری نداشت. این حضور روشن و بزرگوارانه، صرفا نشانه عشق و ارادت خالصانه آن بزرگمرد به اصحاب فکر و فرهنگ بود. حضور گرم و صمیمانه آن روحانی فرزانه در مراسم نکوداشت اصحاب ادب و هنر نه بدان خاطر بود که از این رهگذر قبایی برای خود بدوزد، بلکه بیشتر به این انگیزه و نیت بود که شمعی برفروزد و راه را به آیندگان بنمایاند.
نکته دیگر اینکه حاج آقا دعایی در این محافل و مجالس حضوری به دور از هر گونه تکلف و تصنع داشت، به این معنا که برای حضور در هیچ برنامهای – علیرغم روش و منش بسیاری از مسئولین فرهنگی – منتظر دریافت دعوتنامه رسمی نمیماند. ایشان حضور در مراسم تکریم و تجلیل از بزرگان عرصههای علم و فرهنگ و ادب را تکلیف دینی، انسانی و ذاتی خویش میدانست. او در این مجالس، آرام و بیهیچهای و هیاهویی میآمد، و اکثرا تا پایان مراسم نیز به احترام نام بزرگی که جلسه بر پیشانی خود داشت، جلسه را ترک نمیکرد. چون هدف او از حضور در مراسم خودنمایی و رفع تکلیف نبود. به جز مقام معظم رهبری که در تکریم اهل علم و فرهنگ و ادب گوی سبقت را از دیگران ربودهاند، من چنین منش و روش کریمانهای را به ندرت در دیگر مسئولین دیدهام.
این کمترین، بهعنوان عضوی کوچک از جامعه فرهنگی، وظیفه خود دانستم با قلمی کردن این چند سطر، از همه مهربانیها و بزرگواریهای آن انسان بزرگ و عالم وارسته و دوستداشتنی تشکر کنم.
روانش شاد و آمرزش و آرامش الهی، روزیاش باد.»
پیام رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی برای درگذشت دعایی
همچنین رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در پیامی درگذشت حجهالاسلام والمسلمین سیدمحمود دعایی را تسلیت گفت.
متن پیام علیرضا مختارپور در ادامه میآید: «بسمه تعالی
دوستان! قیمت صحبت بشناسید که چرخ
دوستان را ز هم انداخته بسـیار جدا
(هلالی جغتایی)
آنچه از مرحوم حجهالاسلام والمسلمین دعائی بهخاطر دارم همۀ آن نیکیهایی است که اندیشمندان و متفکران و دوستان آن عزیز در پیامهای خود برشمردهاند: ازجمله ارادت به امام و رهبری، اعتقاد راسخ به نظام جمهوری اسلامی، محبت، وفا، اخلاص، صداقت، تواضع، پاکدستی، سادهزیستی و…
با حسرت و تأسف از درگذشت آن دوست گرامی که در طول شانزدهسال گذشته گفتوگوهای دونفره و صریح و صمیمی متعددی با ایشان داشتم به برخی صفات اخلاقی دیگر آن مرحوم اشاره میکنم.
نخست دلسوزی و پیگیری حل مشکلات و گرفتاریهای افرادی که هیچ نسبت شخصی یا اداری یا سیاسی هم با ایشان نداشتند، امّا همین که از مشکل آنان باخبر میشد یا برای پیداکردن راهحل به او مراجعه میکردند، تلاش وافری به عمل میآورد تا راهی برای حل گرفتاری و مشکل آنان بیابد.
دیگر آن که علیرغم رنجشهای فراوانی که از افراد و جریانهای مختلف در طول دوران انقلاب اسلامی دیده بود زبانش به غیبت از آنان یا بدگویی نسبت به آنان باز نمیشد.
و دیگر آن که اگر از کسی در هر مسئولیت و در هر دوره و دولتی صفت حسنه یا کار خیری میدید در انعکاس آن به دیگران حتی به کسانی که در نقطۀ مقابل فرد موردنظر قرار داشتند ابا نداشت. از خوبیها تمجید و تعریف میکرد و از بدیها گذشت و چشمپوشی.
همچون بسیاری از دوستان و همکاران و آشنایان دور و نزدیک، حقیر هم خاطرات بسیار خوبی از آن عزیز بهخاطر دارم که در ذهن و قلبم به یادگار مانده و همواره برای آن مرحوم از خدای متعال، آمرزش و غفران الهی مسئلت دارم.»
سیدمحمود دعایی متولد ۳۰ فروردینماه ۱۳۲۰ در شهر یزد بود که از سال ۱۳۵۹ تاکنون سرپرستی موسسه اطلاعات را بر عهده داشت. او عضو مجمع روحانیون مبارز از سال ۱۳۶۶ تاکنون و نماینده شش دوره ابتدایی مجلس شورای اسلامی از ابتدا تا سال ۱۳۸۳ بوده است.
دعایی یکی از همراهان امام (ره) در دوران اقامت در شهر نجف بود. همچنین سفیر ایران در عراق بین سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۸ بود.
این روحانی فعال در عرصه رسانه در سال ۱۳۹۳ نشان افتخار عرصه فرهنگ و هنر را دریافت کرده بود.
دعایی همچنین از سوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات موفق به دریافت قلم طلایی به عنوان چهره شاخص فرهنگی شد که این جایزه را به موزه حضرت علی بن ابیطالب(ع) در قم اهدا کرد.
حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود دعایی در بسیاری از مراسمهای تشییع پیکر هنرمندان و فعالان عرصه فرهنگ و هنر حضور داشت و نماز میت با امامت او خوانده میشد.