روانشناسی بخشش در امتداد سنت مسیحیت و اسلام قرار دارد/بخشش همسر از جانب شوهر یکی از حقوق اساسی زن در خانواده است
در نشست «دین، معنویت و خانواده» مطرح شد:
دکتر مسعود آذربایجانی در میان جمعی از صاحبنظران حوزه روانشناسی با اشاره به نقش دین در تحکیم خانواده بیان کرد: اسلام بر بخشش بدون منت همسر از جانب شوهر تأکید میکند و این موضوع یکی از حقوق فراموششده زن در خانواده و جامعه امروز است. اساساً اندیشه روانشناسی بخشش و موج چهارم درمانهای معنوی وامدار سنت مسیحیت و اسلام است.
به گزارش خبرنگار ردنا (ادیان نیوز)، پیش نشست برخط اولین اجلاس بینالمللی خانواده و تربیت معنوی با عنوان «دین، معنویت و خانواده» صبح امروز (شنبه ۲۱ خردادماه ۱۴۰۱) با حضور جمعی از اساتید و صاحبنظران حوزه و دانشگاه برگزار شد.
دکتر مسعود آذربایجانی، استاد تمام و عضو هیئتعلمی گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در تعریف و بازشناسی مفهوم معنویت، بیان کرد: فراروی به سبک ارادی و وجودی انسان از مادیت و انانیت در ابعاد بینشی و گرایشی است که سمتوسوی این حرکت به سمت خداوند بهعنوان مبدأ و مقصد جهان هستی و موجودی متعالی و مقدس محسوب میشود.
وی با اشاره به مفهوم شناسی مکانیسم «رهاآشکاری» ادامه داد: بخشش خطاهای دیگران بهویژه اعضای خانواده بهمثابه رها کردن عقدهها، تنشها و آلودگیهایی است که سلامت روانی فرد را در معرض خطر قرار میدهد. از طرفی قدردانی و تحسین از کوششها و زحمات اعضای خانواده بهمنزله آشکارسازی نقاط مثبت و توانمندیها در فضای خانواده نیز اهمیت بسزایی دارد.
عضو هیئتعلمی گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با تأکید بر اهمیت جایگاه خانواده و توجه به آن، تصریح کرد: نهاد خانواده یک سیستم انسانی متشکل از مرد و زن که بر اساس کنشهای متقابل جنسی، عاطفی، اقتصادی و معنوی بر اساس تعهد طرفینی به وجود میآید. درواقع، خانواده یکنهاد اجتماعی سنتی و دیرپاست که افزون بر انتقال هنجارها و ارزشهای اخلاقی و دینی، نقش تعیینکنندهای در هویت بخشی، عزتنفس، انسجام شخصیت و سازگاری اجتماعی اعضای خود دارد.
نقش دین و سلامت روان در تحکیم خانواده
آذربایجانی در این نشست با ارائه الگوی معنوی رهاآشکارسازی و نقش آن در سلامت و انسجام خانواده، ادامه داد: منظور و مراد ما از سلامت باید کاملاً روشن باشد. سلامت در نبود و فقدان یک اختلال و بیماری در ابعاد زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی و احساس خوشایند توأم با آرامش در زندگی معنی پیدا میکند.
این استاد حوزه روانشناسی با تأکید ویژهبر نقش دین در تحکیم خانواده افزود: سه گزینه در مقابل ما برای واکنش در برابر اتفاقات روزمره و شبکه روابط میان افراد وجود دارد. در دستهبندی نخست، «واکنش برابر» قرار میگیرد. بهگونهای که میتوان در برابر بدی و ظلم به همان میزان واکنش نشان داد. درواقع، همسر یا فرد آزاردیده میتواند از باب گرفتن حق، از همسرش انتقام بگیرد و رفتار مقابلهبهمثل داشته باشد. هرچند از جهت قانونی و شرعی چنین حقی برای فرد ستمدیده وجود دارد. اما ازلحاظ روانشناسی این اقدام واکنشی پیامدهای بدی در خانواده خواهد داشت.
وی در این موضوع ادامه داد و معتقد است: رفتار واکنش برابر خود یک ویروس جدید است که پیامدهای خود را دارد و میتواند بهصورت تسلسل ادامه یابد، ضمن اینکه فضای صفا و صمیمت خانواده از بین میرود و قابلیت ایجاد کینهتوزی و انتقامگیری را در درون انسان گسترش میدهد. بنابراین، در آموزههای دینی از شتاب در انتقامگیری منع شده است.
آذربایجانی اضافه کرد: گزینه دوم این است که فرد میتواند واکنش شدیدتری نشان دهد و به خیال خودکاری کند تا همسرش دیگر مرتکب چنین کاری نشود اما این گزینه نیز نامناسب است؛ زیرا این کار ستم جدید است که نامشروع و غیراخلاقی هست. ضمن اینکه قابلیت بحرانیتر شدن اوضاع و امکان دسترسی و بازگشت آرامش و صمیمیت را با خود به همراه خواهد داشت.
واکنش برتر (الگوی رها آشکارسازی) از نگاه دینی
استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه بیان کرد: مقابله برتر همان عفو، بخشش یا گذشت است. الگوی غالب در روابط همسران همین واکنش برتر باید باشد، زیرا در خانواده و روابط نزدیک، هرچند بر صواب نیست اما اجتنابپذیر است و برای بهبود و بهسازی فضای خانواده چارهای جز بخشش نیست. چرا طبق تعلیمات دینی بخشش مقدمه اصلاح و مصداق بارز احسان و عمل نیکو قلمداد شده است.
حقوق فراموششده زنان در نهاد خانواده طبق دستورات دینی
آذربایجانی در ادامه الگوی معنوی رهاآشکارسازی به یکی از بنیادیترین مسائل در حوزه حقوق زنان در خانواده از منظر دین پرداخت و خاطرنشان کرد: علاوه بر اینکه بخشش موجب رفع کینهها و کدورتها میشود، باید بدانیم که بخشش همسر یکی از حقوق لازم طرفین است. یعنی برای این رفتار نباید منتی گذاشته شود. همانطور که امام سجاد(ع) فرمودند: اما حق همسر، بر تو است که با او مهرورزی، خوراک و پوشاک دهی و اگر خطایی کرد، از او درگذری(من لایحضر الفقیه، ج۲؛ ص۶۲۱).
وی ادامه داد: همانگونه که بخشش موجب رفع کینهها و کدورتها میشود. تأکید آموزههای دینی و منابع فراوانی از سیره ائمه معصومین و بزرگان ادیان دیگر همانند؛ مسیحیت و یهودیت و برخی آئین دیگر بر کنترل خشم و فروخوردن خشم برای دستیابی به بخشش غیرقابلچشمپوشی است.
تحلیل روانشناسی بخشش در امتداد سنت مسیحیت
مؤلف و نویسنده کتاب «درآمدی بر روانشناسی دین» تصریح کرد: امروزه در موج چهارم نگاههای روانشناختی یکی از محورهای مهم درمانهای معنوی، بخشش یا فورگیونیس(forgiveness) بسیار موردتوجه قرارگرفته است. موهبت به شخصی که در حق ما ظلم یا بدی کرده باشد، تعریف مستقل روانشناسی محسوب میشود. فعالیتهای علمی-پژوهشی صاحبنظران غربی بهمانند؛ ورتینگتون، واکر و گورساچ و بری و دیگران نشاندهنده اهمیت این موضوع نزد آنان و دانش روانشناسی است.
وی ادامه داد: در برخی مواقع میتوان مدعی بود که سنت روانشناسی وامدار و در امتداد تفکر مسیحیت است. چراکه بخشش در سنت مسیحیت ارتباط عمیقی بافضیلت فروتنی دارد. آئین مسیحیت و مکتب روانشناسی بخشش بااهمیت پرداخت به این موضوع، برخی موانع فراگیر بخشش را در خلقوخو، الگوهای خاص شخصیتی و الگوهای شناختی فرمولبندی میکند.
مهارتآموزی و تلاش برای یادگیری الگوهای بخشندگی
مؤلف کتاب «روانشناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی» با اشاره به موضوع مهارتآموزی بخشش، اذعان کرد: در ادیان توصیههای فراوانی برای مهار و کنترل خشم و آموزش مهارتهای لازم برای پرهیز از شتاب و انتقامگیری مطرحشده است. تأکید برای تقویت ایمان و توصیه برای شکیبایی و تابآوری اینگونه در اسلام بیانشده که میفرمایند: «المومن عفو فی قدره»، درواقع ایمان ستون فقرات فضائل اخلاقی است که امکان تأخیر در پاداش و گذشت از خطاکار را فراهم میکند.
تأثیر الگوی رهاآشکارسازی بر سلامت خانواده و بهویژه زنان
آذربایجانی با اشاره بر پیامدهای مهم این الگوی معنوی بر سلامت خانواده، تأکید کرد: الگوی رهاآشکارسازی از تلههای زبانی ممانعت میکند و استرسهای روانی ناشی از خود گویی های نفسانی مربوط به خطای پیشآمده را کاهش میدهد. ضمن اینکه رعایت الگوی مطروح میتواند تعارض و تردید میان بخشیدن و نبخشیدن را که موجب اضطراب و افسردگی است را حل نماید.
وی در پایان با ارائه نتایج تحلیل آماری پژوهشهای انجامشده در این زمینه، خاطرنشان کرد: الگوی رهاآشکارسازی با تکیهبر تابآوری و شجاعت بخشیدن و گذشت کردن، میتواند موجب ارتقای عزتنفس، اعتمادبهنفس و اقتدار بیشتر گردد. بنابراین نتایج تحقیق حاضر نیز نشان میدهد، الگوی رهاآشکارسازی همبستگی بالایی باایمان دارد و ایمان بالاتر موجب سلامت روانی و سلامت معنوی در افراد میگردد.
در ادامه نشست دکتر حبیبالله یوسفی، استادیار گروه معارف و مسئول کارگروه سلامت معنوی در علوم پزشکی کاشان با اشاره به آثار معنوی آموزههای دینی در تشکیل و تحکیم خانواده، بیان کرد: دین نقش بسیار ارزنده و مهمی در استحکام خانواده دارد. توجه و تقید به آموزههای دینی، در تشکیل و تحکیم خانواده و بهرهگیری از ثمرات آن، نقش بسیار مهمی در تربیت معنوی نسل آینده ایفا میکند.
مسئول کارگروه سلامت معنوی در علوم پزشکی کاشان اظهار کرد: در اسلام نهاد خانواده نخستین رکن اساسی جامعه است که غفلت از آن موجب دور شدن از حیات حقیقی و معنوی و سقوط به ورطه هلاکت و ضلالت در دنیاست و موجب شقاوت و عذاب آخرت نیز خواهد شد.
وی ادامه داد: در بعضی روایات سعادت و شقاوت جامعه انسانی را منوط به صلاح و فساد ما در خانواده میداند. خانواده اگر باهدف و معیارهای صحیح تشکیل شود میتواند موجب تأمین نیازهای مادی و معنوی انسان شود. بنابراین به اهداف و معیارهای تشکیل خانواده از دیدگاه اسلام میتوان توجه و عنایت ویژهای کرد.
اهداف متعالی تشکیل خانواده در نظر اسلام
یوسفی با اشاره بر اهداف ازدواج و مسیر صحیح برای رسیدن، اظهار کرد: دستیابی به آرامش و آسایش یکی از نخستین اهداف متعالی ازنظر اسلام قلمداد میشود. چرا همواره آیات قرآن و احادیث و روایات فراوانی برای آن ذکرشده است. پس باید معیارهایی را در نظر گرفت که محبت آفرین و آرامشبخش باشند.
استادیار گروه معارف دانشگاه علوم پزشکی کاشان ادامه داد: دین مقدس اسلام که کاملترین ادیان آسمانی است مهمترین اهداف تشکیل خانواده را تکثیر نسل و تربیت نیرو برای جامعه آینده و تعامل و تکامل اعضاء خانواده معرفی فرموده و برای رسیدن به اهداف عالی و کارکردهای مثبت خانواده، معیارهای صحیح و غلط در انتخاب تشکیل و راهکارهای تعالی و تحکیم آن را ازجمله معیارهای صحیح در انتخاب خانواده در نظر داشته است.
شیوههای همسرگزینی ازنظر اسلام
مسئول کارگروه سلامت معنوی در علوم پزشکی کاشان بیان کرد: توجه به همکفو بودن، همدلی، خوشاخلاقی و توجه بر ایمان افراد و اصیل بودن خانواده در نزد اسلام برای انتخاب و تشکیل خانواده بسیار اهمیت دارد. ازجمله معیارهای غلط در انتخاب که موجب فروپاشی خانوادهها میشود نیز تکیهبر ثروت، قدرت، شهرت و تحصیلات و… اشاره مینماید.
وی ادامه داد: امروزه توجه و اهمیت بیشازحد به زیبایی و ظاهر یا تحت تأثیر احساسات و غریزه یا رعایت سنتهای غیردینی نیز ازجمله معیارهای غلط در انتخاب همسر است. علاوه بر اینکه همواره دین مبین اسلام به رعایت حقوق و تکالیف متقابل، صفا و صمیمیت و ابراز محبت و عفو و گذشت افراد خطاکار در زندگی، تعدیل توقعات و انتظارات طرفین و صبر و سازش در روابط زناشویی به همفکری و مشورت میان اعضاء خانواده توصیه فراوانی کرده است.
یوسفی در پایان خاطرنشان کرد: توجه و تقید عملی به دستورات دینی در تشکیل و تحکیم و رساندن خانواده به اهداف متعالی نقش بسیار مهمی در ایجاد آرامش معنوی، تکامل جسمی و سلامت روانی در جهت تربیت نسل ارزشمند در خانواده دینی دارد.
خانواده ارزشمند در مقابل خانواده هدفمند
سپس دکتر عبدالله امیدی، استاد تمام روانشناسی بالینی دانشگاه علوم پزشکی کاشان با اشاره به مفهوم «خانواده هدفمند یا خانواده ارزشمند» بیان کرد: همواره در بحث تربیت و پرورش فرزند دو شعار در مقابل همدیگر قرار میگیرند. تلاش برای ایجاد خانواده هدفمند و اقدام برای تشکیل خانواده ارزشمند. متولیان این امر نیز از نهاد خانواده و آموزشوپرورش و گروههای همالان و اجتماع و… بهتناسب میزان تأثیرگذاری آن متغییر است.
استاد تمام روانشناسی بالینی دانشگاه علوم پزشکی کاشان ادامه داد: اگر منظور از تشکیل خانواده هدفمند را دستیابی به پروژههای مقطعی و موقتی بپنداریم. درواقع خانواده تلاش خواهد کرد برای نیل به فیالمثل مدرک تحصیلی یا یادگیری، میزان قابلاندازهگیری معین نماید و برای آن هدف تلاش میکند.
وی با اشاره به ویژگیهای خانواده ارزشمند، اظهار کرد: در مقابل، خانواده ارزشمند، پروژه محور نیست. اگر مفهوم یادگیری برای فرزند را در نظر میگیرد، آن مقوله برای آنها به مفهوم مسیر در برابر هدف است. موضوعی نیست که به اتمام برسد. در برابر که اهداف برای افراد دستیافتنی هستند.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: هدف ما ایجاد خانواده ارزشمدارانه است. در تربیت فرزند با نگاه ارزشمدارانه هدف ما این است که فرزندی تربیت کنیم تا ارزشمند باشد. مثلاً ارزشهای خانوادگی در این مسیر به دنبال: سلامتی، معنویت، فراغت و جامعهپذیری و… تعریف میشوند.
موانع دستیابی به اهداف ارزشمدارانه در زندگی و خانواده
وی ادامه داد: ما متعهد هستیم از ارزشهایمان مراقبت کنیم. گاهی اوقات ویژگیهای روانی و فیزیولوژیکی ما برای مراقبت از ارزشها باعث بروز موانعی میشوند. ضمن اینکه مراقبت و تعهد به مسئله ارزشمداری نیز نیازمند داشتن پتانسیل و قابلیتهای موردنظر خواهد بود. داشتن توانمندی و مهارتهای موردنظر یکی از فاکتورهای مهم در برابر موانع دستیابی به اهداف ارزشمدارانه در زندگی و خانواده است. بنابراین عمدهترین موانع در درون خود افراد قرارگرفته است.
این پژوهشگر حوزه روانشناسی بالینی خاطرنشان کرد: نگاه خانواده ارزشمدار باید نگاهی مدام العمر باشد. فیالمثل در مقوله تربیت فرزند بایستی توجه نماید که همیشه به دنبال تحصیل و سلامتی و کار و سبکهای ارزشمدارانه باشد. برخلاف خانواده هدفمند که در زندگی پروژهای و مقطعی عمل مینماید. خانواده ارزشمند به دنبال یک نوع سلامت ابدی در افراد هست.