وحشتناکی در حال افزایش است کافی به نظر نمی رسد. این همه فساد برای
پرکردن شکم های خالی فقرا که هر روز بر تعدادشان افزوده می شود یا
جگرهای مادران فرزند از دست داده یا زنان شوهر از دست داده که هرروز بیشتر
آتش می گیرد کافی نیست. این همه فساد کافی نیست تا از این پس
جلوی حیواناتی گرفته شود که شب ها در خیابان های بغداد بچه های سقط شده را
در گوشه و کنار می درند. این همه فساد برای پرکردن صندلی های مدارس که
هرروز از با استعدادترین دانش آموزان تهی می شود کافی نیست یا نمی تواند
جلوی این روند را بگیرد که برای مثال شغل نازلی مانند کفاشی به یک وظیفه
ملی ارتقا یابد یا شغل مرده شوری روز به روز ارج و مقام بیشتری پیدا کند.
اینهمه فساد برای این کفایت نمی کند که دیگر بزرگان وطن و انسان های شریف
مجبور شوند برای طلب ساده ترین نیازهای خود بردرگاه مسوولان ایستاده و به
التماس و تمنا دست دراز نکنند.
نه. اینهمه فساد مسوولان کافی نیست تا مردم به حقوق عادلانه شان دست
یابند بنابراین باید فسادهای بیشتری صورت گیرد تا این کشور به همان بهشتی
که مسوولان از آن حرف می زنند برسد. البته برای تداوم این فساد فرزندان
مسوولان هستند و چنین وظیفه خطیری را مدت هاست که بر عهده گرفته اند.
لابد مقامات مسوول و بلندپایه، فرزندان شان هم بلند پایه هستند. پسران،
دختران، فامیل آنها هم همه بزرگ و بلند پایه اند. پسر یک واسطه ودلال
قاعدتا باید در پیشاپیش کسانی باشد که در دستگاه دیپلماسی پذیرفته می شود
حتی اگر ذره ای نوشتن و خواندن هم بلد نباشد. دختر او باید در جایگاهی باشد
سرنگهدار هیات وزیران یا دفتر حزب یا دفتر فلان وزیر یا بهمان مقام باشد و
در آن مقام به خوبی انجام وظیفه کند. مهم ترین وظیفه دولت همین است که
تعیین کند چه کسی باید مشاور بازرگانی یا مطبوعاتی در سفارت عراق در کویت
یا مراکش یا واشنگتن باشد. باید اوضاع به گونه ای باشد که یک معلم شکست
خورده ای که نه چیزی از نوآوری می داند و نه صداقت در عمل دارد و نه حتی
قیافه ظاهری مقبولی، بیشترین سهم را در فلان قرارداد مربوط به سازندگی و
سرمایه گذاری یا صادرات و واردات کشور داشته باشد.
وابستگی به یکی از مقامات کافی است که فردی بیشترین سهم را در پروژه های
مهم مربوط به زیر ساخت های کشور داشته باشد. این دختر یا حتی پسر خواهر
فلان مسوول است، توجه کنید این فقط و فقط اوست که باید یکی از اعضای فعال
پارلمان باشد و در پارلمان این اوست که باید صدایش از همه بلند تر باشد.
آیا وارداتی که از خارج می آید باید به کسی بهتر از پسر فلان مسوول یا
دختریا یکی از نزدیکان یا دوستان یا حتی راننده یا حتی نوکرش برسد ؟
دولت عراق را اگر بخواهیم به لحاظ شغلی دسته بندی کنیم باید گفت یک دولت
خانوادگی یا دولت ملوک الطوایفی یا دولت مافیایی یا حزبی و….
مقامات مسوول و بلند پایه به همران فرزندان شان و باندهایی که در اطراف
شان است کاملا در امنیت قرار دارند. هرگز به آنها آسیبی نمی رسد. نه داعش
دستش به آنها می رسد و نه بمب هایی که اینجا و آنجا منفجر می شود ترکشی را
به سمت آنها پرتاب می کند. اما سهم سایرین چیست ؟ چیزی جز قطع شدن سرها و
تکه پاره شدن بدن ها و راه افتادن جوی خون ها؟ اینهمه برای آن است تا سفره
هایی که در منطقه خضرا پهن می شود همچنان پر باشد از چلو کباب و مرغ و
فسنجان و… !
هراز چندگاه ، ما خبرهایی از فساد مسوولان می شنویم. فرقی نمی کند آن
مسوول عرب باشد یا کرد یا شیعه یا سنی یا از این مذهب یا آن یکی و از این
حزب یا آن سازمان. این فسادها و بهتر است گفته شود این جرم و جنایات به
خیر و خوبی می آیند و می روند. گفت وگویی می شود و تفاهمی و چانه زنی و بعد
تمام. تنها کسی که در این میان ضرر می کند فرزندان واقعی این ملت هستند.
همان کسانی که جانشان را کف دستش گذاشته اند تا از شرف و حیثیت کشور و
ایمان شان دفاع کنند. کسانی که جانشان را کف دستش گذاشته و به جنگ داعش
رفته اند!
آنهایی که مانده اند و از نتیجه زحمات آنها سوءاستفاده می کنند وجدان شان مرده است!
منبع : شفقنا