اخلاق نبوی و کرامت انسانی در خطبه غدیر
پیامبر اکرم(ص) حرمت سه گروه معاند و مخالف خود را در حین ایراد خطبه غدیر حفظ کرده ولی از حد و حدود ابلاغی خداوند متعال نیز عبور نکردند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، به مناسبت ایام دهه امامت و ولایت و عید غدیر خم، پای مجموعه درسگفتار «غدیر و اخلاق اجتماعی» از زبان محمدهادی امین ناجی، نائبرئیس انجمن علمی مطالعات نهج البلاغه ایران نشستهایم.
امین ناجی در سومین قسمت از این مجموعه با عنوان «اخلاق نبوی و کرامت انسانی» به موضوع خطبه غدیر و مسئله حفظ کرامت انسانها، حتی مخالفان و منافقان از سوی پیامبر اکرم(ص) پرداخته که مشروح آن را در ادامه میبینید و میخوانید.
در این نوبت از گفتوگو در رابطه با خطبه غدیر، به دنبال این هستیم که فراز دیگری از این خطبه مهم و پرشور پیامبر(ص) را که سرشار از دستورات الهی است، با هم مرور کنیم. در این فراز به دنبال این هستیم که جایگاه کرامت انسان را حتی برای افرادی که همنوای با پیامبر(ص) نبوده و در فضای دیگری حرکت میکردند، از مدار متن این خطبه تقدیم حضور کنیم.
پیامبر اکرم(ص) هنگام دریافت وحی الهی به سرعت به دنبال اعلام و ابلاغ آن هستند. اما در مورد این دستور که نصب امیر مؤمنان(ع) بر مدار خلافت و امامت پس از پیامبر(ص) است، اندیشه پیامبر(ص) اندکی به گونهای دیگر بوده و ایشان سعی بر این دارند تا متناسب با شرایط اجتماعی و شرایط سال دهم هجری، ابلاغ این پیام الهی را در بهترین فرصت انجام دهند؛ به نحوی که در گزارههای مختلف مطرح میشود که جبرئیل(ع) سه بار آیه شریفه تبلیغ را مطرح کرده و خود پیامبر(ص) نیز میفرمایند: «ما قَصَّرْتُ فی تَبْلیغِ ما أنْزَلَ اللهُ تَعالی اِلَیَّ؛ هان مردمان، در تبلیغ آن چه خداوند بر من نازل فرموده، کوتاهی نکردهام». پیامبر(ص) در ادامه اینگونه میفرمایند که «أَنَا أُبَیِّنُ لَکُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآیَهِ؛ دلیل آیه الهی را برای شما تبیین خواهم کرد».
پیامبر(ص) در ادامه خطبه غدیر فرمودند: «إِنَّ جَبْرئیلَ هَبَطَ إِلَی مِراراً ثَلاثاً یَأْمُرُنی عَنِ السَّلامِ رَبّی أَنْ أَقُومَ فی هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ کُلَّ أَبْیَضَ وَأَسْوَدَ؛ همانا جبرئیل سه مرتبه بر من فرود آمد از سوی سلام، پروردگارم (که تنها او سلام است) فرمانی آورد که در این مکان به پا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم». واژه سلام در این خطبه گویای آن است که پیامبر(ص) قصد دارند تا سخنان خود را در یک فضای آرام، سالم و در کمال صلح و آرامش بیان کنند. پیامبر(ص) در این عبارت خود، انسانها را به ما هو انسان دانسته و مد نظر قرار میدهند و هیچ ویژگی دیگری را مطرح نمیکنند.
در ادامه این خطبه، پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «أَنَّ عَلِی بْنَ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیّی وَ خَلیفَتی وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدی؛ علی بن ابی طالب برادر، وصی و جانشین من در میان امت و امام پس از من بوده است». اولین ویژگی که پیامبر(ص) در رابطه با طرح مسئله جانشینی امیر مؤمنان(ع) بیان میکنند، موضوع برادری است. این درست همان موضوع پیمان اخوت پیامبر(ص) با علی(ع) بود که در آغاز هجرت پیامبر(ص) به مدینه میان برادران دینی شکل گرفت. اخوت در فضای جهان طبیعت و دنیا کاربرد فراوانی دارد. به تعبیر قرآن کریم «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ؛ مؤمنان برادرند». اسلام پیمان برادری را از پیمان خونی و نسبی به سمت پیمان ایمانی قرار میدهد.
ما امروز به رابطه اخوت در میان مؤمنان و مسلمانان چه در حوزه بینالملل و چه در حوزه داخلی (شیعیان و دیگر مسلمانان) نیاز فراوانی داریم. در ادامه خطبه غدیر پیامبر(ص) امام علی(ع) را وصی و خلیفه خود معرفی میکنند و در ادامه خطبه پس از آنکه میفرمایند: «أَنَّ عَلِی بْنَ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیّی وَ خَلیفَتی (عَلی أُمَّتی) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدی، الَّذی مَحَلُّهُ مِنّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِی بَعْدی وَهُوَ وَلِیُّکُمْ بَعْدَالله وَ رَسُولِهِ؛ علی بن ابی طالب برادر، وصی و جانشین من در میان امّت و امام پس از من بوده. جایگاه او نسبت به من به سان هارون نسبت به موسی است، لیکن پیامبری پس از من نخواهد بود. او (علی)، صاحب اختیارتان پس از خدا و رسول است»، اینگونه بیان میکنند که «وَسَأَلْتُ جَبْرَئیلَ أَنْ یَسْتَعْفِی لِی (السَّلامَ) عَنْ تَبْلیغِ ذالِکَ إِلیْکُمْ – أَیُّهَاالنّاسُ – لِعِلْمی بِقِلَّهِ الْمُتَّقینَ وَکَثْرَهِ الْمُنافِقینَ وَإِدغالِ اللّائمینَ وَ حِیَلِ الْمُسْتَهْزِئینَ بِالْإِسْلامِ؛ و من از جبرئیل درخواستم که از خداوند سلام اجازه کند و مرا از این مأموریت معاف فرماید. زیرا کمی پرهیزگاران و فزونی منافقان و دسیسه ملامت گران و مکر مسخره کنندگان اسلام را میدانم».
پیامبر(ص) در ادامه این خطبه میفرمایند: «وَلَوْشِئْتُ أَنْ أُسَمِّی الْقائلینَ بِذالِکَ بِأَسْمائهِمْ لَسَمَّیْتُ وَأَنْ أُوْمِئَ إِلَیْهِمْ بِأَعْیانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَیْهِمُ لَدَلَلْتُ، وَلکِنِّی وَالله فی أُمورِهمْ قَدْ تَکَرَّمْتُ وَکُلُّ ذالِکَ لایَرْضَی الله مِنّی إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ الله إِلَی (فی حَقِّ عَلِی)؛ و اگر می خواستم نام گویندگان چنین سخنی را بر زبان آورم و یا به آنان اشارت کنم و یا مردمان را به سویشان هدایت کنم (که آنان را شناسایی کنند) میتوانستم. لیکن سوگند به خدا در کارشان کرامت نموده لب فروبستم. با این حال خداوند از من خشنود نخواهد گشت مگر این که آن چه در حق علی(ع) فرو فرستاده به گوش شما برسانم».
بنابراین، طبق فرازهای خطبه غدیر، حفظ کرامت و حرمت انسان با قسم جلاله پیامبر(ص) همراه شد و در رفتار ایشان نیز به همین صورت بود. ایشان حرمت سه گروه معاند و مخالف خود را حفظ کرده ولی از حد و حدود ابلاغی خداوند متعال نیز عبور نکردند و برای جلب رضایت خدا در عین کرامت سه گروه مطرح شده، اقدام کرده و نسبت به تبلیغ و رساندن این وظیفه اقدام شایان توجهی را انجام دادند.