از بتپرستی تا اسلام نمایشی و شهادت امام حسین (ع)
محمود شفیعی «دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه مفید» در یادداشتی به نقد جریان بتپرستی و اسلام نمایشی در صدر اسلام و مواجهه آنان با پیامبر اکرم (ص) پرداخته است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجت الاسلام و المسلمین محمود شفیعی در یادداشتی با عنوان «از بتپرستی تا اسلام نمایشی و شهادت امام حسین (ع)» آورده است: در زمان ظهور پیامبر (ص) مردم مکه در سه طیف دستهبندی میشدند: سران قبایل؛ تاجران بزرگ و توده مردم. البته افرادی هم مانند ابوسفیان پیدا میشدند که هم در رأس قبیله قرار داشتند و هم از اموال فراوان برخوردار بودند.
سران قبایل دلبسته قدرت، سرمایهداران دربند ثروت و توده مردم هم به پرستش بتها و نجات بخشی آنها دلخوش کرده بودند.
اولین خواسته پیامبر ص از مردم خود این بود که به یگانگی خدا شهادت دهند و از پرستش بتها دستشویند. این درخواست آشکارا به تقابل با دسته سوم مربوط میشد که توده مردم بودند؛ آنان که با اعتقادی درونی، بهجای پرستش خدا در مقابل بتها عبادت میکردند.
اما مهمترین دشمنان پیامبر ص نه توده مردم بتپرست، که قدرتطلبان و ثروتاندوزان بودند. آنها بودند که منع از پرستش بتها را تحمل نمیکردند و در مقابل رسول خدا ص به کینهتوزی برخاستند و دشمنی با او را به نهایت رساندند!
دودسته قدرتطلب و ثروتاندوز میدانستند که اگر بتپرستی برچیده شود، عامل سرگرمی توده و وسیله غفلت دیرین مردم به هم خواهد خورد و زمینه استثمار آنان و سلطه همهجانبه بر جسم، روان و روح مردم نابود خواهد شد. بیتردید، ثروتمندان و قدرتمندان بتپرستی را بهترین وسیله تداوم سلطهجویی وبرتری طلبی میدانستند.
این دو گروه سلطهطلب از قبیله قریش بعد از غلبه اسلام بر جزیره العرب درنهایت مصلحت را در این دیدند که در فرصت مناسب برای برگشت به دوران طلایی سلطهجویی قدیم، این بار دین اسلام را بهصورت ابزار کامجویی خود قرار دهند.
این امکان از دوره خلافت عثمان مهیا گشت و تشنگان قدرت و ثروت دور خلیفه را گرفتند و این بار بنام دین، ثروت و قدرت گذشته را احیا کردند و در طی سه دهه، تا پایان سلطنت معاویه، سلطه خود بر مسلمانان را تثبیت کردند.
نهضت اعتراضی حسین ع، در چنین شرایطی، برای برگرداندن اسلام ابزاری شده برای سلطهطلبی، به اسلام رهاییبخش، به وجود آمد. اسلام رهاییبخش همان اسلام مدنی، اسلام تساوی گرا و عدالتپرور، و اسلام معنویت آفرین توحیدی بود که پیامبر گرامی اسلام ص از زمان بعثت خود بدان همت گماشت و در مدینه ساختمان چنین دینی را به پایان رساند.
آنان که این نهضت اصلاحی و آگاهیبخش را برنتابیدند، همانها بودند که با تلاش سیساله، از دوره عثمان تا پایان معاویه، موفق گشته بودند، اسلام را همچون بتپرستی به ابزار سلطه همهجانبه خود بر مسلمانان تبدیل کنند.
نتیجهای که از حوادث تلخ صدر اسلام تا شهادت امام حسین ع میتوان گرفت این است که گاهی یک مکتب رهاییبخش در عمل بر ضد خود تبدیل میگردد. اسلامی که نتواند خداپرستی آگاهانه، معنویتگرایی، عدالتگستری سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، آزادی انسان و اخلاقمداری را در جامعه مسلمانان پدید آورد، نامی فریبنده است که از ذاتش بیرون آمده و نقشی بتپرستانه ایفا میکند و این اسلام شایسته جامعه اموی و عباسی است. امروز هم مسلمانان در کشورهای خود با همین معیارها میتوانند دروغین بودن یا واقعی بودن اسلام خود را ارزیابی کنند.