ضرورت تلاش شیعیان به میراث مسیحیت به موازات عاشوراپژوهی مسیحیان
در وبینار «سیمای حسین(ع) در کیش مسیح(ع)» مطرح شد؛
مسیحیان و مسلمانان هر کدام باید در زمینه دین دیگری تحقیق کنند تا هم نهضت عاشورا و علل و نتایج آن در باور مسیحیان رسوخ پیدا کند و هم در ابتکاری مشابه شیعیان به میراث مسیحیت اهتمام ورزند و آن را از نو بررسی کنند، اینکه فقط یکی از این دو جریان وجود داشته باشد ممکن نیست؛ این دو جریان مکمل یکدیگرند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، دهه نخست ماه محرم الحرام یادآور سالروز حماسه عاشورای سال ۶۱ هجری و بیانگر نهضت اصلاحطلبانه و قیام حقطلبانه و آزادیخواهانه حسین بن علی(ع) و یارانش در سرزمین کربلاست. قیامی که زمان و مکان، دین و مذهب، قومیت و قبیله را درنوردید و در سطح جهان به عنوان مظهر ایستادگی در مقابل ظلم و باطل شناخته شده است. نظر به اهمیت این موضوع بر آن شدیم که این مهم را از منظر کیش مسیح(ع) و بزرگان و صاحبنظران دین مسیحیت که دستی بر آتش داشته و آثار ارزشمندی درباره حماسه حسینی خلق کردهاند، بررسی کرده و سخنان ایشان را درباره این واقعه عظیم و جانکاه در قالب برپایی نشست استودیویی «سیمای حسین(ع) در کیش مسیح(ع)» جویا شویم.
آنتوان بارا، نویسنده و اندیشمند مسیحی سوری مقیم کویت، فعال رسانه و مجری شبکههای رادیویی و تلویزیونی و صاحب کتاب و آثار زیادی در جهان عرب است. «حسین در اندیشهٔ مسیحیت» و «زینب کبری؛ فریادی که مکمل راه بود» از آثار او دربارهٔ اهل بیت(ع) است.
لوئیس صلیبا، نیز دومین کارشناس حاضر در این نشست نویسنده و پژوهشگر مسیحی لبنانی و متخصص علوم تطبیقی ادیان مسیحت و اسلام و ادیان شرقی و استاد دانشگاه در رشته ادیان تطبیقی است.
همچنین جُرج زکى الحاج، یکی از ادبا و استادان برجسته لبنانی معاصر است که اگر چه در فرهنگ مسیحی لبنان پرورش یافته اما همچون برخی دیگر از متفکران و ادیبان مسیحی این کشور، از علاقهمندان فرهنگ شیعی و بهطور ویژه از دوستداران ائمه(ع) و در رأس آنها امام علی(ع) و امام حسین(ع) است، تا جایی که قصائد و سرودههای متعددی در نعت و وصف این دو امام همام دارد که از جمله معروفترین آنها قصیده مشهور الحسین(ع) و قصیده علی(ع) است. وی به صورت مجازی مهمان و سومین کارشناس این نشست بود. در ادامه مشروح بیانات این اندیشمندان مسیحی از نظر میگذرد.
لوئیس صلیبا در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه هر گامی در مسیر پیشرفت گفتوگوی ادیان و گفتوگوی مسیحی _ اسلامی و بین مسیحیان و پیروان اهل بیت(ع) میتواند فضایی مثبت بر جوامع و بخصوص در منطقه خاورمیانه داشته باشد، گفت: آنچه که مانع درگیری بین تمدنها میشود و آن را متوقف میکند، طرح گفتوگوی تمدنها بر مبنای گفتوگوی بین ادیان است.
مسیحیان شرقی بهتر از مستشرقان اسلام را درک میکنند
آنتوان بارا، متفکر سوری نیز رابطه مسیحیان شرقی با اهل بیت(ع) را متفاوت خواند و گفت: مسیحیان منطقه ایدهای متفاوت با شرقشناسان بیگانه دارند، زیرا غربیها هیچ سابقه ذهنی و آمادگی روانی ندارند تا بخواهند درباره اهل بیت(ع) بنویسند.
این متفکر سوری گفت: ما در جامعه اسلامی زندگی میکنیم. ما مسیحی عرب هستیم و سالهای دراز با مسلمانان زندگی کردیم و در بافت اجتماعی جامعه اسلامی بهسر میبریم. از همین رو اسلام را بیشتر از سایرین درک میکنیم حتی بیشتر از مستشرقین و حتی از برخی نویسندگان مسلمان. لذا وقتی میخواهیم مسیحیت را با اسلام مقایسه کنیم یا وجوه تشابه آنها را بیان کنیم دیدگاهی کاملاً بیطرفانه داریم.
بارا افزود: این مقایسه از سوی ما کاملاً بیطرفانه است. حضرت مسیح(ع) و امام علی(ع) از مزیتها، رویکردها و ویژگیهای روحی، دینی و عقیدتی یکسانی برخوردارند، زیرا به واقع اختلافی در عقاید وجود ندارد. عقاید را خداوند بر انسان نازل کرده است؛ همان طور که در آیه ۹۳ سوره نحل میفرماید: «وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً: و اگر خدا مىخواست قطعا شما را امتى واحد قرار مىداد».
لوئیس صلیبا درباره گفتوگوی بین تشیع و مسیحیت بهویژه در لبنان با توجه به حضور طیفهای مختلف گفت: در واقع من به این موضوع در شماری از پژوهشهای خود پرداختم. این موضوع حتی از زمان کودکی هم ذهن مرا مشغول کرده بود و در یکی از کتابهایم هم آن را روایت کردم.
وی افزود: عمویم یک روحانی مسیحی است که ازدواج نکرده است. او زمانی که من هفت هشت ساله بودم، کتاب نهجالبلاغه را برای من آورد و به من گفت این کتاب را بخوان تا زبان عربی خود را تقویت کنی. چرا یک روحانی مسیحی کتاب نهجالبلاغه را برای من آورد، زیرا یک میراث کهن است مربوط به زمانی که امام علی(ع) خلافت را عهدهدار شد.
متفکر لبنانی ادامه داد: مصیبتی که بر سر امام حسین(ع) آمد مسیحیان و شیعیان را به هم نزدیکتر کرده است و همین امر تا دوران معاصر بازتاب داشته است. در بین ادبای معاصر جبران خلیل جبران، میخائیل نعیمه، جرج جرداق و شخصیتهای زیادی در ادبیات لبنان هستند که به بررسی میراث اهل بیت(ع) پرداختند و از آن به عنوان چراغ راهنمایی برای مسیر اندیشه خود استفاده کردند؛ بنابراین این پدیده ریشههای تاریخی دارد که در دورانها ادامه داشته و از زمان امام علی(ع) تا امام حسین(ع) و در صحرای کربلا و زمان شهادت ایشان شروع شده است.
آنتوان بارا، متفکر مسیحی نیز درباره انگیزه خود از نگارش دو کتاب درباره اهل بیت(ع) گفت: هنگامی که کتاب «مقتل الحسین(ع)» مقرم را خواندم ۱۷ ساله بودم. آن موقع من این کتابها را زیاد میخواندم. همچنین کتاب تاریخ تمدن اسلامی جرجی زیدان را خواندم. هنگامی که این کتابها را میخواندم بسیار شگفتزده میشدم. احساس میکردم از مسیح و نه غیر آن میخوانم و در حاشیه آن با مداد ملاحظاتی مینوشتم.
وی افزود: به هر حال در حین مطالعات یادداشت برمیداشتم؛ اما بهمرور هر چه بیشتر مطالعه میکردم احساسم این بود که یک اصرار درونی و الهام مرا به نوشتن درباره شخصیت و زندگانی تابناک اهل بیت(ع) وامیدارد. به واقع از شرقیها یا غربیها هیچ کس به اندازه مسیحیانی که در بافت جامعه اسلامی زندگی میکنند، قداست اهل بیت آنها را به خشوع وا نمیدارد و از همین رو چیزی که در این زمینه مینویسند جدید و جالب خواهد بود.
آنتوان بارا: ۲۴ بار نهجالبلاغه را مطالعه کردم
بارا گفت: کتاب نهجالبلاغه را در حین تألیف کتاب خود درباره امام حسین(ع)، ۲۴ بار خواندم و دانستم که این ریشههای معنوی و این ملامح روحی امام حسین(ع) از کجا آمده است. آموزههای امام حسین(ع) را با آموزههای عیسی مسیح (ع) مقایسه کردم و سرنوشت دشواری که هر دو به آن مبتلا شدند و اینکه چگونه خداوند هر دو را امتحان کرد. اینکه چگونه هر دو در مسیر حمل رسالت الهی و تبلیغ آن فداکاری کردند.
این اندیشمند سوری ادامه داد: وقتی که قاصدان یزید برای امام حسین(ع) پیغام رساندند که حکومت فلان شهر را بپذیر و دست از قیام بردار، امام حسین به موضوع از حیث مادی ننگریست. ابعاد قیام امام حسین معنوی بود. او برای این قیام کرد که دین جدش مصطفی(ص) در معرض خطر بود، آن هم پس از همه جانفشانیهایی که یاران و اصحاب پیامبر برای دفاع از دین خدا به کار گرفته بودند و دشواریهای زیادی را در برابر مشرکان تحمل کرده بودند و حالا یزید آمده بود و امام حسین(ع) را مخیر کرده بود که بین دو راه یکی را برگزیند، یکی اینکه گوش به فرمان یزید باشد تحت عنوان پیروی از آنچه در دین اسلام از تبعیت از ولی امر مسلمین آمده است یا خونش ریخته شود و امام مبارزه را برگزید؛ زیرا امام حسین(ع) میگوید که من برای اصلاح امت جدم خارج شدم.
او با اشاره به استفاده از ۴۰ کتاب برای کمک به تألیف کتاب خود درباره امام حسین(ع) گفت: کتاب «سمو المعنی فی سمو الذات أو اشعه من حیاه الحسین» اثر شیخ عبدالله العلایلی، نهجالبلاغه امام علی(ع)، کتاب مقتل الحسین مقرم و کتاب شیخ شمسالدین از جمله منابعی بود که به من در تألیف این کتاب کمک کرد.
بارا با اشاره به اینکه کتاب «حسین(ع) در اندیشه مسیحیت» به ۴۰ زبان زنده دنیا ترجمه شده است، گفت: واقعاً این کتاب را با یک رویکرد بیطرفانه به رشته تحریر درآوردم و همه متوجه این موضوع هستند. با استقبال خوب حتی در کشورهای اتریش و دانمارک روبرو شده است. من شیفته و دلباخته شخصیت امام حسین(ع) شدم و سعی کردم که آن را با شخصیت عیسی(ع) تطبیق بدهم.
عناصر مشترک در عقاید رسمی شیعیان و مسیحیان
صلیبا درباره اینکه چرا به جای اصطلاح گفتوگوی امامی _ مسیحی(تشیع و مسیحیت) از اصطلاح گفتوگوی اسلامی ـ مسیحی استفاده نمیکنید، گفت: در واقع یک کتاب با عنوان «نحو الحوار المسیحی ـ الامامی» مرا به استفاده از این اصطلاح کشانده است، چرا که مشترکات زیادی را بین مسیحیان و پیروان اهل بیت یافتهام چیزی که در نزد اسلام سنی هم نمییابیم. یکی از موضوعات این کتاب مسیح الفداء و حسین الشهاده است. تشابه آشکاری بین شهادت امام حسین(ع) و فدا شدن مسیح(ع) وجود دارد، همان طور که بین فاطمه زهرا (س) و حضرت مریم(س) در خصائلشان تشابه وجود دارد.
لزوم تقویت گفتوگوی شیعی _ مسیحی
صلیبا، اندیشمند مسیحی لبنانی گفت: شیعیان، حضرت فاطمه را با ملامح و نشانههای مریمی توصیف میکنند و حتی به فاطمه لقب بتول داده میشود که بتول لقب مسیحی برای حضرت مریم(س) است. در همین حال مریم را عذراء و ستاره صبح میخوانند و به حضرت زهرا(س) هم کوکب و ستاره میگوییم.
وی افزود: بنابراین عناصر اساسی مشترکی در عقیده رسمی شیعیان با عقیده مسیحیان وجود دارد و بر اساس همین خاستگاه میگویم که باید گفتوگوی بین دو طرف تقویت شود؛ زیرا مشترکات آنها زیاد است. گفتوگوی شیعی _ مسیحی هرگز مانعی بر سر مسیر گفتوگوی اسلامی _ مسیحی نخواهد بود و بالعکس موجب پیشرفت آن و حرکت رو به جلوی آن میشود؛ زیرا وقتی گفتوگوی شیعی مسیحی را تقویت کنیم، مشترکات بیشتری خواهیم یافت و رویکردها و راههایی مییابیم که روابط مسیحی و اسلامی را و همزیستی مسیحیان و مسلمانان در شرق را تقویت میکند.
بارا درباره اینکه آیا از طریق دو کتاب خود توانسته است دو شخصیت شیعی امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) را به مسیحیان جهان بشناساند، گفت: من در کتاب «امام حسین در اندیشه مسیحیت»، امام حسین را با حضرت عیسی مقایسه کردم و در کتاب دیگرم زینب را با حضرت مریم مقایسه کردم.
او افزود: در شهرک مغدوشه در ساحل جنوبی شهر صیدا مقام مغاره السیده منطره است که بر بالای تپهای واقع است و گفته میشود حضرت مریم(س) زمانی که فرزندش عیسی(ع) به مناطق صور و صیدا برای تبلیغ دین آمده بود، حضرت مریم هم او را همراهی میکرد و در این غار به انتظار او مینشست از همین رو به این مقام مقام سیده منطره یا منظره(محل انتظار) گفته میشود؛ همان طور که حضرت زینب(س) برادرش حسین(ع) را در صحرای کربلا همراهی کرد و در قتلگاه که زینب در آنجا حاضر شد، سخنان او مشابه سخنانی بود که مریم هم به زبان آورده است؛ چیزی که واقعاً عجیب است. حتی خیلی از الفاظ مشابه است وقتی میگوید ای کاش مرده بودم و مصائب آنها هم مشابه هم بود.
صلیبا درباره اینکه تشریح شخصیت امام حسین(ع) تا چه اندازه میتواند در تقویت همزیستی بین پیروان ادیان کمک کند، گفت: من به بررسی فدا شدن مسیح و شهادت حسین پرداختم و دو مکان جلجلا (کوهی که مسیح در آنجا به صلیب کشیده شد) و کربلا را مقایسه کردم. شهادت مسیح در جلجلا و شهادت حسین در کربلا اتفاق افتاده است. این دو مکان و این دو شهادت را با هم مقایسه کردم، هر دو نفر، خود را در راه دین قربانی کردند. هر دو شهادت را مشیت الهی دانستند. ما آدینه پاک مسیحیان داریم و شیعیان عاشورا را دارند.
وی افزود: اگر بخواهیم فهرستی از ویژگیهای امام حسین(ع) و حضرت عیسی مسیح(ع) درست کنیم میبینیم که در خیلی چیزها شبیه هم هستند. در کتاب «المسیحیه بین البوذیه والإسلام» به مراسم جمعه حزین مسیحیان و عاشورای شیعیان پرداختم. آدینه پاک روز بزرگداشت مصلوب شدن و درگذشت مسیح است که فضا و حال و هوای آن روز مشابه روز عاشورای حسینی بوده است؛ از جهت درد و رنجی که مسیح متحمل میشود.
متفکر لبنانی تصریح کرد: از زمانی که با مراسم بزرگداشت روز عاشورا توسط پیروان اهل بیت(ع) آشنا شدم متوجه شدم که چقدر آنها با مسیحیان در مصیبت و حزن مصیبت مشترک هستند. میتوان همه این عناصر را برای ایجاد قرابت و نزدیکی بین مسیحیان و شیعیان تجمیع کرد.
این اندیشمند لبنانی با اشاره به موضوع کتاب «جرح و زیتون» عباس خامه یار، رایزن فرهنگی سابق ایران در بیروت، گفت: وقتی خامه یار به موضوع ارتباط مسیحیان لبنان با میراث اهل بیت میپردازد، یک مشکل مهم را مطرح میکند اینکه چگونه مانع از بین رفتن قرابت مسیحیان به شیعیان شویم. از همین رو من به بررسی این قضیه پرداختم. من میگویم پیروان اهل بیت باید به ملاقات مسیحیان بیایند. ادبای مسیحی درباره امامان مطالعه کردند و نوشتند و حالا میگوییم شیعیان هم باید به وظیفه خود عمل کنند و میراث مسیحیت را مورد مطالعه و بررسی قرار دهند و به نقاط متعددی در این خصوص دست یابند و خلاصهبرداری کنند. نباید نشست و گفت که مسیحیت تحریف شده و از این دست صحبتها. این چیزی است که ادبای مسیحی هم از آن نترسیدند و ورود کردند، زیرا وقتی میراث دین مسیح را مطالعه کردی در میراث شیعی هم عمیقتر خواهی شد.
بارا هم با بیان اینکه تعداد کسانی که نهضت حسینی را درک میکنند بخصوص در بین متفکران مسیحی در حال افزایش است، گفت: هر کسی که امام علی(ع) را شناخت به کلام حق آن ایمان میآورد. زندگی علی و فرزندانش نماد فداکاری و گذشت است همان طور که مسیح نماد فدا شدن است.
متفکر سوری در پاسخ به این سؤال که چگونه نسل جدید در منطقه خاورمیانه به نهضت حسینی، عاشورا و شخصیت امام حسین(ع) مینگرد و چگونه میتوانیم این نهضت را از انحرافات در امان بداریم؟ تأکید کرد: از نسل جدید تعداد کسانی که محب اهل بیت هستند از بین اندیشمندان مسیحی در حال افزایش است؛ زیرا امام علی(ع) کلام حق را گفته که باید حق مطلب درباره آن ادا شود. کسی که شیعه امام علی(ع) و خاندان آن است میداند که اهل بیت نماد از خودگذشتگی و فداکاری است، دو رکنی که نماد مسیح در دین مسیحیت است منظورم همین از خودگذشتگی و فداکاری است.
اما در مورد بخش دوم سؤال، درباره حضرت زینب باید بگویم هنگامی که کتاب امام حسین(ع) را تألیف میکردم به برخی منابع رجوع میکردم یک کتاب خطی درباره حضرت زینب موجب شگفتی و اعجاب من شده بود که من برای نویسنده آن دعا کردم و گفتم که خداوند او را غرق نور کند. سیره و شجاعت و قهرمانیهای این بانو هنوز در ذهن من باقی مانده است. بانویی که بر شهادت دو فرزندش محمد و عون در صحرای کربلا گریه نکرد و فقط بر شهادت برادرش حسین گریست.
بارا تصریح کرد: کربلا صحنه محقق شدن رؤیای برادر زینب امام حسین(ع) بود که جدش در عالم رؤیا به او گفته بود که ان شاء الله ان یرانی قتیلا و ان شاء الله ان یراهن سبایا یعنی این اراده خداست که من کشته شوم و خانواده من به اسارت گرفته شوند. این چیزی است که برای امام حسین(ع) درباره شهادتش مسجل بوده است.
اگر زینب نبود، اسلام نبود
وی ادامه داد: از همین رو برای حضرت زینب(سلام الله علیها) همه حوادث کربلا روشن بود. او وقتی میخواست با امام حسین(ع) در سفر همراه شود به همسرش گفت که اجازه دهد دو پسرش با او بیایند و از همین رو وقتی فرزندانش به شهادت رسیدند بر آنها گریه نکرد و فقط بر شهادت برادرش گریه کرد. این نقش این بانو در جریان واقعه عاشورا است. از همین رو من بر آن شدم که کتاب دوم یعنی درباره حضرت زینب سلام الله علیها را تألیف کنم و در آن حضرت زینب(س) را با حضرت مریم(س) مقایسه کردم.
متفکر سوری گفت: در مورد فداکاریهای این برگزیدگان خدا هر چقدر هم بگوییم حق مطلب را ادا نکردهایم؛ همان طور که آقای صلیبا گفتند اگر بهعنوان یک مسیحی درباره اهل بیت صحبت کردم نه اینکه به همه جوانب امر پرداختهام. این احساسات انسانی و ایمانی است که در درون ما میجوشد و ما را به بیان این احساسات وامیدارد.
آنتوان بارا افزود: فرزند مریم(س)، حضرت عیسی(ع) و فرزند حسین(ع)، حضرت زینالعابدین(ع) است و آنها نمونه انسانهای الگو هستند. زینب در نهضت عاشورا کارش دستکمی از حسین نداشت. او حافظ عترت نبوی بود و آخرین سلاله پیامبر را نجات داد. اگر شجاعت زینب نبود، اگر تکمیل راه نهضت عاشورا توسط زینالعابدین نبود، دین اسلام نبود. از همین رو من درباره آنها کتاب نوشتم.
صلیبا، اندیشمند لبنانی هم درباره اینکه جایگاه امام حسین در بین مسیحیان لبنانی چگونه است، گفت: بیشک مسیحیان عربی و لبنانی و البته بهتر است بگوییم اندیشمندان آنها به میراث اهل بیت قرابت داشتهاند از جبران خلیل جبران تا جورج شکور این پدیده موجب شد که میراث اهل بیت و پیروان اهل بیت نزد وجدان و اذهان مسیحیان لبنان از احترام خاصی برخوردار شوند و در واقع ادبای مسیحی جریانی را درست کردند که در شفافسازی و روشن کردن نقاط تشابه بین شهادت امام حسین و فدا شدن مسیح موفق عمل کرد و البته تأکید میشود که باید این جریان ادامه یابد.
متفکر لبنانی گفت: ما مسیحیان و مسلمانان هر کدام باید در زمینه دین دیگری تحقیقاتمان را گسترده کنیم تا هم نهضت عاشورا و علل و نتایج آن در باور مسیحیان رسوخ پیدا کند و هم در ابتکاری مشابه شیعیان باید به میراث مسیحیت اهتمام ورزند و آن را از نو بررسی کنند، اینکه فقط یکی از این دو جریان وجود داشته باشد ممکن نیست. این دو جریان مکمل یکدیگرند.
صلیبا با تأکید بر اینکه حسین در محافل جوانان مسیحی و در اندیشه مسیحیان و در تربیت درست آنها تأثیرگذار است، گفت: اما اگر جریان موازی آن یعنی توجه به میراث مسیحی وجود نداشته باشد همین اهتمام به میراث شیعی هم از بین خواهد رفت.
بارا هم در پایان با اشاره به سخنی از حضرت علی(ع) که میفرماید «أَیُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِی طَرِیقِ الْهُدَى لِقِلَّهِ أَهْلِهِ»(اى مردم، در راه هدایت از کمى اهل آن وحشت نکنید) گفت: ادبای مسیحی که به اهل بیت علیهم السلام پرداختند مسیر دشواری را برای دفاع از حق طی کردند؛ اگرچه آن را با شوق و ذوق پیمودند و از چیزی نترسیدند.
او تأکید کرد: وقتی در مسیر شناخت عقیده دیگران قدم گذاشتی عقیده خود را هم بهتر میشناسی. این یک حکمت الهی و آسمانی است. همه آنچه برای اولیا و اصفیای الهی رخ داده است از جمله قیام امام حسین و شهادت وی در کربلا اگر زینب و زینالعابدین نبودند زنده نمانده بود. کلمه حق را باید نشان داد، به زبان آورد باید نقاط تشابه را بیان کرد. خداوند ما را امت واحده خلق کرده است.
بشریت برای اعاده حق و عدالت به الگویی چون حسین(ع) نیازمند است
جرج زکى الحاج، از ادبا و استادان برجسته لبنانی معاصر نیز درباره روز عاشورا و حماسهآفرینی قهرمانانه امام حسین در این روز گفت: عاشورا تنها یک روز و نماد خاص شیعیان نیست و به هیچ طایفه دیگری هم اختصاص ندارد. این روز یک نماد و سمبل انسانی ممتاز است زیرا حقیقت انسانی جاودانهای را مجسم میکند که پس از مرگ ما هم آن حقیقت نخواهد مرد.
روز عاشورا چنانکه میگویند روز پیروزی خون بر شمشیر است. پیروزی حق بر باطل، پیروزی محبت بر کینه و پیروزی انسانیت بر توحش است.
امام حسین(ع) در موضع شریف خود در کربلا ایستاد. حقیقت انسانی که مؤمنان در تلاش برای رسیدن به آن هستند و مردمی که از خدای خود و از روز قیامت میترسند که با کدامین اعمال به محضر خدا حاضر شوند در پی آن حقیقت هستند.
امام حسین(ع) نمیخواست مثل کسانی که با او وارد جنگ شدند منتقم یا قاتل و غاصب باشد، حق او و حق خانوادهاش را غصب کردند. او قهرمانی به تمام معنا بود زیرا به تنهایی در میدان ماند و هرگز تردید به خود راه نداد و بازنگشت و در برابر جلادان خود سر فرود نیاورد و تعظیم نکرد بلکه تا آخرین قطره خون خود جنگید و با آن حماسه، شهادت جاودان و حماسه دلاوری و حماسه حق و وظیفه خود در زندگی انسانی را رقم زد.
وقتی درباره حماسه او مینوشتم او را در آن ساعت تصور میکردم که تنها شمشیر را در دست راست خود و کتاب خدا را در دست چپ خود دارد و با خود گفتم او در طول نسلها زنده میماند و فخر کسانی است که شعارشان وفا است. همچنانکه دشمنانش تا جهان باقی است به عنوان نماد کسانی که شعارشان خیانت و غارتگری است باقی میمانند.
ما در این عصر سرگردانی به امثال حسین(ع) بسیار نیاز داریم که در میدان بایستند و برای عملی کردن حق و عدالت و اعاده آن به اهل آن در برابر ظالمان غاصب ایستادگی کنند. این چیزی است که من درباره آن روز میبینم. آمادهام که ساعتها درباره روز عاشورا و واقعه کربلا سخن بگویم.