موضوعشناسی آرایشهای نوپدید نشان میدهد که کاور ناخن به صورت موقت یا دائم قطعا مانعیت دارد و موجب میشود آب به اعضاء وضو و غسل نرسد. مطابق قواعد اصولی، وضو و غسل به عنوان مقدمه واجب، واجب هستند و اگر خللی در واجب ایجاد شود، مکلف معاقب خواهد بود.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، اکرم تفتی، نویسنده کتاب آرایشهای نوپدید و پژوهشگر حوزه خواهران در یادداشتی تاکید کرد: انسان فطرتا کمالجو است؛ مخصوصاً به زیباییها توجه خاص دارد و این خصوصیات موجب شده که آرایشهای جدید امروزی مانند ناخن مصنوعی، مو یا مژه مصنوعی، تتو و… مورد توجه افراد زیادی قرار گیرد.
این آرایشها دامنه گستردهای دارد و انواع متفاوت تتوی ابرو، لب، چشم و…را نیز شامل میشود. از آنجا که این امور کاملا جدید هستند و محصول دنیای مدرن لذا در بین افراد بهخصوص بانوان جوان جذابیت زیادی دارند و به طور بسیار گسترده و فزاینده مورد توجه جامعه زنان قرار گرفتهاند به گونهای که به لایههای مذهبیون متدین جامعه هم سرایت کرده است.
انسان متشرع همواره میکوشد تا حدود الهی را رعایت نماید و مرز طاعت را از معصیت باز شناسد اما در زمان حاضر پیشرفتهای علمی و صنعتی گسترده مسائل جدیدی را پیش روی مکلف گشوده است که در مواجهه با آنها در بسیاری از موارد شناخت مرز طاعت و جدا نمودن آن از معصیت بس دشوار مینماید؛ از جمله این مسائل آرایشهای نوپدید است که در برخی موارد به دلیل ایجاد مانع در اعضای وضو و غسل موجب بطلان عمل مکلف میشوند.
از آنجا که آرایشهای جدید با جذابیت بسیار زیادی که دارد جوانان بهخصوص بانوان جوان را تحت تاثیر قرارداده است به گونهای که حتی افراد محجبه و متدین به آن مبتلا شدهاند، لازم است ابعاد این مسئله به دقت مورد توجه قرار گیرد و میزان مطابقت یا عدم مطابقت آن با شرع مقدس به درستی تبیین شود تا مکلفین وظیفه خود را شناخته و معصیت را از طاعت باز شناسند؛ خصوصا اینکه عدم تبیین دقیق این موضوع در جامعه بسیاری از افراد را دچار مشکل کرده است به گونهای که در سالهای اخیر جوانان با داشتن لاک، ناخن مصنوعی و … وضو میگیرند و گمان میکنند وظیفه آنها وضوی جبیره است؛ حال آن که عموم فقهاء عظام این وضوی جبیره را صحیح نمیدانند.
در کلمات فقها حد شستن در وضو و غسل بسیار مورد اهمیت قرار گرفته است. به گونهای که در تمام کتب فقهی متقدمین و متاخرین مقدار واجب شستن صورت و دستها و همچنین مسح سر و پا به طور مفصل بیان شده است.
صاحب جواهرالکلام در مورد حد صورت در وضو میفرماید: «از واجبات وضو شستن صورت است که کتاب و سنت و اجماع بر آن دلالت دارد؛ وجه در لغت آن چیزی است که در مواجهه با دیگران ظاهر میشود. مصباح المنیر وجه را به معنای روی هر چیزی دانسته است.» شیخ طوسی(ره) میفرماید: «منظور از صورت در طرف طول از محل رویش موی سر تا چانه است و در طرف عرض آن مقداری است که بین انگشت ابهام و انگشت وسط قرارگیرد.»
مرحوم خوئی(ره) در شرح عروهالوثقی در ضمن این مسئله میفرماید: «مقتضی اطلاق آیه وضو و روایات وارده در حکایت وضوی پیامبر، وجوب شستن دست و صورت به تمام اجزاء آن است» همچنین حضرت امام(ره) میفرمایند: «مراد از وجه چیزی است که بین محل روییدن مو و آخر چانه قرار دارد.» این عبارات با همین مضمون در اکثر قریب به اتفاق کتب فقهی موجود است. در مورد شستن دستها و مسح سر و پا نیز عبارات فقهاء با دقت زیاد در کتب فقهی موجود است.
حد شستن اعضا در وضو و غسل
اهمیت این مطلب به گونهای است که مطابق نظر فقهاء واجب است اطراف محدوده ذکر شده در صورت و دستها کمی شسته شود تا مکلف یقین کند به وظیفه خود عمل نموده است. همچنین مطابق بیان فقهاء عظام در غسل، شستن تمام بدن لازم است. علامه حلی(ره)میفرماید: «رساندن آب به تمام بدن واجب است پس اگر بعض اجزاء بدن بدون تخلیل (داخل کردن دست در موها مثلا) آب به آن نرسد تخلیل واجب است، زیرا رساندن آب به تمام بدن واجب است بنابراین هر آنچه این امر برآن توقف دارد نیز واجب است.» صاحب عروه میفرماید: «بعد از نیت، شستن تمام بدن در غسل واجب است ولی شستن باطن بدن، واجب نیست.» مرحوم خوئی(ره) دلیل این حکم را روایات دانستهاند.
آیتالله سیستانی میفرماید: «در غسل شستن ظاهر بدن به گونهای که مسمای شستن صدق کند، واجب است و باید مانع برطرف شود و آب به پوست برسد و اگر تخلیل برای رساندن آب لازم باشد، تخلیل واجب است.» این مطلب مورد اتفاق فقهاست. تاکید مراجع عظام بر این امر به استناد آیه ششم سوره مائده است. خداوند متعال در آیه ۶ سوره مائده میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاهِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَأَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْنِ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید چون خواستید به نماز بایستید صورت و دستهایتان را تا آرنج بشویید و سر و پا را تا برآمدگی پا مسح کنید.»
مفسرین در تفسیر آیه شریفه و بیان مفردات آن، منظور از وجه و ید را بیان کردهاند. در واقع قرآن کریم کلیت حد واجب شستن و مسح کردن را در وضو و غسل و تیمم به دقت تبیین کرده و جزئیات بیشتر در احادیث و سنت بیان شده است. در زمینه ادله روایی در وسائل الشیعه باب حد الوجه آمده است: «عن محمد بن علیبن الحسین بإسناده، عن زراره بن أعین، أنه قال لأبی جعفر الباقر (علیه السلام): أخبرنی عن حد الوجه الذی ینبغیأن یوضأ، الذی قال الله عز وجل؟ فقال: الوجه الذی قال الله، وأمر الله عز وجل بغسله، الذی لا نبغی لأحد أن یزید علیه، ولا ینقص منه، إن زاد علیه لم یؤجر، وإن نقص منه أثم: ما دارت علیه الوسطى والإبهام من قصاص شعر الرأس إلى الذقن»
فرمایش امام باقر(ع) درباره حد شستن
زراره بن اعین از امام باقر(ع) درخواست میکند که مرا خبر ده از حد صورت که سزاوار است در وضو شسته شود مطابق آنچه خداوند متعال فرموده است. امام (ع) فرمودند: «وجهی که خداوند متعال به شستن آن امر نموده که سزاوار نیست برای احدی که زیاد یا کم کند که اگر زیاد کند اجری ندارد و اگر کم کند گناهکار است، مقداری است که مابین انگشت وسط و انگشت شصت است(عرضا) و از محل روییدن موی سر تا آخر چانه است(طولا).» این حدیث شریف در تهذیب الاحکام شیخ طوسی(ره) نیز آمده است. مستندات روایی در مورد حد واجب صورت، دستها و مسح سر و پا فراوان است.
همچنین در مورد حد واجب غسل روایت شده: «عن المفید، عن الصدوق… عن ابی عبدالله(ع) قال من ترک شعره من الجنابه متعمدا فهو فی النار»؛ امام صادق(ع) میفرماید: «کسی که شستن مویی را در غسل جنابت عمدا ترک کند، در آتش است.»
مطابق شریعت اسلام صحت وضو و غسل شرایط متعددی دارد که تقریبا تمام کتب فقهی آن را با کمی اختلاف بیان نمودهاند. (ر.ک سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، العروه الوثقی مع تعلیقات آیه الله العظمی مکارم الشیرازی و عده من الفقهاء العظام، نشر دارالامام علی بن ابیطالب(ع): ۱۳۹۴، ج۱، صص۱۷۶-۲۰۲. )
یکی از این شرایط نبودن مانع در اعضای وضو و غسل است. در برخی موارد این مطلب جزء شرایط صحت بیان نشده بلکه در بخش افعال وضو و بیان حد واجب شستن ذکر شده است. به عنوان نمونه امام خمینی(ره) در رساله توضیح المسائل خود،عدم وجود مانع را جزء شرائط صحت وضو بیان نمودهاند اما در تحریر الوسیله در ضمن واجبات وضو عدم وجود مانع را ذکر کردهاند. ایشان میفرماید: «رفع آنچه مانع رسیدن آب به اعضای وضو است، واجب است و یا اینکه مانع حرکت داده شود به گونهای که آب به زیر آن برسد.» قریب به همین مضمون در اکثر کتب فقهی و رسالههای علمیه فقها قابل مشاهده است.
مقدار واجب شستن و عدم وجود مانع در صحت وضو و غسل آن قدر مورد اهمیت بوده که فقها میفرمایند اگر سر سوزنی از این مقدار شسته نشود وضو و غسل صحیح نیست، زیرا با از بین رفتن جزء، مرکب از اجزاء نیز از بین میرود.(لفوات المرکب بفوات جزئه، محسن طباطبایی حکیم، مستمسک العروه الوثقی، ج۲، ص۳۴۲)
آرایشهای نوپدید مانع وضو و غسل
اهمیت نبودن مانع در اعضای وضو و غسل تا حدی است که فقها در مورد شک در وجود مانع و یا شک در مانعیت مانع به فحص و تحصیل یقین حکم دادهاند؛ یعنی مکلف باید یقین کند که مانعی از رسیدن آب در اعضای او نیست. در این زمینه آمده است: «اگر یقین دارد وجود چیزی را و شک در مانعیت آن دارد واجب است تحصیل یقین به زوال مانع و یا رسیدن آب به پوست و اگر شک دارد در اصل وجود مانع واجب است فحص و مبالغه تا حصول اطمینان به عدم وجود مانع یا زوال آن و یا رسیدن آب به پوست.»
از این مطالب میتوان نتیجه گرفت که این شرط در صحت وضو و غسل بسیار مهم است و فوت آن موجب بطلان وضو و غسل خواهد بود. همچنین موضوعشناسی آرایشهای نوپدید نشان میدهد که کاور ناخن به صورت موقت یا دائم قطعا مانعیت دارد و موجب میشود آب به اعضاء وضو و غسل نرسد. مطابق قواعد اصولی وضو و غسل به عنوان مقدمه واجب، واجب هستند و اگر خللی در واجب ایجاد شود؛ مکلف معاقب خواهد بود.
علاوه بر آیات و روایات، قواعد عقلی و اصولی بطلان وضو و غسل و متجری بودن مکلف را اثبات میکند. معروف میان اصولیون آن است که ایجاب چیزی مقتضی حرمت ضد عام آن است. مرحوم خوئی(ره) در تقریر ابحاث اصولی مرحوم نائینی میفرمایند: این قاعده اصولی است و در استنباط حکم شرعی به کار گرفته میشود و اینکه بحث از اقتضاء وجوب چیزی به معنای حرمت ضد آن است، قاعدهای کاملا عقلی است؛ یعنی به کمک عقل این قاعده فهمیده میشود.
میتوان نتیجه گرفت که امر به شستن حد واجب در وضو و غسل، به معنای نهی از چیزی است که منافی این امر باشد و واضح است که ایجاد عمدی مانع منافی این امر است. به این صورت که مثلا آیه شریفه وضو که امر به شستن(اغسلوا) و مسح کردن(امسحوا) مقدار معینی از اعضاء بدن مینماید حداقل به دلالت عقلی التزامی دلالت میکند بر اینکه ترک حتی مقدار کمی از این حد ممنوع است.
لزوم نبود مانع برای وضو و غسل
بنابراین اوامر موجود در زمینه حد واجب شستن در وضو و غسل و شرطیت نبودن مانع که کاملا قطعی السند و دلالت هستند، به حکم عقل به عنوان نهی از ایجاد عمدی مانع محسوب میشوند، در نتیجه ایجاد عمدی مانع در حال اختیار جایز نیست. همچنین صحت وضو و غسل جبیره در حالت استفاده از آرایشهای جدیدی که مانعیت دارند، گمان کاملا نادرستی است.
بررسی مسائل فقهی درموضوع جبیره نشان میدهد که وضو و غسل جبیره مربوط به مواردی است که در اعضای وضو و غسل به دلیل وجود زخم، دمل یا شکستگی و.. امکان رساندن آب به اعضا نباشد و یا استعمال آب ضرری باشد؛ لذا اگر مانع اختیاری و قابل برداشتن باشد وضو و غسل جبیره صحیح نخواهد بود.
در نتیجه مکلفی که به سوء اختیار مجبور به وضو یا غسل جبیره میشود اگرچه به دلیل استحاله تکلیف به غیر مقدور خطاب تکلیف اختیاری شامل او نمیشود اما به جهت سوء اختیار، عقاب از چنین مکلفی برداشته نمیشود؛ زیرا اضطرار به سوء اختیار منافات با خطاب دارد ولی منافات با عقاب ندارد.