آیتالله سید ضیاء مرتضوی گفت: شور و عشق باید در خدمت رشد فکری باشد وگرنه میتواند به محبتی مثل محبت مردم کوفه تبدیل شود. اشکی که نتواند جلوی قماربازی، زورگویی، ستم بر مردم و رباخواری را بگیرد فایدهای ندارد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، این استاد حوزه علمیه در سلسله نشستهای تعزیت آفتاب تصریح کرد: درباره خاستگاه و چگونگی و نسبت عزاداری با سایر آموزههای دینی پرسشهای مختلفی مطرح است. عزاداری و زیارت یکی از ابزارهای مهم در پیوند ما با اهلبیت بوده و نوعی پیوند فکری روحی عملی با این حضرات است. از عزاداری و زیارت بهعنوان دو امر طبیعی، بدون جعل و قرارداد در جامعه اسلامی نام برد و تصریح کرد: اینها اعمالی است که با عمق وجود محبان اهلبیت پیوند داشته و گویاترین ابزار در پیوند با اهلبیت است.
او ادامه داد: از بین پرسشهای مختلف پیرامون شور و شعور در عزاداری به سه پرسش مهمتر میپردازیم: اول نسبت میان شور و شعور است. شور عبارتی است که به عاطفه و احساسات و دل ما و شعور به شناخت عقلانی انسان برمیگردد. نسبت این دو چگونه است؟ در این چگونگی چه دلیلی میتوانید پیدا کنید؟ دوم که در روایات آمده است تمام گناهان بهواسطه اشک پاک میشوند؛ این موضوع را چگونه باید ارزیابی کرد؟ و سوم اینکه آیا محوریت شور و احساسات و گریه در جلسات عزا و قرائت فدیه وار و عقل گریز، منجر به بیخاصیت شدن جلسات و جری شدن شرکتکنندگان در بداخلاقی نمیشود؟
این استاد حوزه در ادامه به تشریح پاسخ این پرسشها پرداخت و گفت: شور و شعور در عزاداری و تعظیم شعائر در طول هم هستند. اینطور نیست که همواره یکی اصل و دیگری به دنبال آن باشد. اگر شور و شعور را دو خط موازی فرض کنیم، همواره یکی سکوی پرش به دیگری است. آمیخته به هم هستند و هر یک در خدمت رشد دیگری است. شما با شور، احساس، عاطفه و اشک زمینه دریافت و شناخت بهتر آن چیزی که حقیقت دین است را فراهم میکنید. هر چه میزان معرفت شما بیشتر باشد، میزان شور و عاطفه شما نیز بیشتر میشود. این معرفت باعث علاقه بیشتر به این حضرات اهل بیت علیهم السلام میشود. نتیجتاً در محرومیت انسانیت در جامعه بشری و با وجود ظلمها و ستمهایی که بر مردم رفته، شما با احساس و دلسوزی و سوگواری بیشتر جلو میروید.
مرتضوی گفت: سوگواری واقعی شما را در سطح نگه نمی دارد. انسانی که با احساس درونی خود سراغ امام میرود، از مبدأ و خاستگاه تلاش میکند تا شناخت بیشتری از این وجود داشته باشد. شور مقدمه تعقل بیشتر و تعقل زمینهساز شعور است. اگر به متون زیارات معتبر یا متون تاریخی مقاتل مراجعه کنیم بهتر میتوانیم این حقایق را درک کنیم. در دستورالعمل زیارتی امام صادق در یکی از کتب معتبر آمده است که: خدایا به من کمک کن آنچه به زبان میآورم محدود به زبانم نشود و حقیقت در عمق جان من نفوذ کند و راهی برایم قرار بده که به دریای معرفت راه پیدا کنم. در تمام زیارات ما میخواهیم که حقیقت در عمق وجود ما بنشیند. مضامینی که چارچوب فکری عزاداری را در برمیگیرد نباید دستکم گرفت. محتوای عزاداری باید بر طبق این چهارچوب باشد.
این استاد حوزه علمیه افزود: نکته کلیدی، لزوم تناسب میان شور و شعور است. امام حسین برای رهایی جوامع بشری از گمراهی و سرگردانی خون داده است. اگر عنصر شور غلبه کند و تناسب بین شور و شعور برقرار نباشد، حرکت مجالس بهسوی حرفهای بی سند گسترش پیدا میکند و جعل در تاریخ اتفاق میافتد؛ تلاش برای مناسبت سازیهای بیپایه و تراشیدن انواع هفتهها و دهههای غیرمستند مثل عاشورای ثانی ازایندست هستند.
وقتی به فراخور شور و عاطفه، شعور حرکت نکند، در سطح سیاسی هم همان شور و قدرت برخاسته از آن، ابزاری به دست صاحبان قدرت برای سرکوب مخالفان میدهد. نکته اساسی در این است که تعادل میان شور و شعور برقرار شود.نیروهای نخبه باید این دو اصل را هم در خدمت هم و در خدمت تعالی فکری جامعه قرار دهند. اگر به حساسیت مخالفان اهلبیت و مخصوصاً به امام حسین توجه کنیم، اهمیت توجه به شور روشنتر میشود. باید مجالس عزا برقرار باشد اما تعادل رعایت شود.
این پژوهشگر دینی گفت: ما بیش از ۳۰ روایت در باب تشویق به عزاداری و در بیان عظمت ثواب گریه داریم. امام صادق علیهالسلام فرمود: نفس کسی که بهخاطر مظلومیت ما اندوهگین شود، تسبیح و اندوهش برای ما، عبادت است و پوشاندن راز ما جهاد در راه خداست. سپس امام صادق علیهالسلام افزود: این حدیث را باید با طلا نوشت!امام صادق (ع) در جای دیگری فرمودند: کسى که یادى از حضرت حسین بن على (ع) نزدش بشود و از چشمش به مقدار بال مگسی اشک خارج شود، اجر او بر خدا است و حقتعالی به کمتر از بهشت براى او راضى نیست.
وی ادامه داد: حالا ما چگونه باید این موارد را با هم جمع کنیم و به نتیجه برسیم؟ معقول نیست که شارع آنهمه اوامر و نهایا را با دادن مژده پاداش اشک نادیده گرفته و باب قانونشکنی را باز کند. این موضوع شبیه به آیات توبه و معرفت الهی است. توبه پذیرفته است اما به شرطها و شروطها. مؤمن باید قلباً پشیمان بوده و در صدد جبران باشد. اشک برخاسته از حب اهلبیت نمیتواند از حب خدا جدا باشد. میان حب و عمل ارتباط است. کسی که محب واقعی باشد، قانون شکنی نمی کند.
مرتضوی گفت: در دوران امام صادق صرف معرفت را کافی میدانستند؛ یعنی وقتی شیعه شدی و امام را شناختی، همین کافیست، جای هیچ مؤاخذهای نخواهد بود و اشک حلال همه مشکلات است!حضرت در مقابل این باور فرمودند: کسانی که چنین برداشتی دارند، بیانصافاند. خود ما که محور این معرفت هستیم هم محاسبه میشویم. منظور این است وقتی آگاه شدی، شناختی و راه ما را بلد شدی؛ چه کم چه زیاد؛ اما در مسیر خیر بودی و عمل تو برخاسته از معرفت بود، قابلقبول است. فاسدان در معصیت که در صدد جبران نیستند اساساً موضوع این روایات نیستند. منظور، کسانی هستند که در مسیرند. اگر کسی در مسیر تعقل و شعور نباشد، محبت او «معلول» است و اشکال دارد.
این استاد حوزه علمیه تصریح کرد: شور و عشق باید در خدمت رشد فکری باشد وگرنه میتواند به محبتی مثل محبت مردم کوفه تبدیل شود. اشکی که نتواند جلوی قماربازی، زورگویی، ستم بر مردم و رباخواری را بگیرد فایدهای ندارد.