چکیده :
جریان روشنفکری دینی یکی از جریانهای فکری تاحدی تأثیرگذار معاصر میباشد و با وجود طیفهای مختلف روشنفکری، میتوان جنبههای مشترکی نیز در این میان پیدا کرد. یکی از شخصیتهای این جریان آقای مصطفی ملکیان است. این مقاله با رویکرد تحلیلی و بررسی اسنادی، درصدد بررسی دیدگاههای مصطفی ملکیان است. ابتدا تلاش شده است تا اجزای مختلف اندیشه وی با مراجعه همدلانه به آثار وی بازخوانی شود. سپس نویسنده، با اندکی تحلیل و بررسی، با نگاهی نقادانه دیدگاه خود را درباره اندیشههای ایشان بیان کرده است.
اما از آنجا که در این نوشتار نمیتوان به همه ابعاد اندیشه ایشان اشاره کرد، به ناچار برخی وجوه مهمتر بررسی شده است. اصلیترین دیدگاه ایشان در نظریه عقلانیت و معنویت ارائه شده است. این نظریه نوعی وحدتگرایی تکثرخیز است که به صورتی حداقلی به مسائل معنوی نگریسته و عقلانیت مدرن را پایه اصلی کار خود قرار داده است. یک ویژگی این نظریه، نوعی معنویتگرایی است که وجوه مشترکی با دین دارد، دین نیست، مخالف آن هم نیست، اما همه وجوه آن را نمیپذیرد. این نظریه، مهمترین وجه دین، یعنی تعبد، را انکار میکند.
کلیدواژه: دینشناسی، معنویت، سنت، تجدد، حکومت دینی، ملکیان