ادیان نیوز:اصلیترین ادعا در عرفان حلقه، شعار درمانگری با استفاده از شبکه شعور کیهانی است. عرفان حلقه از یک طرف ندای عرفان سر میدهد و از سوی دیگر، ادعای برونریزی و تشعشع دفاعی دارد. از رهبر عرفان و حلقه پرسیده شد: «شما به رابطه تنگاتنگ سلامتی و عرفان اشاره کردید. اما برخی از فرادرمانگراها لزوماً به دنبال عرفان نیستند. درمان برای آنها چه ضرورتی دارد؟» وی در جواب میگوید: «با فرادرمانی، افراد در حلقه و سیکلی قرار میگیرند که آنها را با کلّ خودشان متصل میکند و آنها با تأثیر مثبت این جمع شدن نصیب میبرند. حالا باید خودشان کنجکاو بشوند که این چیست. اگر هم نخواهند، هیچ الزامی نیست. از طرف دیگر با انجام این درمان، خود فرادرمانگر متوجه حقایقی میشود و برایش تحولات عرفانیای رخ میدهد».[۱]
آنچه از این جملات بر میآید، این روش، درمانی پیوند خورده با عرفان است که طبق نص بالا چنین عرفانی برای کاربران، مربیان و مسترهای عرفان حلقه بدون قصد قربت هم میسر است. وی میگوید: «اولین قدم در عرفان کیهانی، درمان است».[۲] بعد از این جمله، لابد کاربران با قدمهای بعدی سلوک در عرفان حلقه هم آشنا میشوند؛ اما در عرفان حلقه هیچگاه قدمها و مراحل بعدی گفته نخواهد شد؛ چون قدم بعدی اصلاً وجود ندارد و همه چیز عرفان حلقه در درمان خلاصه میشود. در این عرفان قبل از هر چیز، اتصال با شبکه شعور کیهانی جزء جدایی ناپذیر این شاخه عرفانی معرفی میشود. اساس این عرفان بر اتصال به حلقههای متعدد «شبکه شعور کیهانی» استوار است و همه مسیر سیر و سلوک آن از طریق اتصال به این حلقهها صورت میگیرد.[۳]
با وجود ادعای نزدیکی این جریان با عرفان اسلامی از طرف پایهگذار عرفان حلقه، نگرش این جریان به شریعت و عقل، سنخیتی با عرفان اسلامی ندارد و واژهها تنها به صورت مشترک لفظی در این دو مکتب استعمال شده است.[۴]
به همین دلیل به دیگران وعده بیرون آوردن این موجودات داده میشود و با شعار در عرفان حلقه ادعا میشود که علت امراض جسمی و روانی، نیروهای نامرئی به نام موجودات غیر ارگانیک است که در کالبد انسانها نفوذ کردهاند. به همین دلیل به دیگران قول بیرون آوردن این موجودات داده میشود و با شعار «برونریزی» به عملیات درمان میپردازند.
موجودات غیرارگانیک که در دو گونه موجودات گروه A و موجودات گروه B در منابع عرفان حلقه معرفی شدهاند، تعریفها و تقسیم بندیهایی دارند که نه مبنای تجربی دارد و نه مبنای دینی.[۵] این موجودات شامل اجنّه و ارواح مرحومان میشود که عرفان حلقه ادعای برونریزی این موجودات را از کالبد هواداران خویش کرده است. اما باید دید آن چه که به نام دفع نیروهای غیر ارگانیک در جلسات و نشستهای درمانی حلقه اتفاق میافتد، چیست؟ آیا آنچه که تحت نام فرادرمانی و برونریزی در این جلسات صورت میپذیرد، درونریزی است یا برونریزی؟ واقیعت این است که آنچه در عمل دیده شده و نیز بنا بر حکایت افرادی که در عرفان حلقه تحت درمان قرار گرفتهاند، عمل برونریزی قصه دیگری دارد و لازم است که ماهیت اتصالات در عرفان حلقه به گونهای دیگر تحلیل شود.
هر چند در کوتاه مدت در سایه تلقین و ایجاد ذهنیت و تصرف در هیجانات فرد، نوعی تسکین در درون فرد احساس میشود، اما بعد از گذشت مدتی، موجوداتی به زندگی این افراد وارد میشوند که منجر به اختلال روانی و درونی و از هم پاشیدگی سلامت روانی ایشان میگردد. البته بستری که باعث میشود این نیروها بتوانند به راحتی بر دیگران تأثیر گذارند همان است که در عرفان حلقه از آن تحت عنوان «شاهد محض» یاد میشود. به عبارت دیگر این نیروها که در سایه «عمل شاهد» و «تسلیم و ناظر بودن» در درمان شوندهها، قدرت ورود پیدا میکنند، همان تسلط جنیان و شیاطین بر روان افراد است. یعنی چیزی که به نام برونریزی نیروهای موذی انجام میشود؛ در حقیقت وارد کردن جن و نیروهای شیطانی به زندگی افراد است. روشن است که ارتباط با اجنه و ارواح هر چند که واقعیت دارد اما حقیقت ندارد، به این معنا که با واسطه این قدرتها نمیتوان به هیچ تعالی و کمالی دست یافت و این فرایند صرفاً یک تغییر است، نه تکامل و رشد روحی.
ممکن است کسی از این که شیاطین هم بتوانند شبیه درمان را ایجاد کنند، تردید داشته باشد، اما باید دانست روایات اسلامی هم این موضوع را پذیرفتهاند. راوی از امام صادق پرسید: «اصل سحر و جادو چیست؟ و کار جادوگر با تمام عجایبی که دربارهاش آمده چگونه است؟» امام فرمود: «سحر و جادو چند گونه است. یک نوع آن مانند طبّ و پزشکی است، همانطور که پزشکان برای هر دارویی درمانی قرار میدهند، جادو و سحر نیز همین طور است. آنان با فریب برای هر سلامتی آفتی میسازند، و برای هر درمان دردی، و برای هر معنی حیلهای».[۶]
اما آنچه در عرفان حلقه شنیدنیتر است، تجربه افراد است که اتصالات را تجربه کردهاند. تعدادی از این افراد به صراحت میگویند بعد از اتصالات، گرایش آنها به ذکر، دعا، تلاوت قرآن و نماز و تعبد خداوند از بین میرود، تا جایی که تصور میکنند موجوداتی کنار آنها ایستادهاند و مانع انجام مناسک دینی میشوند. نتیجه اینکه، اینگونه درمانگراها اگر گاهی در ظاهر خود را مثبت نشان دهد و انسان را اندکی به مرز درمان نزدیک کند، به تعطیلی قوای معنوی و الهی انسان میانجامد؛ چنانکه حالت خشوع و خضوع کمرنگ میشود و بسیاری از گرایشهای منفی در ساحت روح انسان فعال میگرددگردد.[۷]
پینوشت:
[۱]. وبگاه رسمی عرفان حلقه، اردیبهشت ۱۳۹۰.
[۲]. همان.
[۳]. محمدعلی طاهری، انسان از منظر دیگر، ص ۲۵، تهران: انتشارات ندا، ۱۳۸۶.
[۴]. مبانی و اصول عرفان نظری، یزدان پناه، ص ۱۲۰ – ۲۳۰. انتشارات موسسه امام خمینی، ۲۲ آذر، ۱۳۸۹.
[۵]. محمدعلی طاهری، موجودات غیر ارگانیک، ص ۹، تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۳۹۰
[۶]. احتجاج، طبرسی، ج ۲، ص ۲۰۳.
[۷]. عرفانهای کاذب راههای نفوذ و راهکارهای مقابله، ص ۵۳، قم: دفتر نشر معارف، ۱۳۹۲.
منبع: ادیان و مذاهب