آینده تامین مالی اسلامی و نگاههای متفاوت به راههای پیش رو
صنعت تامین مالی اسلامی خود را در یک نقطه عطف فلسفی میبیند؛ یا میتواند دستاوردهای خود را به عنوان بخشی معتبر و مهم از معماری مالی جهان تثبیت کند، یا به دنبال استفاده از نیروی خود برای تغییر همه چیز باشد و هدف خود را تبدیل شدن به مدلی جسورانه و جدید ببیند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، کریس رایت (Chris Wright)، روزنامهنگار و دبیر بخش آسیای این وبسایت در هنگکنگ طی یادداشتی با محوریت آینده و جایگاه تامین مالی اسلامی در اقتصاد جهان نوشت: تأمین مالی اسلامی مدتهاست که به نقطه بحرانی رسیده است. نوآوری پرشور اوایل دهه ۲۰۰۰ جای خود را به حال و هوای تثبیت دقیق داده است.
بر اساس گزارش وضعیت اقتصاد اسلامی جهانی، داراییهای بخش تأمین مالی اسلامی در پایان سال ۲۰۲۱ به ارزش ۳,۶ تریلیون دلار رسید. بر اساس گزارش شرکت رتبهبندی مودی، انتشار جهانی صکوک در سال ۲۰۲۱، ۱۸۱ میلیارد دلار بود، در حالی که فیچ میگوید ارزش سرمایههای اسلامی تا پایان سال ۲۰۲۱، قبل از سقوط با بقیه بخشهای بازار، ۱۳۰ میلیارد دلار بود.
اینها اعداد بزرگی هستند که قرار نیست از بین بروند و در عوض باید از اینجا به بعد بهطور خودکار رشد کنند. بعد چه اتفاقی میافتد؟
صنعت تأمین مالی اسلامی خود را در یک نقطه عطف فلسفی میبیند؛ یا میتواند دستاوردهای خود را به عنوان بخشی معتبر و مهم از معماری مالی جهان تثبیت کند، یا به دنبال استفاده از نیروی خود برای تغییر همه چیز باشد و هدف خود را تبدیل شدن به مدلی جسورانه و جدید ببیند.
این موضوع به شدت در مجمع جهانی تامین مالی اسلامی در کوالالامپور که هفته نخست اکتبر برگزار شد، مورد بحث قرار گرفت و طیفی از نظرات جالب را در مورد آنچه که تأمین مالی اسلامی محقق کرده است، نشان داد.
ادغام عملی با تامین مالی اسلامی متعارف
در میان کسانی که فکر میکنند تثبیت عملی جواب میدهد، مختار حسین است که بیشتر به خاطر سالهای طولانی کار در HSBC از جمله مدیریت اجرایی HSBC Amanah (بازوی تأمین مالی اسلامی این بانک) و HSBC مالزی شناخته میشود. او میگوید که دارایی حوزه تأمین اسلامی در حال حاضر حدود ۱ درصد از صنعت تأمین مالی در جهان است.
او میافزاید: یک درصد ممکن است بسیار کوچک به نظر برسد، اما در زمینه صنعتی که اساساً ۵۰ سال قدمت دارد، این پیشرفت در مدت زمان نسبتاً کوتاهی بسیار زیاد است و قطعاً فرصتی برای افزایش قابل توجه این تعداد در سالهای آینده وجود دارد.
حسین برای ادامه رشد در امتداد همان خطوط امروزی استدلال میکند، اگرچه او میگوید باید تمرکز بیشتری روی بدهیها و مدیریت بدهیها به اندازه داراییها صورت گیرد.
او میگوید: «آنچه من به کسانی که به شدت از ایده تبدیل نظام مالی به اسلامیتر از آنچه که هست حمایت میکنند، میگویم دقیقاً همین است.»
با این همه حسین هشدار میدهد: به یاد داشته باشید، ایدهآلیسم جایگاهی دارد، اما واقعیت ایدهآلیسم این است که باید با واقعگرایی روبهرو و سپس این واقعگرایی به مراحل عملی و عملگرایانه تبدیل شود که آن ایدهآلیسم را به نوعی به واقعیت تجاری پایدار منتقل کند.
از نظر حسین، توسعه تأمین مالی اسلامی دشوار بوده است: «تأمین مالی اسلامی به عنوان یک قیمتگیر (قیمتگیرنده فرد یا شرکتی است که باید قیمتهای رایج در بازار را بپذیرد، بدون اینکه سهمی از بازار برای تأثیرگذاری بر قیمت بازار به خودی خود نداشته باشد) شروع شد، اما دستاوردهای بعدی آن در مقیاس و پیچیدگی به این معنی بود که شروع به فرمانروایی بر سرنوشت خود از نظر نوآوری کرد؛ بیشتر از نظر محصول و از نظر ساختار.»
او استدلال میکند که تنها از طریق ادامه ساختن آن بخش از سهم بازار، تأمین مالی اسلامی فرصتی برای ورود بیشتر در سیستم مالی گستردهتر به دست میآورد.
نگاه متفاوت به تامین مالی اسلامی
برای دیگران این کافی نیست، از جمله آنها علا العابد، مدیر عامل Wethaq Capital Platform در بحرین است. او چیزی کمتر از لغو سیستم بانکداری با ذخایر کسری نمیخواهد؛ مدلی از بانکداری که در اکثر کشورهای جهان اعمال میشود که از طریق آن بانکهای سپردهپذیر بخش بیشتر از بدهیهای خود را در داراییهای نقدی بهعنوان ذخیره نگه داشته و بقیه را میتوانند وام دهند.
به نظر او، یک سیستم بانکی با ذخیره کامل که به معنای ذخیره ۱۰۰ درصدی الزامی برای حسابهای سپردههای تقاضا است، با اعطای وام فقط در مقابل سپردههای مدتدار با اصول مالی اسلامی همخوانی بیشتری دارد.
العابد میگوید: نمیتوان این واقعیت را انکار کرد که شکلگیری کنونی بانکداری اسلامی از بانکداری متعارف گرفته شده و از بسیاری از تکنیکها و ابزارهای آن استفاده میکند، از جمله سیستمهای بیمه کسری ذخیره و سپردهها.
او میگوید: تلاشهای علمی مدتهاست که ارتباط بین سیستم ذخایر کسری، اهرمهای مالی، رونق اعتبار و بحرانها را به هم مرتبط کردهاند، به این صورت که آنها بدهیها را در اقتصاد ایجاد، حبابها (در اقتصاد و بازار) را متورم میکنند، و تأمین مالی را از اقتصاد واقعی جدا و این امر چالشها و مسائل را تشدید میکند.
العابد تصریح کرد: طرحهای بیمه سپردهها خطای ناهماهنگی ریسک و پاداش را دارند. بانکها میتوانند از سود کامل معاملات پرخطر بهره ببرند، در حالی که ضرر آن محدود است.
در پیشنهاد او، بانکها ملزم به حمایت کامل برای سپردههای عندالمطالبه خواهند بود و سپردهگذاران نیز به نوبه خود انتظار دریافت غرامت پولی برای آنها ندارند. با این حال، دارندگان حسابهای سرمایهگذاری اسلامی به طور کامل هر دو جنبه مثبت و منفی تراکنشها را دارند.
با این همه در سطح جهانی، به وضوح هیچ شانسی برای این اتفاق وجود ندارد.
تفاوت دیدگاه در تامین مالی اسلامی
در چندین کشور اسلامی، بهویژه مالزی، تمرکز مجددی بر تلاش برای از بین بردن منافع اجتماعی از منابع مالی اسلامی است. ممکن است روزی مالزی، ایران، عربستان سعودی یا شاید بحرین به این فکر بیافتند که ذخایر کامل حسابهای سپرده را بخواهند تا ببینند چه تأثیری بر دوام بانکها (که به شدت برای سودآوری، احتمالاً از آنجایی که روی سپردهها حساب میکنند) و رفتار مصرفکننده و رشد اقتصادی دارند.
به احتمال زیاد، تامین مالی اسلامی در امتداد ریلهایی که مدتهاست ایجاد کرده، به تکامل خود ادامه خواهد داد، دستاوردهای خود را تقویت میکند و صدایی در اقتصادهای فردی ایجاد میکند. اما زیر سؤال بردن کل موضوع، و اینکه چگونه ممکن است بهبود یابد یا دوباره اختراع شود، دقیقاً همان کاری است که این صنعت باید انجام دهد.