جامعهشناسی پدیده طلاق در جامعه یهودیان ایران
جامعهشناس یهودی به بررسی مسئله طلاق به عنوان یکی از پرچالش ترین موضوعات اجتماعی در بین جامعه یهودیان ایران و سراسر جهان پرداخته است که با توجه به رشد سریع تقاضاهای طلاق در جامعهی یهودی ایران، دیگر نمیتوان از کنار این مسئله بهسادگی عبور کرد.
به گزارش سرویس نشریات ردنا (ادیان نیوز)، «مرجان یشایایی» روزنامهنگار و جامعهشناس یهودی در ایران به بررسی پدیده طلاق میان جامعه یهودیان ایران پرداخت و آورده است: جامعهی یهودی ایران جامعهای سنتی است و به دلیل بافت درهمتنیدهی اجتماعی و روابط سنتی که قرنها در یک محدوده خاص قومی و مذهبی در جریان بوده، نسبت به تغییرات مقاوم است. این جامعه با کمک همین روابط به هم تنیده سنتی و مذهبی توانسته خود را در جریان تند رویدادهای بهخصوص ۱۵۰ سال گذشته در ایران که جریان مدرنیته آغازشده، حفظ کند.
دیوار سنتی که ایرانیان یهودی طی قرنها به دور خودساختهاند، بیآنکه بخواهیم درباره کلیت آن نظر خوب یا بد بدهیم، درواقع سنگر روابط و باورهای سنتی آنها بوده که یهودیان را بهصورت جامعهای بسته نگهداشته و حتی باوجود مهاجرت، این شرایط تا حدودی باقیمانده و همچنین روابط یهودیان ایرانی در کشورهای دیگر را تحت تأثیر قرار میدهد.
به دلیل همین دیوار فرهنگی و مذهبی و شرعی، تحولات دنیای جدید ازجمله تغییرات در روابط خانوادگی و اصل تعریف خانواده و نوع حلوفصل روابط خانوادگی بسیار دیر در جامعه کوچک ما (یهودیان) خود را نشان داده است. هرچند که بسیاری از ما بر این باوریم که مشکل همواره در زیرپوست جامعه خزیده، اما توان بیان نداشته است.
مسئله طلاق میان یهودیان
طلاق یکی از پر چالش ترین موضوعات اجتماعی در بین یهودیان ایرانی و سراسر جهان است. روحانیت یهودی که در برخی موارد جاری شدن احکام عرفی و رایج را بهجای احکام شرعی پذیرفته است، دربارهی روند و دادن حق طلاق به هر یک از زوجین هیچ انعطافی نشان نداده و در بر همان پاشنه میگردد که ده ها و صدها سال قبل میگشته است.
بنای این قلم بر قضاوت درباره چندوچون ورود روحانیت یهودی در مسئلهی طلاق نیست، بلکه غرض نگاهی به جنبههای اجتماعی و فرهنگی طلاق است که در اکثریت موارد تبدیل به گرههای کور میشود.
جنبههای فرهنگی
طلاق از دیرباز در فرهنگ یهودی امری نکوهش شده بوده است و اعتقادات دینی و همینطور باورهای فرهنگی، آن را تا حد یک فروپاشی کامل نشان داده است. خوب یا بد، امروز دیگر نمیتوان وجود اختلافات خانوادگی را نادیده گرفت و فکر کرد باریش سفیدی و پادرمیانی میتوان زوجی را وادار به ادامهی زندگی تا پایان عمر کرد. اگر نخواهیم دگرگونیهای جهان جدید را بشناسیم و با آنها همراه شویم، طوفان این جریانات ما را با خود خواهند برد. پیشرفتها در نقش اجتماعی زنان و امکان ادامه تحصیل و کسب درآمد مستقل و نیز امکان مهاجرت که افقی دیگر برای زندگی را برای دختران جوان بازکرده، باعث فاصله گرفتن زن یهودی از نقش سنتی خود شده و طبیعی است که دختران وزنان جامعهیهودی امروز دیگر با دلایل سنتی برای ادامه زندگیای که بر وفق مرادشان نیست قانع نمیشوند.
درهرصورت، بر هم خوردن یک زندگی مشترک زخمی است بر زندگی هر دو طرف ازدواج و اگر فرزند یا فرزندانی هم دراینبین باشند، بیشک این زخم، فرزندان را هم بینصیب نمیگذارد و بحرانی را در کل خانواده و حتی بستگان دیگر ایجاد میکند. ناممکن بودن طلاق بدون حضور و رضایت هر دو طرف که روزگاری بر مبنای اصل درست مشارکت زوج و زوجه در طلاق پایهگذاری شده بود، حالا با تغییرات دنیای مدرن و ناکارآمد شدن ابزارهای سنتی و ریشسفیدی در حل مسائل خانوادگی، در بسیاری از موارد عملاً به ابزار فشار و اعمال خشونت و حتی باجگیری بدل شده است.
پیشنهادهای هنگفت مالی برای دادن طلاق که اغلب از سوی مرد داده میشود، عملاً خانوادهی طرف مقابل را به دادن باج مجبور میکند و سرمایهای که قرار است آیندهی فرزند طلاق گرفته را بسازد، باید تقدیم طرف مقابل شود. تردیدی نیست که راهحل قطعی را در این یادداشت نمیتوان برای این مشکل قدیمی ارائه کرد، اما حتماً باید برای پیدا کردن راهحل با اجماع نهادهای مسئول اقدامی کرد.
زخم را بشناسیم نه اینکه انکار کنیم
پیشگیری بهتر از درمان است. در قدم اول باید به جوانان و نوجوانانمان یاد بدهیم، ازنظرهای روانشناسی و مشاوره در طول زندگی کمک بگیرند و پیش از قدم گذاشتن درراه ازدواج، با کمک کارشناسان امکان خطا و شکست را به حداقل برسانند و با آگاهی پا به میدان دشوار زناشویی بگذارند. اما در صورت بروز اختلاف، بیتردید، اولین قدم در هر اختلاف زناشویی باید حل مشکل با مشارکت زن و مرد و با کمک کارشناسان صاحب صلاحیت باشد، اما این مهم با چند عامل مهم محقق میشود:
اول: زن و مرد هر دو بخواهند که از کارشناسان کمک بگیرند. متأسفانه تجربه نشان میدهد که زن و مرد یهودی ایرانی هنگام بروز مشکلهای خانوادگی، در قدم اول بهجای حل مشکل با کمک کارشناسان، به راههایی میروند که اغلب مشکل را حادتر میکند. یا لجبازی میکنند، یا خشونت اعمال میکنند، یا دست به دامان فلان و بهمان کس میشوند، یا با نقل اختلاف خود البته بهصورت یکطرفه در محافل اجتماعی میخواهند با ایجاد فضای آبروریزی، شریک زندگی خود را در تنگنا قرار بدهند و مجبور به تسلیم کنند.
خشونت تنها فیزیکی نیست
همینجا بگویم که هدف از اعمال خشونت تنها خشونت فیزیکی نیست. خشونت کلامی مانند فحاشی، مسخره کردن و دست انداختن، تحقیر و تهدید یا حتی ترساندن و خشونتهای اقتصادی که مانع از آزادی
اقتصادی و رفاه در خانواده میشود و همینطور نقلقولهایی که طرف مقابل را بیآبرو میکند، همگی مصادیق خشونت هستند که اغلب در اختلافات خانوادگی از هر دو طرف دیده میشود و طلاق را بسیار آسیبزا و پرهزینه میکند. در جامعهی یهودی ایران و جهان، داشتن حق انحصاری طلاق برای مرد و اعمال فشار از طرف زوج هم نوعی خشونت بهحساب میآید.
کار فرهنگی چیست؟
با توجه به رشد سریع تقاضاهای طلاق در جامعهی یهودی ایران، دیگر نمیتوان از کنار این مسئله بهسادگی عبور کرد. اینکه زوجها باید از هر راهی و مهمتر از همه از طریق مراجعه به مشاور کارآمد، بیشترین تلاش را برای حفظ یک ازدواج انجام دهند، البته گزینه بسیار درستی است. اما آنگاهکه به هر دلیل، کار یک زندگی مشترک به طلاق میکشد، باید فرهنگ جامعه آنقدر رشد پیداکرده باشد که این روند با حداقل آسیب به افراد خانواده طی شود. نقش روحانیت یهودی و سایر ارگآنهای مدیریتی جامعه را میتوان اینگونه شمرد:
اول- دیدن مشکلی به نام اختلافات زناشویی و طلاق، و نه انکار و سرکوب آن. دوم- واردکردن کارشناسان به روند اختلافات خانوادگی و شناسایی نقش آنها در حل کردن این اختلافات یا طی کردن روند طلاق با کمترین آسیب. سوم- کار فرهنگی بر جامعه برای پذیرش امری ناخوشایند که گاه گریزی از آن نیست.
یکی از آسیبهای جدی درروند طلاق در جامعهی ما، دخالتها و اظهارنظرهای اطرافیان است. این دخالتها چه دلسوزانه باشد یا غرض ورزانه، درهرصورت دردی از خانوادهی بحرانزده دوا نخواهد کرد. بنابراین، بهتر است به جامعه آموزش دهیم که در امر اختلافات زناشویی تا حد امکان و بهخصوص بدون رضایت زوج و زوجه، دخالت نکنند.
منبع: نشریه افق بینا، شماره ۵۸ آذرماه ۱۴۰۱ – مقاله «طلاق: یک آسیب و زخم گاه ناگزیر» از مرجان یشایایی، ص ۵۴-۵۵ ؛ چاپ انجمن کلیمیان تهران.