چکیده :
مقوله «حرکت» از اندیشههای بنیادین بشری است که همواره مطرح بوده و با رویکردهای فلسفی، کلامی، عرفانی و علمی تحلیل و تبیین شده است. عمیقترین تفسیر با نگاه فلسفی، در دستگاه وجودشناختی ملاصدرا به نام «حرکت جوهری» ارائه شده است. نقطه مشترک تمام این بررسیها این بوده که هویت حرکت، مؤلفهها و لوازم آن مخصوص نشئه طبیعت است.
در این میان، در قرن هفتم با ظهور ابنعربی و شارحان مکتب او، در این عرصه انقلابی رخ داد و نظریه «حرکت حبی» بر پایه وحدت شخصی وجود با الهام از آیات، روایات و کشف حقالیقینی در قالب گزارههای توصیفی و تحلیلی بیان گردید و معلوم شد که حرکت، مطلقاً «حبی» بوده و نقطه آغاز آن صُقع ربوبی است، گستره آن هم تمام تعینات و ظهورات بوده و حرکت در نشئه طبیعت نمود و جلوه آن است. پذیرش «حرکت حبی» با این رویکرد و دامنه گسترده، با پرسشها و تردیدهایی مواجه است. این تردیدها سه دسته است: برخی ناظر به اصل حرکت، برخی دیگر ناظر به نقطه آغاز و موطن آن، و برخی نیز ناظر به لوازم و تبعات آن است.
هدف این پژوهش طرح چالشها و پاسخ به آنها با روش «تحلیلی و توصیفی» است. با طرح شبهات و پاسخ به آنها، نتیجه این خواهد بود که آموزه «حرکت حبی» با تفسیر ابنعربی با همان هویت حبی، دامنه و نقش ایجادی آن در ظهور تعینات نقشآفرینی خواهد کرد. در مقابل، نظریه حرکت فلسفی مورد تردید واقع خواهد شد.
کلیدواژه: حرکت، حبّی، کمال، ذاتی، اسمائی، قو، فعل، استکمال.
نویسنده : عبداللطیف عالمی
«حرکت حبّی» شبهات، چالشها و پاسخ آنها