سازههای اقلیتهای دینی در آبادان دچار فراموشی شده اند +عکس
اکنون متاسفانه این سازههای اقلیتهای دینی آبادان حالت موزهای گرفتهاند و نیازمند توجه سازمانهای ذیربطی که یا دچار تنگناهای شدید بودجه و اعتبار هستند و یا گرفتار مدیران ناتوان، بیابتکار و فاقد نوآوری. به عنوان مثال، در چند سال اخیر در آرامستان مسیحیان اروپایی/آمریکایی محله «بریم» اقدامات مثبت اندکی در زمینه بازسازی و بهسازی محل صورت گرفته که به هیچ وجه برای پذیرش گردشگر کافی نیست. همچنان که قراربود با همکاری اداره میراث فرهنگی آبادان و منطقه آزاد اروند آرامستان مسیحیان منطقه شطیط نیز بهسازی شود.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، «عباس امام» نویسنده، مترجم، خوزستانپژوه و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در گفتگویی با خبرنگاران به اصل فراموشی سازههای اقلیتهای دینی و بی توجهی برخی مسئولان نسبت به وضعیت آرامستان های اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی در آبادان اشاره کرد و گفت:
بیتردید آبادان یکی از مهمترین دوازههای ورود صنعت نوین نفت و در نتیجه جلوههای گوناگون تجدد به خوزستان و ایران است؛ تحولی که از زمان برپایی پالایشگاه نفت آبادان در سال ۱۲۹۱ (۱۱۱ سال پیش) آغاز شد و در یک بازه زمانی حدودا ۲۰ـ۳۰ ساله انقلابی همهجانبه در حیات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این روستای پرت بندری ایجاد کرد و آن را به سرعت به یکی از شناخته شدهترین شهرهای مدرن خاورمیانه تبدیل کرد.
احمد کعبیفلاحیه در کتاب «تاثیرات اجتماعی ـ فرهنگی نفت» (تهران: انتشارات شادگان، ۱۳۹۷) این تاثیرات را تقریبا به خوبی بازنمایی کرده است همچنانکه دکتر عبدالعلی لهساییزاده نیز در کتاب «بوارده، نخستین محله مدرن در ایران» (تهران: انتشارات بهمن یرنا، ۱۴۰۰) به تشریح جنبههای دیگری از این امر پرداخته است.
یکی از جنبههای پرشمار پیامدهای مثبت ایجاد شده در نتیجه این تحول گسترش روحیه تساهل و تسامح مذهبی در میان باشندگان این شهر بوده است.
نماد این تکثر دینیـمذهبی در آبادان وجود کنیسه یهودیان در میانه بازار شهر در کوچه تورات (خیابان زند جنوبی) است و «کلیسای گاراپت مقدس» مسیحیان در کنار مسجد بهبهانیها (خیابان زند شمالی). همچنین مسجد بسیار زیبا و باشکوه رنگونیها در جنوب غربی پالایشگاه و در کنار اروندرود و نیز مسجد اهل سنت (بلوارمعلم، خیابان انوری) آبادان نیز شایسته یادآوری هستند.
بدیهی است اسم و اعتبار تاریخی این شهر مدرن ریشه در تلاشهای همه باشندگانی دارد که هر یک با اعتقادات مدینی ـ مذهبی خاص خود در یک شغل خاص به رشد و توسعه این شهر کمک کردند.
همین باورمندان به ادیان و مذاهب گوناگون بودند که با زندگی در صلح و آرامش باعث برپایی نمادهای مدرن این شهر شدند؛از پالایشگاه عظیم شهر تا فرودگاه، بیمارستان شرکت نفت، سینما نفت، استادیوم مرکزی شهر، محلههای مدرن بوارده، بریم، باشگاههای چندگانه فرهنگی، چندین سینما، هتل، دانشکده نفت، رادیو آبادان، محلههای کارمندنشین و کارگرنشین شرکت نفت و شاغلان دیگر سازمانها و ادارات و غیره و غیره.
روشن است که با گذشت زمان بخشی از آن باشندگان آبادانی متعلق به اقلیتهای دینی فوت کرده و در آرامستانهای خاص خود دفن شدهاند؛ مانند آرامستان بزرگ اروپاییها، آمریکاییهای مسیحی و ارامنه ایرانی در کنار روستای شطیط با حدود ۳۰۰ مزار، آرامستان نسبتا بزرگ اروپاییها و آمریکاییهای مسیحی در محله بریم با حدود ۱۰۰ـ۱۵۰ مزار (محل فعلی موزه نفت و دفاع مقدس در آبادان) و آرامستان یهودیان آبادان در جمشیدآباد لین ۱۵ به سمت شهرک دریا با حدود ۱۰۰ مزار. با وقوع موجهای چندگانه مهاجرت از آبادان (ازپیش از انقلاب تا پس از انقلاب و جنگ) شمار اقلیتهای دینی این شهر به حداقل یا تقریبا به صفر رسید اما واقعیت این است که آرامستانهای محل دفن درگذشتگان آنها در شهر و اطراف آن همچنان وجود دارند؛ بهرغم آسیبهای جدی وارده بر آنها.
من پیش از این در سال ۱۳۹۶ با انتشار گزارش «رونق گردشگری خوزستان و بهسازی سازههای اقلیتهای دینی استان» (سایت خبرگزاری ایسنا خوزستان، ۱۳۹۶/۱۰/۴، https://www.isna.ir/news/khouzestan-۱۰۲۲۰۳/) کوشیدم تا توجه نهادهای ذیربط را به این مشکل جلب کنم اما شوربختانه از آن زمان تاکنون شواهدی دال بر بهبودی اوضاع به چشم نمیخورد.
اکنون متاسفانه این سازههای اقلیتهای دینی آبادان حالت موزهای گرفتهاند و نیازمند توجه سازمانهای ذیربطی که یا دچار تنگناهای شدید بودجه و اعتبار هستند و یا گرفتار مدیران ناتوان، بیابتکار و فاقد نوآوری. به عنوان مثال، در چند سال اخیر در آرامستان مسیحیان اروپایی/آمریکایی محله بریم اقدامات مثبت اندکی در زمینه بازسازی و بهسازی محل صورت گرفته که به هیچ وجه برای پذیرش گردشگر کافی نیست. همچنان که قراربود با همکاری اداره میراث فرهنگی آبادان و منطقه آزاد اروند آرامستان مسیحیان منطقه شطیط نیز بهسازی شود.
اندکی کار (عمدتا تخریبی! به بهانه فراهمسازی زمینه بهسازی کامل و شایسته!) صورت گرفت اما ظاهرا با توجه به تغییر مدیریت منطقه آزاد اروند آرامستان رها شده و وضعیت «نسبتا خوب» پیش از بازسازی و بهسازی اکنون به مراتب بدتر شده است به گونهای که دیوار آجری ساخته شده آن کاملا تخریب و متاسفانه کل نردههای فلزی محوطه که بیش از ۱۵۰۰ متر مساحت دارد به سرقت رفتهاند؛ آن هم حصارکشی و نصب نردههایی فلزی که با هزینه خود متولیان ارامنه کشور ساخته شده بودهاند!
صرف نظر از جنبه انسانی قضیه با توجه به اینکه این مکانها میتوانند از لحاظ گردشگری تاریخی/مذهبی/فرهنگی و نیز رونق اقتصادی آبادان امروز مفید به حال مردم شهر باشند توجه سریع و اکید به آنها الزامی است.
شهروندان آبادانی آگاه به این امر ضروری بارها و بارها در شبکههای اجتماعی خواستار رسیدگی فوری و شایسته به این مکانها شدهاند اما در عمل نتیجهای حاصل نشده است.
حتی در یک مورد اعضای یکی از سازمانهای مردمنهاد آبادان به نام «گروه فرهنگیـگردشگری مهرازی» (به مدیریت پرتوان و پیگیر مهندس ایمان اسپرغم) در یک کمپین جمعی و حدودا ۳۰ نفری با همکاری برخی ادارات شهر وارد آرامستان متروکه و مخروبه یهودیان آبادان شدند و با دست خالی و ابزارهایی ابتدایی اقدام به تخلیه نخالهها و بهسازی نسبی محوطه مزارها شدند.
در هر صورت، امیدوارم سازمانهایی مانند میراث فرهنگی و گردشگری، استانداری، فرمانداری آبادان، شرکت نفت، منطقه آزاد اروند و اداره ارشاد اسلامی اهمیت «سازههای اقلیتهای دینی» را جدی گرفته و با تشکیل ستادی برای بهسازی و بازسازی این ابنیه برنامهریزی کرده و اقدامهای لازم را انجام دهند چراکه این کار میتوانند قطعا به رونق گردشگری آبادان و حفظ هویت تاریخی و فرهنگی این شهر و کارآفرینی و بهبود وضعیت اقتصادی آن کمک کرده و باعث دلگرمی هر چه بیشتر فعالان مسایل فرهنگی شود و زمینههای مناسب را برای حضور هموطنان ایرانی و گردشگران خارجی در شهرستان آبادان برای بازدید از این استان فراهم آورد.