نویسندگان: محمدتقی شاکر اشتیجه – رضا برنجکار
چکیده:
از یکسو آیاتی از قرآن کریم بر اختصاص علمغیب به خداوند دلالت دارد و از سوی دیگر، آیاتی از افاضه علمغیب به انبیا و دیگران خبر میدهد. مفسران در پاسخ به این دوگانگی، با توجه دادن به این نکته که متبادر از علمغیب در عصر رسالت و بعد از آن، علم ذاتی بوده، نه علم عرضی، و ادعای آگاهی از غیب مترادف با ربوبیت بوده است، تأکید نمودهاند که بیشک میان خداوند و بندگان ـ در هر جایگاهی که باشند ـ تفاوت بسیاری وجود دارد.
ازایـنرو شایسته نیست گمان شود که انبیا در صفت علم، شریک خداوندند و علمغیب داشتن انبیا نوعی شرک و غلو بهحساب میآید؛ زیرا اوصاف این دو علم مختلف است. آگاهی انبیا و دیگران از غیب منافاتی با اختصاص علمغیب به خداوند سبحان ندارد؛ چراکه علم الهی بالاصاله، استقلالی و غیر متکی به غیر میباشد؛ ولی این آگاهی برای دیگران فعل تبعیِ قائم بالله و با تعلم و تبعیت از اوست.
کلیدواژه: علمغیب، علم الهی، علم پیامبران، علم امام، علم انسان.
مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران