مفهوم صلح در آیین یهودیت اساس تعلیمات شریعت است
بهطورکلی مقوله صلح در زبان عبری و آیین یهودیت بهقدری سفارش شده که در «میشنه تورا» قوانین پادشاهان آمده است: «شما از هر جنگی منع شدهاید تا هنگامی که تمامی راههای صلحآمیز را نیازموده باشید».
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، «شالوم» کلامی است که به صورت معمول برای مفهوم «صلح» در زبان عبری و آیین یهودیت به کار میرود اما مفهوم شالوم، بسیار وسیعتر از حالت «عدم وجود جنگ و درگیری» است و دارای معانی و مفهومی همچون حالت آرامش، اطمینان و امنیت کامل از هرگونه رخداد و اتفاق ناگوار، ارتباط مناسب بین افراد و کشورها نیز میباشد.
از نظر ریشهشناسی این کلمه از باب ثلاثی ص-ن-ح مشتق شده است و با کلمه «شالِم» به معنی کامل بودن، خوب بودن، کامیاب شدن، سالم شدن، همخوانی و موقعیت مناسب، هم ریشه است به حدی که براساس عقاید یهود، «شالوم» مبنا و پایهای برای تکامل و رسیدن به خداست.
حتی در برخی موارد کلمه شالوم، به عنوان صداقت، خوبی مطلق و در مقابل با شر مطرح شده است، یعنی میتوان گفت که صلح، تکامل، خوبی، صداقت در رابطه با هم، یک مفهوم واحد را مطرح میکنند.
اهمیت یک مفهوم در یک فرهنگ رابطه مستقیم به موارد و بسامد استفاده از الفاظ مربوط به آن، در آن فرهنگ دارد. کلمه شالوم دویست و هفتاد و سه بار در کتاب مقدس یهود «تنخ» به کار رفته است. علاوه بر آن در فرهنگ روزمره یهودیان لفظ شالوم، کاربردهای فراوانی دارد.
۱- استفاده از لفظ « شالم » در عبارت « شالم عَلِخم » به معنای آرزوی صلح و سلامتی برای مخاطب کردن که در بین تمامی یهودیان جهان متداول است و ریشه مشترک سامی با « سلام علیکم » دارد.
۲- استفاده از « شبات شالم » برای ادای احترام در روز شبات به ویژه در جوامع شرقی « میزراحی » و « سفارادی ».
۳- برای احوالپرسی در زبان عبری پرمصرفترین عبارات از ریشه شالم هستند:
مرد مفرد “Ma Shlomcha”
زن و مرد جمع یا مرد جمع “Ma Shlomchem”
زن مفرد “Ma Schlomech”
زن جمع “Ma Schlomechen”
۴- لفظ Alav Hashalom که معادل علیه السلام است و در مورد انبیا و درگذشتگان به کار میرود.
۵- عبارت Oseh Shalom که تقدیس خداوند است و به خاطر ایجاد و گسترش صلح در جهان و در بین تمامی مخلوقات در « شکرانه پس از صرف غذا »، « قدیش » و در تمامی قسمتهای شخصی نماز تکرار میشود.
۶- استفاده از کلمه « شالوم» به عنوان نام افراد و اماکن یک سنت قوی یهودی است.
۷- مقدسترین شهر جهان از دیدگاه یهودیان «شهر صلح – اورشلیم» نامیده میشود، که ترکیبی از «یرو» و «شالوم» است.
۸- از دیدگاه متکلمین یهودی «شالوم» یکی از القاب پروردگار جهان است.
۹- در قبالا (عرفان یهود) «شالوم» ارزش کیهانی مییابد و عامل ایجاد هماهنگی در عالم افلاک است.
به بیان دقیقتر چنان که پیشتر نیز اشاره شد، صلح و شالوم در سنت یهودی مفاهیمی فراتر از ترک مخاصمه، آتش بس، یا در جنگ نبودن دارد. شالوم یا صلح حالتی است که در آن فرد در درون و بیرون و یک ملت در درون و بیرون و تمام انسانها و بلکه تمام جهان در حالت کامل بودن، اعلاء بودن، بینقصی و بهترین شرایط به سر میبرند.
در اندیشههای یهودیت و در کتاب مقدس و تلمود (میشنا و گمارا) صلح همواره نقش محوری داشته و در تمامی این منابع به کرات بر آن تاکید شده است. صلح در یهودیت علاوه بر بعد خارجی، حتی در بعد خانوادگی و شخصی نیز مطرح میشود که بر هر کدام از آنها نیز تاکید فراوانی شده است.
حتی هنگامی که جنگ اجتناب ناپذیر میشود، قبل از شروع جنگ، در زمان جنگ و حتی پس از آن نیز قوانین متعددی برای ممانعت از جنگ و کاهش اثرات تخریبی آن وضع شده است. در «میشنه تورا» قوانین پادشاهان آمده است که «شما از هر جنگی منع شدهاید تا هنگامی که تمامی راههای صلحآمیز را نیازموده باشید».
از سوی دیگر شبیخون زدن، حمله به زنان و کودکان، قطع درختان میوه، عدم پافشاری در برخورد صلحآمیز شدیداً منع شدهاند. از سوی دیگر کسانی که تازه، زنی را عقد کردهاند یا خانه نو ساختهاند یا باغستان و مزرعه جدید احداث کردهاند از شرکت در جنگ منع شدهاند. قبل از شروع نبرد سرداران سپاه موظفند که با سپاهیان صحبت کنند و کسانی را که ترسیدهاند از کارزار معاف کنند.
چنانچه دشمن تسلیم شود در امان خواهد بود و حتی پس از پیروزی نیز بایستی مرزها و حدود را رعایت کرد. (تثنیه باب ۱۹ و باب ۲۰)
از دیدگاه کتاب مقدس صلح محدود به گروه خاص یا زمان و مکان خاصی نیست و خداوند تمام جهان و تمام فرزندان ابراهیم را با صلح برکت کرده است. (پیدایش باب ۱۲ آیه ۲)
حتی ارزش این مفهوم (صلح) به حدی بالاست که هر گاه خداوند بخواهد جمعی را متبرک کند آنان را با صلح برکت میکند (مزامیر داود باب ۲۹ آیه ۱۱). وظیفه شرعی یهودیان است که برای برقراری صلح، دوستی و عدالت در جهان تلاش کنند و صلح جهانی از آرزوها و آرمانهای یهود تلقی گردیده است. (یشعیا نبی ۱۱ آیه ۱۱-۹) « هیچ بدی و گزندی در زمین خدا وجود نخواهد داشت زیرا که همانگونه که دریا از آب مملو و پوشیده است جهان پر از شناخت خداوند خواهد شد».
حافظ اصلی صلح در جهان ذات اقدس الهی است که چنانچه شروران و ظالمان قصد جنگ افروزی و ستمکاری داشته باشند و بخواهند صلح را از بین ببرند خود با آنان مقابله خواهد کرد « شریران آمادهاند تا محرومان و نیازمندان را آماج حملات خود قرار دهند و صدیقان را نابود سازند اما شمشیرهای آنان به قلبشان فرو خواهد رفت و کمانهایشان شکسته خواهد شد ». (مزامیر داوود فصل ۳۷ آیه ۱۴ و ۱۵)
پایبندی و احترام به صلح جزو شروط اولیه و بدیهی سعادت است و در ردیف پرهیز از بدی و نگاهداشتن زبان از بدگویی قرار میگیرد. « ای فرزندان من به من گوش کنید، چه کسی به دنبال سعادت و عمر طولانی است. پس زبانتان را از بدی و لبانتان را از بیهودهگویی نگاه دارید و از بدی دوری کنید و صلح را پیشه خود سازید ». (مزامیر داوود باب ۳۴ آیه ۱۵-۱۲ )
صلح و شالوم از چنان جایگاه والایی در دین و کتاب مقدس برخوردار است که خداوند صلح کامل را به عنوان مهمترین عنصر رستگاری به جهانیان بشارت میدهد و بر طبق کتاب مقدس صلح کامل و جهانشمول بزرگترین هدیه منجی عالم بشری به جهانیان است:
« تمام خوشی او در اطاعت از خداوند خواهد بود، او براساس حق داوری خواهد کرد، و از بدکاران انتقام خواهد گرفت، گرگ و بره در کنار هم به سر خواهند برد و پلنگ با بزغاله در یک بیشه خواهد خوابید. گوساله با شیر طی طریق خواهد کرد و کودکی شبان آنان خواهد بود و هیچ بدی و گزندی در زمین خدا وجود نخواهد داشت». (یشعیا باب ۱۱ آیه ۹-۱۱)
در واقع در آن ایام جهان نه در حال آتش بس به سر خواهد برد و نه در حالت جنگ سرد یا صلح مسلح، بلکه صلح واقعی بر جهان حاکم خواهد شد و نیاز به هیچ جنگافزاری مطرح نخواهد بود و تمامی توان بشر برای سازندگی و رفاه به کار گرفته خواهد شد.
«خداوند به جنگهای بین اقوام پایان خواهد بخشید و آنان شمشیرهای خود را به گاوآهن و نیزههای خویش را به اره تبدیل خواهند کرد و اقوام، دیگر در فکر جنگ نخواهند بود » (یشعیا باب ۲ آیه ۴)
در آن دوران چون قضاوت تنها به عادلترین قاضیان (خداوند) واگذار خواهد شد، ترس از جهان رخت خواهد بست و صلح و امنیت چنان بر جهان سایه خواهد افکند که حتی نیازی به آموزش فنون جنگی وجود نخواهد داشت.
«خداوند در میان قوم ما داوری خواهد کرد و به اختلافات قدرتهای بزرگ در سرزمینهای دوردست پایان خواهد بخشید ایشان شمشیرها و نیزههای خود را برای ساختن گاوآهن و قیچی باغبانی خواهند شکست. امتی به امت دیگر شمشیر نخواهد کشید و دیگر باره جنگ را نخواهند آموخت، و هر کس در خانه خود در صلح و امنیت به سر خواهد برد زیرا که چیزی که باعث ترس شود وجود نخواهد داشت. (یخا نی باب ۴ آیه ۳ و ۴)
به جز کتاب مقدس در منابع دیگر یهودی نیز راجع به صلح مباحث زیادی مطرح شده است و ترویج صلح را معادل و بلکه عین خوبی و نیکوکاری دانستهاند. هیلل میگوید:
«صلح را دوست بدارید و آن را اشاعه بدهید و مخلوقات را دوست بدارید ». (تلمود: پیرقه آووت باب اول بخش ۱۲)
و این تأکید بهحدی است که آمده است «اساس تعلیمات شریعت یهود اشاعه صلح است» تلمود گیطین برگ ۵۹ ب . ربی الیعزر عقیده دارد که « صلح مهمترین درسی است که در تعالیم پیامبران وجود دارد و ربی مئیر عقیده دارد «صلح بزرگترین مخلوقات خداوند است».
برطبق نظریه ربان شیمعون بن گملیئِل جهان بر سه چیز استوار است: «عدالت، راستی و صلح» و راو مونا عقیده دارد که این سه در واقع یک چیز هستند و حتی طنز و شوخی که صلح را برای انسانها به ارمغان بیاورد مجاز و حتی خوب شمرده شده است. ( تعنیت برگ ۲۲)
بسیاری از علما و متکلمین یهودی من جمله ربی حنینا عقیده دارند که ایجاد صلح و حفظ آن از معدود دستوراتی است که «با هر گاه » یا « وقتی که » شروع نمیشود و محدود به زمان، مکان یا شخص خاص نیست و همیشه لازمالاجراست تا آن جا که بر یهودیان واجب است که برای صلح در هر کشوری که زندگی میکنند دعا میکنند. (فصول پدران)
ارزش صلح و صفا بین افراد به حدی است که بیان میشود اگر بین افراد بتپرست صلح برقرار باشد خداوند، عقوبت آنها را به تأخیر انداخته و به آن فرصت بیشتری میدهد، ولی اگر بین افراد درگیری برقرار باشد حتی اگر موحد و مومن باشند هر چه سریعتر مستوجب کیفر میگردند. (تلمود)
از سوی دیگر مفهوم صلح در یهودیت تنها به روابط بین ملتها یا روابط درون ملتها محدود نمیشود، بلکه مسئله صلح در روابط بین افراد خانواده « شالوم هبیت » بارها مورد تاکید قرار گرفته است، حتی صلح در درون یک فرد نیز مورد تاکید است و فرامینی نظیر نیایش و قدوسیت روز مقدس شنبه که در آن فرد یهودی از ابزار کار استفاده نمیکند و کمتر به دخل و تصرف در طبیعت میپردازد تمرینی برای صلح درونی است و شبات دریچهای کوچک به جهان خدایی است که در آن صلح و کمال حاکم است.
از دستورات تورات مقدس ملحق شدن به خداوند است یعنی همانگونه که خداوند ما را از لحاظ معنوی شبیه به خود آفریده است و همانطورکه خداوند دارای صفات صلحطلبی، روشنی، مهر و محبت، نیکی، عدالت و پاکی و هزاران صفات عالیه دیگراست، ما انسانها نیز خود را به آن صفات متصف سازیم. یعنی صلحطلب، مهربان، نیکیکننده، عادل و پاک باشیم تا بدینگونه به آفریدگار خود نزدیک گشته و از لحاظ معنوی به او ملحق گردیم. که این امر میتواند بهترین راهکار در راستای جایگزینی صلح، دوستی و محبت به جای خشونت باشد.
در تورات ذکر میگردد که به علت فساد و کفر اهالی شهرهای سدوم و عمورا و شهرهای مجاور تقدیر الهی بر نابودی آنها قرار میگیرد. ولی حضرت ابراهیم (ع) با خداوند به مذاکره میپردازد که شاید در این ۵ شهر، ۵۰ نفر فرد صالح و عادل باشند و خداوند، این شهرها را به اعتبار آنها نجات دهد اما ۵۰ نفر با این صفات پیدا نمیشود.
حضرت ابراهیم در هر درخواست تعداد نفرات صالح را کم کرد تا ۱۰ نفر، ولی حتی ۱۰ نفر فرد درستکار نیز در آن منطقه وجود نداشت و آن شهرها ویران گشتند و سؤالی مطرح میگردد مگر نه این که خداوند از ابتدا میداند که فرد صدیقی در آن منطقه وجود ندارد پس چرا با حضرت ابراهیم به مذاکره میپردازد؟ بلک این امر نشان میدهد که خداوند و پیامبرانش به دنبال صلح و آرامش هستند و حتی برای شهرهایی که ساکنانش فاسد گشتهاند به دنبال دلیل و بهانهای میگردند تا نجاتشان دهند.
در مزامیر حضرت داود (ع) میخوانیم که آن حضرت برای نابودی بدیها دعا میکند نه نابودی بدکاران چرا که با از بین رفتن بدیها زمینه اصلاح بدکاران نیز فراهم گردیده و فرد بدکاری وجود نخواهد داشت.
همانطور که ذکر شد، یهودیان، عبارت «عُوسه شالوم» را بارها در سه نماز روزانه یهود تکرار کرده و درخواست میکنند. «خدایی که در افلاک و مدارات آسمان، صلح ونظم برقرار کرده، با رحمتهایش صلح و صفا را در میان ما، انسانها برقرار نماید».
به امید روزی که صلح واقعی و جاویدان بر جهان سایه افکند و تمامی ابنای بشر و سایر مخلوقات خداوند همچون نبوت اشعیای نبی «زندگی گرگ با بره و پلنگ با بزغاله» در کنار هم با آرامش زندگی نموده و مفهوم واقعی «شالوم» را حس کنند.