وقف در روسیه سابقه طولانی دارد. در دوره تزارها و شوروی علیرغم تحت فشار قرارگرفتن مسلمانان، موقوفاتی به ثبت رسیده است. در روسیه کنونی وقف با چالشهای قانونی روبروست.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، در روسیه قبل از انقلاب، نهاد وقف منبع اصلی ساخت و اداره مساجد، مدارس و مؤسسات خیریه بود. اگرچه در حال حاضر تأسیس نهاد وقف در روسیه مشکل به نظر میرسد، اما در دوران پیش از شوروی، علیرغم عدم تمایل آشکار مقامات نسبت به آن، وقف در فضای قانونی روسیه وجود داشت.
در قلمرو روسیه کنونی، وقفها برای اولینبار در خانات کازان ظاهر شدند؛ مقامات تزاری بیشتر آنها را در منطقه ولگا بلافاصله پس از فتح خانات کازان مصادره کردند. بقیه موقوفات هم در دهه ۱۷۳۰ مصادره شدند. بعدها، تحتفشار جامعه مسلمانان، بهتدریج شرایط برای احیای نهاد وقف فراهم شد؛ اما اموال مصادره شده مسترد نگردیدند. در سال ۱۸۲۹، در ناحیه استرلیتاماک در استان اورنبورگ (اکنون جمهوری باشقورتوستان)، ایبرایف که یک کارآفرین بود ۵ مغازه تجاری با درآمد ۲۰۰ روبل را وقف کرد. درآمد این موقوفات برای تعمیر و نگهداری ساختمانهای مسجد جامع استرلیتامک و دو مدرسه که با هزینه شخصی خود ساخته بود، صرف میشد. این اولین اقدام مستند در تشکیل وقف در روسیه است. با گسترش وقف در سال ۱۸۶۳ قوانین وقف اراضی در قانون باشقیرها تصویب شد. اولین وقف درآمدزای رسمی ثبت شده در استان کازان (جمهوری تاتارستان کنونی) در سال ۱۸۳۰ بود. یونساف تاجر، دو مغازه را به اولین مسجد جامع (المرجانی) وقف کرد. تا سال ۱۹۱۷، تقریباً تمام مساجد در کازان دارای اموال وقفی بودند.
بخشهای مختلف امپراتوری تزاری – منطقه ولگا، کریمه، آسیای مرکزی، قفقاز و ماورای قفقاز – با داشتن تجربیات متفاوت از تعامل با دولت تزاری، نهاد وقف را به طرق مختلف احیا کردند. اولین سند تنظیم اموال وقفی دررابطهبا منطقه ترکستان به تصویب رسید. طبق مقررات هیئت روحانی تائورید محمدی در سال ۱۸۳۱ که در قانون امپراتوری روسیه گنجانده شد، وقفها دارایی دولت نبودند و درآمد حاصل از آنها از طریق کمیسیونرهای ویژه تحت نظارت توزیع میشد.
دولت تزاری متوجه شد که اموال وقفی محور اساسی اقتصاد جوامع مسلمان است و آنها را قویتر و مستقلتر میکند، بنابراین از آنجایی که نمیتوانست وقف را ممنوع کند، تلاش کرد تا جایی که ممکن است روند ثبت رسمی اموال وقف را پیچیده کند. مثلاً مقرر شد که برخی از اراضی فقط با اجازه خاص سران ولایتها و گاهی با اجازه خود شاهنشاه وقف شوند. در کنار مسئله ثبت وقف معافیت مالیاتی اموال وقفی مسئله دیگر بود. در نتیجه، تنها ۱۰ درصد از وقفهای موجود در زمان انقلاب اکتبر به رسمیت شناخته شده بود.
با وجود شرایط سخت، نهاد وقف تا سال ۱۹۱۷ به طور فعال توسعه یافت. در بخارا تا سال ۱۹۲۰، وقفها یکچهارم کل زمینهای آبی را تشکیل میدادند. در کازان، سامارا، اورنبورگ، سنپترزبورگ و ایرکوتسک مراکزی برای کمک به مسلمانان وجود داشت. سازمانهای خیریه برای کمک به زنان مسلمان نیازمند ایجاد شده بود. علاوه بر این، مشهور است که تاتارها قبل از انقلاب دارای ملک وقفی در جده، مکه، مدینه و استانبول بودند که زائران در آنجا اقامت داشتند. بر اساس برخی برآوردها، تنها در مکه حدود صد واحد اموال وقفی متعلق به مسلمانان روسیه بود.
علیرغم پیشرفت کموبیش نهاد وقف، گاهی در وقف تخطی از الزامات شرعی مشاهده میشد. مهمترین تخطی قراردادن پول وقف شده در بانک و استفاده از سود آن برای نیازهای دینی و اجتماعی بود که این کار به دلیل ربوی بودن جایز نیست.
پس از کودتای بلشویکی، دولت جدید شوروی، تصمیم به انحلال کامل موقوفات گرفت. این طرح بهتدریج، طی ۱۰ تا ۲۵ سال، بسته به منطقه و تعداد مسلمانان ساکن در آنجا اجرا شد. در برخی مقاطع، دولت شوروی عقبنشینی کرد و حمایت خود را از نهاد وقف نشان داد، اما این تصمیمات فرصتطلبانه بود و بهمحض اینکه نیازی به ابراز دوستی با جامعه مسلمانان دیده نمیشد، دوباره سیاست ضد وقف به کار گرفته میشد.
احیای نهاد وقف بعد از فروپاشی شوروی ازسرگرفته شد. ابتدا موقوفاتی که مسلمانان حفظ کرده بودند، آشکار کردند که زمینهای کشاورزی داغستان جزو آنها بود. این زمینها با وجود واگذاری به مالکیت مزارع جمعی، هنوز به طور غیررسمی وقف محسوب میشدند. محصولات آنها با رضایت ضمنی مقامات محلی، مخفیانه برای نیازهای مذهبی و اجتماعی جوامع محلی، از جمله برای افطار روزهداران، دانش آموزان مدارس، ، فقرا و یتیمان، مهمانان روستا، مؤذن، دانشمندان، آبرسانی به مسجد، خرید دام، پتو و روغن برای مسجد و مساجد روستاهای مجاور صرف میشد.
پس از آن مرمت مؤسسات مذهبی آغاز شد، صدها مسجد و عبادتگاه افتتاح گردید، سیستم مدیریتی برای مساجد مسلمانان ایجاد شد، ساختارهای ادارات روحانی در مناطق مختلف کشور شکل گرفت و شبکه آموزش اسلامی گستردهای در روسیه به وجود آمد. به عنوان مثال، تا سال ۲۰۰۲، تنها در تاتارستان یک دانشگاه اسلامی، دو مدرسه عالی، شش مدرسه متوسطه تخصصی و یک مدرسه متوسطه مسلمانان وجود داشت. همه آنها نیاز به بودجه منظم داشتند. بااینحال، مرمت نهاد وقف با مشکلات جدی مواجه شد که سازمانهای مذهبی را مجبور به استفاده از منابع مالی دیگر کرد. متأسفانه مانند همه جای جهان اسلام قوانین روسیه اجازه تشکیل وقفهای تمامعیار را نمیدهد.
برگرفته از کتاب “وقف: مفهوم، مدیریت، توسعه و تأمین مالی” ایلدوس رافیکوف، گاپور اوزیف