عضو هیئت علمی مؤسسه آینده روشن اظهار کرد: اعتقاد به مهدویت آثار سترگی برای شیعیان و باورمندان به این مسئله دارد که اولین آن امیدآفرینی است زیرا امید گمشده بشر معاصر است؛ عصر کنونی عصر اضطراب و افسردگی است و علتش این است که بشر آینده را تیر و تار میبیند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، نهم ربیعالاول سالروز امامت امام زمان(عج) است، روزی که ایشان در ۵ سالگی به امامت رسیدند و تاکنون عمر شریفشان در غیبت صغری و کبری سپری شده است. به بیان دیگر امروز سالروز آغاز امامت امامی است که ما در عصر او به سر میبریم و او آخرین حجت بر حق پروردگار است.
حضور ظاهری نداشتن حضرت ولیعصر(عج) موضوعی است که دستاویز ایجاد سؤالات و شبهات متعددی شده است؛ آیا مهدویت مورد قبول همه ادیان است؟ چگونه مدعیان مهدویت را معرفی و شناسایی کنیم؟ چه رابطهای میان نابودی اسرائیل و عربستان و مسئله ظهور وجود دارد؟
گفتوگویی با حجتالاسلام و المسلمین نصرتالله آیتی، عضو هیئت علمی مؤسسه آینده روشن
مهدویت در ادیان غیر از اسلام چه جایگاهی دارد؟
نسبتدادن مهدویت به ادیان غیر اسلام تعبیر درستی نیست زیرا اعتقاد به مهدی، اندیشهای اسلامی است و ادیان و مکاتب دیگر موعودباور و منجیباور هستند، مثلا در مسیحیت، موعود و منجی وجود دارد ولی مهدی نیست. مسئله نجات و موعودباوری حتی در مکاتب بشری و زمینی هم وجود دارد لذا اعتقادی بینالادیانی است و همه ادیان و حتی بسیاری از مکاتب بشری معتقدند که دنیا روزی به روزهای طلایی و خوش خود خواهد رسید و دوره سیاهی و ظلم تمام شده و روزی سرانجام منجی موعود خواهد آمد و بشر را نجات میدهد.
در اسلام به این اعتقاد، مهدیباوری گفته میشود، منجی مسیحیت، مسیحا نام دارد و منجی یهودیان هم ماشیح نامگذاری شده است و زرتشتیان معتقد به نجاتبخشی توسط سوشیانت هستند؛ آنها معتقدند که عمر بشر ۱۲هزار سال به طول میانجامد و این دوره ۱۲ هزار ساله به سه دوره ۴ هزار ساله تقسیم شده و در پایان هر دوره یک سوشیانتی هویدا میشود و سوشیانت بزرگ در دوره سوم آشکار خواهد شد و او به کیفیت خاصی زاده شده و به دنیا میآید و ما در پایان دوره سوم هستیم.
آیا منجی یا موعود در ادیان مختلف همان حضرت مهدی(عج) شیعیان است؟
ما یکبار از منظر شیعی به مسئله مینگریم و یکبار از غیر منظر شیعی؛ اگر از منظر غیر شیعی نگاه کنیم در این صورت یک مسیحی و یهودی معتقد نیست که امام مهدی(عج) همان منجی موعود آنان است زیرا خصوصیاتی برای منجی خودشان قائل هستند که منطبق بر امام عصر(عج) نیست؛ مثلا زرتشتیان بر این باورند که دختر باکرهای در کنار رود هامون آب تنی میکند و نطفه مقدسی که از گذشته دور در هامون وجود داشته است وارد رحم او شده و باردار میشود و سوشیانت از او زاده میشود، ولی اگر از منظر خودمان به داستان بنگریم خواهیم دید که منجی موعود یک حقیقت بیشتر نیست و اگر اختلافی در این باره وجود دارد از این باب است که؛ چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند و چه بسا در آموزههای اصیل ادیان توضیحات و توصیفاتی برای موعود وجود داشته است که اگر تحریف نشده بود آنها هم میدانستند که موعودشان، همان مهدی شیعیان است ولی به هر تقدیر زمان و تاریخ گذشته است و تحریفات و کم و زیادهایی در سنن ادیان رخ داده که زلالی خود را از دست داده است و اختلاف دیدگاه در این باره ریشه در همین تحریفات و تغییرات دارد اما از منظر یک شیعی معتقد، موعود یک نفر بیشتر نیست و در سایر ادیان نیز از همین موعود سخن گفته شده است.
این روزها برخی از سخنرانان درباره نشانههای ظهور و وعده نزدیکی ظهور حضرت حرف میزنند. وعده ظهور و تطبیق برخی رویدادها و اتفاقات به عنوان نشانه ظهور میتواند چه فایده یا آسیبی به همراه داشته باشد؟
ما یک مسئله وعده ظهور داریم و یک مسئله تطبیق نشانهها بر حوادث و شخصیتها و باید بین این دو فرق بگذاریم؛ وعده ظهور یک وعده آسمانی است و همه پیشوایان ما و در راس ایشان نبی اکرم و همه انبیا وعده ظهور دادهاند و فرمودهاند شما ظهور را نزدیک ببینید. در دعای عهده میخوانیم که؛ انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا؛ کافران ظهور را دور میپندارند ولی ما آن را نزدیک میبینیم. ما همیشه باید با این نگاه همراه شویم که خداوند ممکن است هر لحظه و آنی امر فرج را محقق کند و امام زمان(عج) ظهور کنند و چه بسا همین امروز و همین ماه چشم ما به جمال ایشان منور شود لذا ما باید همیشه با این نگاه همراه شویم. اگر کسی بگوید حالا حالاها ظهور رخ نمیدهد و به عمر ما نمیرسد به تعبیر دعای عهد در زمره کافران است. کسی که مؤمن باشد باید ظهور را نزدیک ببیند. و این احتمال را بدهد که همین امروز خداوند متعال اذن ظهور بدهد.
البته اینکه ظهور را نزدیک ببینید به معنای این نیست که «ظهور نزدیک است» یعنی ما امید و رجای واثق داریم که ظهور به زودی رخ دهد و از رحمت و لطف خداوند مایوس نیستیم اما از سوی دیگر ما در برابر خداوند تسلیم هستیم زیرا چه بسا مصلحت در این است که سالیان سال غیبت به تاخیر بیفتد و در کنار امیدی که داریم گوشه ذهنمان هم توجه به این مسئله داریم که ما تسلیم هستیم و چه بسا خدای ناکرده قرون دیگری هم بیاید و ما ظهور را نبینیم اما مساله تطبیق علائم و نشانهها بر رخدادها و شخصیتها کار خطرناکی است.
البته تطبیق گاهی از روی احتمال است ولی گاهی هم قطعی است و آنچه بنده عرض کردم خطرناک است همین تطبیق قطعی است چون ما راهی برای شناخت مصادیق واقعی نشانههای ظهور نداریم مگر هنگامی که ندای آسمانی شنیده شود یعنی تا زمانی که ندای آسمانی شنیده نشود باب تطبیق قطعی بسته است و باید سفره آن را برچینیم ولی تطبیقات احتمالی به این شرط که آنچه در احادیث آمده است با حوادث مشابهت داشته باشد ایرادی ندارد اما بایستی توجه داشت که این تطبیقات احتمالی است و چه بسا اشتباه باشد.
با بروز برخی مشکلات اجتماعی و اقتصادی بازار مدعیان ظهور داغ میشود و البته مشتری بیشتری هم پیدا میکنند. مردم عادی چگونه باید مدعیان دروغین مهدویت و ارتباط با امام عصر را از راستگویان تشخیص دهند؟
در مورد مدعیان دروغین و کسانی که مدعی ارتباط با امام عصر(عج) هستند و اینکه چگونه آنان را بشناسیم و راه خود را از آنان جدا کنیم باید تاکید کنم که ما نباید دنبال دلیل بگردیم زیرا هر کسی مدعی ارتباط با امام زمان(عج) باشد خودش بهترین دلیل بر آن است که ادعای این فرد، دروغ است زیرا آنکه را اسرار حق آموختند/ مهر کردند و دهانش دوختند. مدعی ارتباط با امام زمان(عج) دنبال کسب نان و آب است وگرنه کسی که چیزی مهم در چنته دارد و توفیق زیارت ایشان را داشته هرگز بر سر ماذنه فریاد نمیزند که من آقا را زیارت کردم و دیدم لذا همین که ادعا میکند خود این ادعا کردن بهترین دلیل بر دروغگویی اوست و اثبات دروغگو بودنش دلیل دیگری نمی خواهد.
یکی از سهلالوصولترین و همه فهمترین راهها برای شناخت مهدی واقعی این است که قبل از ظهور، ندای آسمانی شنیده میشود و هر کسی قبل از شنیدهشدن این ندا، مدعی مهدویت شود دروغ میگوید؛ ندای جبرئیل هم کاری خارقالعاده و اعجابآفرین است؛ ایشان قبل از ظهور ندا میدهد و هر قوم و نژادی با زبان خودش این صیحه را متوجه میشود؛ عربها به عربی و فارسها به فارسی، انگلیسیها هم با زبان انگلیسی خواهند فهمید لذا اهل بیت(ع) به ما فرمودند امام مهدی را با ندا بشناسید. بنابراین هر کس قبل از ندای آسمانی و سایر نشانههای حتمی ظهور ادعای مهدویت کند دروغگویی بیش نیست.
مسائلی مانند نابودی عربستان جزء نشانههای ظهور است؟
درباره ارتباط نابودی عربستان با ظهور؛ چنین چیزی در روایاتظهور بیان نشده و اگر کسی آن را بیان کرده گمانهزنی اوست که ریشه روایی ندارد. تا جایی که مطلعم روایتی در خصوص نابودی عربستان وجود ندارد. البته در برخی روایات اهل بیت(ع) و در تفسیر آیات آغازین سوره مبارکه اسرا بیان شده است: «لتفسدن فی الارض مرتین»؛ خداوند خطاب به بنیاسرائیل گفته است که شما دو فساد خواهید داشت و وقتی اولین فساد را انجام دادید «فجاسوا خلال الدیار»، ما قوم سرسختی را به سراغ شما میفرستیم که در خانه و کوچه شما را نابود خواهند کرد. همچنین، در برخی روایات بیان شده است که شیعیان این کار را میکنند و در برخی روایات هم به مردم قم اشاره شده است. بنابراین روایات اندک و ضعیفالسندی از اهل بیت(ع) داریم که مبنی بر نابودی یهود به دست شیعیان قم است. لذا با قاطعیت نمیتوان نظر داد و امید داریم که این اتفاق رخ دهد. پس نابودی اسرائیل در روایات بیان شده است، ولی در مورد عربستان هیچ سند و روایتی وجود ندارد.