در ایران نیز از دیر باز حرفه پزشکی مورد توجه جامعه یهودیان بوده است تاجایی که هم اکنون همواره پزشکان یهودی ایرانی در تمامی طول جنگ تحمیلی با حضور در صحنه جنگ یا پشت جبهه ها همواره پشتیبان پزشکان مسلمان بوده اند و با ایثار و با در نظرگرفتن سوگندنامه پزشکی هارامبام که بین بیماران یهودی و غیر یهودی تفاوتی قائل نمی شود، فعالیت می کردند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، با استناد به آیه تورات مقدس (از جان خود مواظبت کنید)، نتیجه می گیریم که حُداوند، همانقدر که به مراقبت از امور روحانی توصیه میکند و ۶۱۳ فرمان (۲۴۸ اوامر و۳۶۵ نواهی) برای رستگاری دو جهان برای انسان وضع می نماید، همچنین دستورمی دهد که انسان از جسم خود مواظبت کند. در میشنا و گمارا هم از زبان دانشمندان و متفکران یهود، پندهای بسیاری در زمینه رعایت بهداشتی و مراقبت از جسم به چشم میخورد مانند (پاکی بدن سبب طهارت روح می شود.) یک روح سالم در جسمی تندرست میتواند فرمانهای ا.لهی را انجام دهد زیرا انسان با برخی بیماریها از انجام تعدادی از فرامین معاف میشود. بطور مثال انسان بیمار نمیتواند میصوای سکونت در سوکا را انجام دهد یا تفیلا های روزانه را کامل بخواند یا تعنیت بگیرد.
به علت وجود همین دستورات است که علم پزشکی در دین یهود مقام شامخی مییابد. در (سنهدرین ۱۷ ب) آمده است فرد عاقل نباید در شهری که پزشک ندارد زندگی کند. هرچه در تاریخ یهود به عقبتر برگردیم، تار و پودش این حرفه مقدس را واضحتر میبینیم. آیا یهودیانی که از مصر آزاد شدند با خود اصول پیشرفته پزشکی مصر را به ارمغان آوردند؟ آیا آگاهی دانشمندان تلمود از خواص گیاهان دارویی موجب کشف این رشته علم پزشکی شد که اکنون علم دوباره به آن روی نموده است؟ جواب این سئوالات هر چه باشد تغییری در این واقعیت نمیدهد که یهودیان پزشکان بی شماری به جامعه بشریت تقدیم نموده اند.
هارامبام (ربی مشه برمایمون قرن دوازدهم پزشک دربارصلاح الدین ایوبی که بیحضور او حاکم غذایی صرف نمیکرد) درعین حال حاخام بزرگ یهودیان آن زمان بود که علاوه بر کتب فلسفی و قانون، مقالا تی هم در زمینه پزشکی نوشته است. ربی اسرائیل بعل شم طوو (رهبر و پایهگذار نهضت حسیدیم در روسیه قرن هفدهم) به شفای بیماران با گیاهان دارویی که در کوهستانهای اطراف روسیه به دست میآمد مشهور بود و یکی از وجوه تسمیه نام او (صاحب نام نیک) به این علت است که بیماران با گیاهان و دعاهای او شفای فوری مییافتند. رازی معلم و استاد خود را در پزشکی، ابوسهیل پسر سهیل ربان الطیری پزشک یهودی می داند. فرج بن سلیم که اروپاییان اورا فرجیوس مینامند الحاوی را به لاتین ترجمه کرد و دنیای غرب را با اندیشه های پزشکی شرق آشنا نمود.
واقعه جالبی از ربی شالم دووبراز لوباویچ نقل میشود که در سالهای ۹۵ -۱۸۹۴ کشف مهمی در رابطه با عاملی در مغز کشفشد که نقش اساسی در حافظه و دقت انسان بازی میکند. هنگامی که این موضوع بهاین راو بزرگ اطلاع داده شدبهآرامی کتابی را از قفسه کتابهای قدیمیش برداشت که درآن صفحهای را نشان میداد که در مورد همان عامل در مغز توضیح دادهبود. هنگامیکه حاضرین تعجب خود را ابراز کردند راو توضیح داد که از دانش پدران ما، سینه به سینه هم نکاتی نقل شده است که فراگیر بسیاری از علوم از جمله پزشکی میشود.
پزشکان یهودی ایرانی
در ایران نیز از دیر باز حرفه پزشکی مورد توجه یهودیان بوده است تاجایی که هم اکنون نیز خانواده هایی که همگی به این خدمت مقدس مشغولند وجود دارند. که تک تک افراد آن چه زن وچه مرد در رشتههای مختلف پزشکی مشغول به انجام وظیفه هستند. حضور بیمارستان سپیر در یکی از جنوبی ترین خیابانهای تهران، شاهدی است بر تلاش مستمر یهودیان درخدمات اجتماعی و مشارکت آنها در جامعه مدنی ایران.
نام این بیمارستان، از پزشک جوانی که با ایثار و از خودگذشتگی جان خود را در راه خدمت به مردم از دست داد، برگرفته شده است، دکتر روح اله سپیر فرزند مرحوم آقاجان و بانو نصرت بود. وی نوه حکیم شلمو پزشک دربار ناصرالدین شاه بود که مادرش هم به عنوان قابلهای پر تلاش و ایثارگر خدمت میکرد. دومین فرزند این خانواده با سواد و ثروتمند که در مدرسه نور صداقت تحصیلکرد و پس از ورود به دانشکده پزشکی بخاطر داشتن روحی پر مناعت و بدون توقع از خانواده، برای مخارج تحصیل به درست کردن دارو میپرداخت. همچنین در دبیرستان نور صداقت شروع به تدریس نمود تا جوانانی مانند خود پرورش دهد. روزی با دیدن مرگ یک زائوی یهودی در اثر بی احتیاطی یک پرستار، در کنیسای ملا حننیا در خیابان سیروس درمانگاهی با وسایل خودش و کمک دیگران تأسیس کرد.
در حاشیه رسیدگی به بیماران، دکتر سپیر فعالیت خود را به عنوان پیام آور بهداشت با همکاری عدهای آغاز کرد. نظارت بر بهداشت مغازهها و قصابیها و منازل، آموزش بهداشت عمومی و فردی، مراجعه به شهرداری برای تسریع بهداشت کوچه ها و محله ها. برای تأمین هزینه لازم برای نگهداری و تأمین داروی بیماران به واردکنندگان دارو مراجعه میکرد یا کنسرتهایی به همراهی مرتضی و موسی نی داوود و ملوک ضرابی برگزار کرد تا با درآمد آنها بتواند کمک های بیشتری به مردم آن زمان که اکثریت با فقر گریبانگیر بودند بنماید. سرنوشت این مردبزرگ با شیوع تیفوس در تهران به علت حضور سربازان بیگانه در زمان جنگ جهانی دوم رقم خورد. دکتر روح اله سپیر بدون در نظر گرفتن مسری بودن این بیماری با عشق به همنوع و فراموشی خود به یاری بیماران بی شمار شتافت و سرانجام بابت تیفوس در قبل از پسح سال ۱۳۲۲ نشامای(جان) پاک خود را به باقی عالم سپرد.یادش گرامی باد.
ذکر این نکته ضروری است، که پزشکان یهودی در تمامی طول جنگ تحمیلی با حضور در صحنه جنگ یا پشت جبهه ها همواره پشتیبان پزشکان مسلمان بوده اند و با ایثار و با در نظرگرفتن سوگندنامه پزشکی هارامبام که بین بیماران یهودی و غیر یهودی تفاوتی قائل نمیشود به درمان هموطنان پرداختهاند. این مقاله با یاد پزشکان گمنامی که در گوشه وکنار ایران و جهان، بدون جستجو برای نام و شهرت، بهحرفه مقدسخود ادامه میدهند و تنها شفای بیماران را میطلبند پایان میپذیرد. باشدکه همه ما وسیلهای باشیم برای نزول رحمات ا.لهی وآگاهی داریم که پزشکان به علت تخفیف درد دردمندان، حُدایگونه ترند.