چکیده:
در چند سال اخیر، اکثر محافل خبری و تحلیل سیاسی جهان تقریباً به اتفاق این ادعا را مطرح کردهاند که «لئو اشتراوس» پدر فکری نومحافظهگرایی است. در حالی که، تنها منبع و مرجع ادعای مذکور، نوشتهها و مصاحبههای انتقادی خانم شادیا بی. دروری است. وی برای مدعای خویش به رویکردی تمسک میکند که روح آن برای نویسندگان و حامیان چنین ادعایی، به ویژه در کشور ایران مغفول مانده است.
رویکرد فمنیستی و همجنسگرایانه شادیا دروری موجب شده تفسیری از اشتراوس ارائه شود که در واقع تحریف اندیشه مبتنی بر فضیلت و معنویت است. این مقاله به شیوه موردشناسی و با رویکرد انتقادی در صدد است با بررسی تصویر دروری از اشتراوس با تصویر واقعی وی به معناکاوی ضمنی خلطهای رایج جریانشناسی در فلسفه سیاسی معاصر بپردازد.
کلید واژه: فلسفه سیاسی، اندیشهشناسی، افلاطونشناسی، سعادتشناسی، پنهاننگاری، سنتگرایی، محافظهگرایی، نومحافظهگرایی.