در زمینه آشنایی با اقتصاد یهودیان ایران باید به چند مرحله تاریخی خاص اشاره کنیم تا بدانیم جامعه یهودیان ایران در زمینه فعالیتهای فرهنگی بعد از تأسیس مدارس آلیانس در ایران (سال ۱۸۹۵)، کارنامه درخشانی دارند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، در این گزارش با اقتصاد یهودیان ایران آشنا خواهید شد: از دورترین ایام تاریخ ایران تاکنون، یهودیان ایران همواره در کشورمان حضور داشته اند. با اینکه به لحاظ جمعیتی همواره جمعیت ایرانیان یهودی نسبت به سایر هموطنان خود رقمی ناچیز بوده است، اما همین حضور و ادامه زندگی مشترک قبل و بعد از ظهور اسلام، نشانه هایی گویا از فرهنگ و تمدن یهودی است. با همه اُفت و خیزها و نگرانی های پیدا و پنهان که در مورد زندگی اقلیت های دینی در ایران می توان یادآور شد، هیچ نشانه ای از نسل کشی یهودیان به سبک کشورهای اروپایی در قرون مختلف در تاریخ و فرهنگ ایرانیان یافت نمی شود.
بررسی دقیق و مستند زندگی کلیمیان و یهودیان در ایران و تأثیر آنها بر اقتصاد، تجارت، کشاورزی، صنعت و علوم کشورمان، قبل از دوران صفویه (۱۵۰۲ تا ۱۷۳۷) امکان پذیر نیست. البته نشانه هایی از حضور افراد سرشناس و بزرگان یهودی در مقامات مؤثر حکومتی ایران در قرون ۱۳ و ۱۴ میلادی می توان یافت. ولی این موارد به هیچ وجه نمایان گر موقعیت اقتصادی جوامع یهودی در دوران ذکر شده نمی باشد. سعد ا…، پزشک یهودی در دولت ارغون شاه (۱۲۸۴ تا ۱۲۹۱)، رشیدالدین فضل ا… همدانی، وزیر دولت غازان خان (۱۲۹۵ تا ۱۳۰۴) و بعضی دیگر از یهودیان را در مقامات دولت های ایلخانی ایران می توان یافت. در همین دوره، از شاهین، شاعر بزرگ یهودی که تورات را در مثنوی مشهور و معتبر خود به خط عبری و زبان فارسی سروده است، می توان نام برد.
اما مدارک قابل استناد بسیاری از زندگی کلیمیان در دوران شاهان صفویه در دسترس است. در این دوره، عمده محل تجمع یهودیان در اصفهان، شیراز، همدان، یزد، کاشان و شهرهای حاشیه کویر ایران بوده است. جمعیت کثیری از یهودیان کرد نیز در غرب ایران در شهرهای سنندج، کرمانشاه، کامیاران و دیگر نواحی کردنشین زندگی می کردند. اما در بعضی از شهرهای ایران چون تبریز به دلیل درگیری ها و هجوم های گاه و بیگاه و تبعیض های فراوان، جمعیت یهودیان عملاً متفرق شده و یا به حداقل رسیده است.
در عصر صفویه، اشتغال به بسیاری از حرفه ها برای یهودیان ممنوع بوده و مخصوصاً در دوران شاه عباس، مشاغلی که یهودیان می توانستند آنها را انتخاب کنند، در لیستی بدین شرح اعلام شده بود: “نخ تابی، پیله وری، زرگری، فعله گری، بقچه کشی، دوره گردی و غیره.” لذا یهودیان از فعالیت در بسیاری از فعالیت های اقتصادی باز داشته شده و در حاشیه فعالیت های جاری قرار می گرفتند. ولی در کردستان یهودیان عموماً در کشاورزی و خدمات جنبی آن اشتغال داشته و منشأ اثر بودند. البته این محدودیت ها هرگز نتوانست یهودیان را حتی به صورت پنهانی از فعالیت در زمینه های دیگر باز دارد. گزارش جالبی از آمار کلیمیان شیراز در اواخر دوران قاجار کم و بیش نسبت اشتغال یهودیان را در شهرهای دیگر نشان می دهد.
از جمعیت ۱۰ هزار نفری کلیمی های شیراز ۵ نفر طبیب، ۴ نفر داروساز، ۱۰ نفر ملا، ۱۵۰ نفر زرگر، ۵۰ نفر تاجر، ۱۰ درصد جمعیت مطرب (در معنی امروز، مجریان مراسم شادی مذهبی و هنرمند)، سه درصد عرقیات فروش (تولید و توزیع) و نزدیک به ۲۰۰ نفر صرّاف و بازاری و بقیه پیله ور بودند. البته این ترکیب اشتغال بعد از دوران صفویه است، وگرنه در عصر صفوی شرایط نامساعد بوده و سخت گیری ها چنان بود که تأثیر آن تا اواخر قرن نوزدهم بر جای مانده است.
یهودیان در دوره مشروطه
علیرغم انقلاب مشروطه در سال ۱۹۰۶ و ایجاد فضای مناسب تر برای شروع فعالیت اقلیت های دینی در زمینه های اقتصادی، برای یهودیان محدودیت ها به شدت ادامه یافت و در تمام زمینه ها اولویت فعالیت های اقتصادی با مسلمانان بود. برای مثال، در اواخر قرن نوزدهم که فعالیت کلیمیان در خرده فروشی قماش در اصفهان به صورت چشم گیر گسترش یافت، بلافاصله کسبه و فروشندگان مسلمان اعتراضات خود را در اصفهان به گوش مسؤولان رساندند. در نهایت، در همین حرفه ابتدایی نیز محدودیت فعالیت کلیمیان شکل قانونی گرفت و التزام نامه ای مبنی بر محدودیت یهودیان به فعالیت در خرده فروشی پارچه (بزّازی) بین انجمن مقدس ملی اصفهان و بزرگان یهودی به امضاء رسید. این التزام نامه در تاریخ یکشنبه ۲۶ ذی الحجه ۱۳۲۴ برابر با ۱۰ فوریه ۱۹۰۷ امضاء گردید. متن کامل این قرارداد بدین شرح است:
“طایفه یهود در محلات اصفهان و خارج شهر اصفهان الی دو فرسخ، معامله جنس بزازی و علاقه بندی و حریر به کلی ننمایند، اناثاً و ذکوراً. ولی جهت وصول مطالبات سابقه از حال الی سه ماه دیگر به توسط اناث و پیرمردهای خود که سن آنها سی و چهل سال زیادتر باشد، در مراوده به خانه های مسلمین مجاز هستند، مشروط بر آنکه بقچه جنس بزازی و غیره همراه نبرند تا بعد از سه ماه … . ولی محض رفاه حال آنها، در دهات که بیش از دو فرسخ فاصله دارند تا شهر اصفهان و هر چه بعیدتر، در معامله و داد و ستد مجاز هستند، مشروط که کاری خلاف قانون شریعت مطهره از آنها نسبت به مسلمین صادر نشود و هرگاه خلاف قوانین و شروط مزبور عمل نمودند، امنای مجلس محترم ملی مختارند که به تکلیف خود درباره خلاف کار معمول فرمایند.
البته مقرراً در معاملات آنها با ارامنه جلفا و مراوده به خانه آنها ممنوع نیستند. غرض، طرفیت آنها با مسلمین است. اما مطالبات حضرات یهود و مسلمین هرگاه تعویق حاصل نمایند، امنای مجلس محترم همراهی فرموده وصول فرمایند. دیگر اینکه، یهود حق دارد که در محل خودشان (جویباره) چهار دکان بزازی داشته باشند، ولی حق معامله با نسوان مسلمین ندارند.”
پیداست در چنین شرایطی یهودیان جز آنکه در حاشیه فعالیت های اقتصادی بمانند، چاره ای نداشتند.
اعمال این التزام و شبیه به آن تا انقلاب مشروطیت و حتی پس از آن، کم و بیش وجود داشته است. اما ارتباط با اروپاییان و تأثیر آن بر شرایط اقتصادی ایران و کم توان شدن دیکتاتوری شاهی و توسعه فعالیت های اقتصادی و تنوع مشاغل در ۱۵۰ سال اخیر، ارتباط یهودیان را با سایر اقشار ایران گسترش داد. بنابراین نقش کلیمیان ایران بعد از این دوره در بررسی تحولات اقتصادی ایران قابل توجه بوده است. به عنوان نمونه، در دوران اخیر تعداد پزشکان یهودی، خواه پزشکان درس خوانده و یا تجربی، به نسبت جمعیت بسیار بیشتر از سایرین بوده است. در همدان، تویسرکان، اصفهان، شیراز و تهران حرفه پزشکی در خانواده های یهودی تقریباً موروثی بوده است.
یهودیان در فرهنگ ایران
یهودیان ایران در زمینه فعالیت های فرهنگی بعد از تأسیس مدارس آلیانس در ایران (سال ۱۸۹۵)، کارنامه درخشانی دارند. اولین فرهنگ نویس به سبک امروزی، سلیمان حییم (۱۲۶۴ تا ۱۳۴۸) بوده است که با گذشت زمانی طولانی از تدوین فرهنگ های این مرحوم، حییم انگلیسی به فارسی ، فارسی به انگلیسی، عبری به فارسی، فارسی به عبری و مجموعه اصلاحات انگلیسی فارسی وی هنوز بیش از سایر فرهنگ ها مورد استفاده دانش پژوهان است. در همین دوران، فرهنگ های فارسی به فرانسه و فرانسه به فارسی مرحوم دکتر مرتضی خان معلم و یادآوری نام تاریخ نویسانی چون مرحوم حبیب لوی (نویسنده تاریخ یهود ایران) و پرویز رهبر (تاریخ یهود جهان) و در موسیقی ملی ایران و گسترش و غنی بخشیدن به آن، نقش مرتضی خان و موسی خان نی داود، بسیار مؤثر و قابل ذکر است.
بانکداران
قبل از تأسیس بانک شاهی به وسیله انگلیسی ها و اعلام تأسیس بانک ملی ایران، یهودیان در شهرهای مختلف در تجارت پول و صرّافی، فعالیت های سازمان یافته ای را شروع کرده بودند و حتی نام فامیل خانواده هایی به حسب موقعیت شغلی “بانکی” بود. در سال ۱۳۰۳ شمسی، خانواده حاجی الازار بابازاده، اجازه تأسیس بانک “رهنی و کارگشایی” را به نام آشر بابازاده از وزارت صنایع مستظرفه دریافت کردند.
در جواز فعالیت این بانک، وام دهی در مقابل رهن و وام های کارگشایی ذکر شده بود. در همین دوران، برادران دردشتی حاجی شموییل و گئولا در کنار محله سنتی کلیمیان تهران (محله عودلاجان) و حاجی رخمیم و حاجی اسحاق فهمیان و سپس میرزا خداداد بانکی، مؤسسات پولی و بانکی مشابه به ثبت رساندند که البته بعد از سال ۱۳۰۷ و تشکیل بانک کارگشایی، جواز تمام این مؤسسات باطل شد. البته در دوران جدید بانکداری نیز یهودیان ایران در زمینه مدیریت مالی و سرمایه گذاری فعال و سرشناس بوده اند. برای مثال، برابر اطلاعات موجود، در سال ۱۹۵۹ بیش از ۱۰۰ نفر از کلیمیان در بانک های مختلف سمت مدیریت و یا کارشناس داشته اند. در سال های بعد از ۱۳۲۵ نیز نقش خانواده القانایان در تأسیس بانک توسعه صنعتی ایران مؤثر بوده و عمده سهام آزاد آن در موقع تأسیس، توسط آنها سرمایه گذاری شده بود.
کلیمی بافت
در تجارت سنتی و مدرن فرش، یهودیان از ابتدا تا سال های اخیر نقش مؤثر و تعیین کننده ای داشته اند. آنها نه تنها در تجارت، بلکه در طرح نقشه و بافت قالی مهارت خاصی داشتند، تا آنجا که نوعی گره و بافت در فرش های اصفهان و کاشان به فرش ” کلیمی بافت” مشهور بوده است. حتی تجار ایرانی یهودی در هامبورگ، زوریخ، لندن، پاریس و آمریکا هنوز هم سرشناس ترین متخصصان و فروشندگان فرش دستباف ایران به شمار می روند.
صنایع مختلفی چون ابریشم بافی، زری دوزی، ملیله کاری و هنرهای دستی و بومی نیز شاهد هنرمندان مشهور یهودی بوده اند که بعضی از خانواده های آنها حتی در زمان حاضر هم به کارهای هنری اشتغال دارند. با شروع ایجاد صنایع و کارخانجات بزرگ در ایران، مدیران یهودی که عموماً درس آموخته اروپا بودند، در سرمایه گذاری ساخت و ساز و بهره برداری و بالا بردن سطح اشتغال و رونق صنایع جدید نقش مشهود و مؤثری داشته اند.
خانواده مراد اریه، پیشگام صنایع کاشی و سرامیک و خانواده القانایان در صنایع آلومینیوم و پلاستیک، خانواده میزراهی (راد) در صنایع تبدیل مواد و کارتن سازی، خانواده قدوشیم در صنایع ریسندگی و بافندگی، خانواده اونری در داروسازی و خانواده نهائی در صنعت بیمه و بسیاری دیگر طی سال های ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ در زمینه های مختلف صنعتی کارساز بوده و عموماً از آنها به نیکی یاد می شود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و ملی شدن صنایع و تشدید مهاجرت از ایران، فعالیت های کلیمیان در زمینه های اقتصادی سطح بالا متوقف شد.
بدیهی است، فعالیت های اقتصادی کلیمیان ایران چون سایر ایرانیان تابع شرایط زمان و امکانات موجود و سیاست دولت ها و نهادهای حاکم وقت بوده است. ولی در هر موقعیتی، نگاه یهودیان به اقتصاد ایران، عمدتاً نگاهی وطن پرستانه و با عشق به خدمت به ملت ایران بوده است. این امر اولاً ناشی از سعه صدر، فرهنگ غنی و باور صادقانه مسلمانان هموطن به زندگی مشترک همه اقوام و ادیان ساکن سرزمین ایران و ثانیاً، وابسته به استعداد و علاقه و پایبندی یهودیان ایران به سرنوشت مشترک با هموطنان خود می باشد.