قدوسی معتقد است: در دوازده متن غیر اسلامی متعلق به قرن اول هجری که همگی متونی مسیحی هستند نام پیامبر(ص) و زوایایی پنهان از تاریخ صدر اسلام ذکر شده است؛ این متون الزاماً متون تاریخی نیستند و به ژانرهای مختلف دینی، کلامی، تاریخی و ادبی تعلق دارند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، فرهاد قدوسی، عضو پژوهشی دانشگاه ایالتی وین در میشیگان آمریکا در ادامه مجموعه جلسات «مباحثی در سیرهنگاری و سیره پیامبر اسلام» به بررسی موضوع تاریخ صدر اسلام به روایت منابع غیر اسلامی و ذکر موارد مختصر ولی مستقیم مطالب نقل شده در منابع غیر اسلامی در ارتباط با زندگانی پیامبر اسلام و تاریخ صدر اسلام پرداخته است که در ادامه به آن اشاره میشود:
در دوازده متن غیر اسلامی متعلق به قرن اول هجری که همگی متونی مسیحی هستند نام پیامبر(ص) ذکر شده است. از این ۱۲ متن، ۸ متن به زبان سریانی، ۲ متن به زبان قبطی و یک متن به زبان یونانی و یک متن به زبان ارمنی است. این متون الزاماً متون تاریخی نیستند و به ژانرهای مختلف دینی، کلامی، تاریخی و ادبی تعلق دارند. همچنین نویسندگان آنها متعلق به فِرَق مختلف مسیحی و با پیشینههای بسیار متفاوتی هستند که دانستن این پیشینهها برای درک صحیحتر از این متون ضروری است.
در دوره ظهور اسلام و آغاز فتوحات در نیمه اول قرن هفتم میلادی در نواحی عراق و سوریه و مصر، مسیحیت به ۳ کلیسا(شاخه)ی عمده تقسیم شده بود. ۱) کلیسای یونانیزبان خلقیدونیان (Melkite, Chalcedonian) که کلیسای رسمی و سلطنتی امپراطوری بیزانس بود. ۲) کلیسای سریانیزبان یعقوبی (Jacobite, Monophysite) که بیشتر در ناحیه شامات (سوریه، اردن، فلسطین، لبنان، …) رایج بود و شاخه آن در مصر کلیسای قبطی خوانده میشد. ۳) کلیسای سریانیزبان شرقی نسطوری (Nestorian) که در نواحی بینالنهرین در عراق و شرق آن رایج و تحتالحمایه امپراطوری ساسانی بود.
در جلسه پانزدهم به بررسی ۳ نمونه از نتایج موفقیتآمیز استفاده توأمان منابع اسلامی و غیر اسلامی در مشخص و روشن کردن زوایای مبهم و پنهان تاریخ صدر اسلام پرداخته شد.
دو مثال اول و دوم به ترتیب در مورد ضرب سکه دینار طلا در زمان معاویه و تنش و اختلاف ایجاد شده بین حکومت اموی و حکومت بیزانس بعد از ضرب سکه دینار طلای بدون تصویر در زمان عبدالملک بن مروان، خلیفه اموی بود. در جلسه یازدهم ضمن بررسی سکهها بهطور مفصل مورد بررسی قرار گرفته بودند و بنابراین در این جلسه بهطور مختصر مورد یادآوری قرار گرفتند.
فتح قسطنطنیه به روایت محقق ارمنی
مثال سوم که مبتنی بر مقاله ناثانیئل میلر Nathaniel Miller(عصور الوسطی، ۲۰۲۳) است مثال بسیار خوبی از نتایج مثبت استفاده همزمان از منابع تاریخی اسلامی (تاریخ طبری و تاریخ خلیفه بن الخیاط)، منابع غیر اسلامی(تاریخ ارمنی منسوب به سبئوس) و اشعار عربی باقیمانده از ابو العیال الهذلی متعلق به نیمه اول دهه چهارم هجری است. ابوالعیال الهذلی از سپاهیان مسلمان حاضر در مصر در دوران خلافت عمر و عثمان بود.
معمولاً تاریخ اولین تلاش اعراب در فتح قسطنطنیه در زمان خلافت معاویه فرض میشود منتهی در سال آن اختلاف نظر است. آن را سال ۴۴، ۴۸، ۵۴ و ۵۹ هجری دانستهاند.
مشهور شده است که یزید بن معاویه در این غزوه حاضر بوده است ولی نتایج تحقیق ناثانیئل میلر نشان میدهد اولین اقدام به جهت فتح بیزانس و پایتخت آن قسطنطنیه در سال ۳۳/۳۴ هجری در دوران خلافت عثمان وقتی که معاویه فرماندار نواحی شام بوده انجام شده است. این لشکرکشی بزرگ که هم از طریق زمین و هم دریا انجام شده بوده شکست میخورد و آنگونه که نامه سرگشاده ابوالعیال الهذلی به شعر خطاب به معاویه بن ابی سفیان، عمر بن عاص و عبدالله بن سعد بن ابی سرح (حاکم مصر بعد از عمر بن عاص) حکایت میکند، سپاهیان مسلمان حاضر در مصر مقصر شکست را معاویه و ابن ابی سرح میدانستند. این شکست از جمله عوامل مهم نارضایتی مصریان از عثمان بود. سپاهیان مسلمان حاضر در مصر نقش برجستهای در محاصره خانه عثمان در مدینه که در نهایت منجر به قتل او شد داشتند.
این شکست اولین شکست و پس زده شدن مسلمانان در دوران بیست ساله فتوحات تا آن زمان است و بهطور محتمل این شکست عامل اصلی بقای امپراطوری بیزانس بر خلاف امپراطوری ساسانی میشود.
امری که با توجه به نتایج مهم کلامی و تاریخی آن و اینکه بنیامیه و در رأس آن معاویه عامل اصلی این شکست دانسته میشدند، باعث نسبتاً مسکوت گذاشتن وقوع شکست و ابهام در زمان اقدام نظامی علیه بیزانس در منابع تاریخی اسلامی شده است.
این تحقیق نتیجه مهمی هم در مورد مباحث کلامی دروندینی و بین فرقهای هم دارد. بنا بر حدیثی(تفسیر آن) در کتاب صحیح بخاری (حدیث ۲۹۲۴، کتاب ۵۶ الجهاد و السیر، حدیث ۱۳۷) پیامبر وعده میدهند که اولین گروهی که اقدام به غزوهای دریایی بکنند بهشت بر آنان واجب و اولین گروهی که اقدام به غزوهای زمینی علیه شهر قیصر (قسطنطنیه؟!) بکنند گناهانشان بخشوده میشود. بعضی از علمای اهل سنت با توجه به گناهان سنگین یزید بن معاویه در دوران خلافتش سعی کردهاند که او را جزء دسته دوم قلمداد کنند. مستقل از وثاقت و صحت تعبیر این حدیث و وجود مطالب معارض، این تحقیق نشان میدهد که اولین لشکرکشی علیه قسطنطنیه در زمان عثمان اتفاق افتاده و یزید در آن شرکت نداشته است.
سیره پیامبر(ص) و تاریخ صدر اسلام در منابع غیر اسلامی
در جلسات شانزدهم و هفدهم به بررسی مختصر ولی مستقیم مطالب نقل شده در منابع غیر اسلامی در ارتباط با زندگانی پیامبر اسلام و تاریخ صدر اسلام پرداخته شد. بیشتر تمرکز بر منابع قرن اول هجری قرار گرفت ولی بعضی از منابع متأخرتر هم مورد بررسی قرار گرفتند خصوصاً منابعی که در جلسات قبلی این مجموعه اشاراتی به آنها شده بود.
در ادامه این خلاصه معرفی مختصری از هر یک از این منابع و نویسنده آن با همان ترتیبی که در جلسات مورد بررسی قرار گرفتند، انجام میشود.
مدرک متعلق به سال ۶۳۶/۶۳۷ میلادی:
گاهنامه ۶۴۰ نوشته توماس پرسبیتر و کتاب تعلیمات یعقوب، قدیمیترین منابع بعد از قرآن هستند که در دو تای اولی نام پیامبر آمده و در سومی به شخصیت او اشاره شده است.
مدرکی متعلق به سال ۶۳۶/۶۳۷ میلادی:
یادداشتی رنگ و رو رفته به زبان سریانی که در صفحه سفید برگه اول نسخه خطی (BL Add. ۱۴,۴۶۱) از انجیل متی و مرقس نوشته شده، تاکنون قدیمترین مدرکی است که نام پیامبر اسلام، محمد(ص) در آن ذکر شده است. نسخه خطی انجیل متعلق به قرن ۶ میلادی و بر روی پوست نوشته شده است. نویسنده که خود شاهد وقایع بوده به نظر میآید که این یادداشت را در فاصله زمانی کوتاهی بعد از جنگ یرموک در سوریه در ماه اوت سال ۶۳۶ میلادی که سپاهیان مسلمان شکست قاطعی به سپاهیان امپراطوری بیزانس وارد کردند، نوشته است.
کتاب تعلیمات یعقوب:
کتاب تعلیمات یعقوب(The Doctorine of Iacobi) که نویسنده آن ناشناس است کتاب جدلی مسیحی به زبان یونانی است که در ظاهر در کارتاژ (تونس کنونی) در سال ۶۳۴ میلادی و بهواقع در فلسطین در حد فاصل بین ۶۳۴ تا ۶۴۰ میلادی نوشته شده است. در ظاهر ثبت بحثهایی است که در چند هفته در تابستان ۶۳۴ میلادی بین یهودیانی که بهدستور امپراطور هراکلیوس مسیحی شدند اتفاق افتاده است. این متن یکی از اولین اشارات به پیامبر اسلام و مسلمانان و فتوحات اعراب توسط غیر مسلمانان است.
خطبههای صُفرُنیوس، سر اسقف بیتالمقدس:
صُفرینیوس(Sophronius) (۵۶۰ تا ۶۳۸ میلادی) از سال ۶۳۴ تا زمان مرگش سر اسقف شهر بیتالمقدس بود. او قبل از رسیدن به مقامات عالیه در کلیسا راهب و الهیدان بود. اهتمام اصلی او دفاع از باورهای کلیسای خلقیدونیان و تشویق مردم به زندگی منطبق بر این باورها بود. گفته میشود که او در مذاکرات مربوط به تسلیم بیتالمقدس به سپاهیان مسلمان حاضر بود و مدتی بعد از آن درگذشت.
نامههای ماکسیموس اقرارگیرنده:
ماکسیموس اقرارگیرنده(Maximus the Confessor) (۵۸۰ تا ۶۶۲ میلادی)، راهب عالم و متکلم مسیحی بود. او در ابتدا کارمند دولت و کمککار هراکلیوس امپراطور بیزانس بود. بعد از مدتی سیاست و خدمت عمومی را رها کرد و وارد یک صومعه شد. او درگیر اختلافات فرقهای و بحثهای کلامی مرتبط با تثلیث شد و در نتیجه چند باری متهم و محاکمه شد. در یکی از این محاکمهها او به همکاری با مسلمانان و اعراب فاتح مصر متهم شد که او اکیداً این اتهام را تکذیب کرد. نامههای باقیمانده از او توصیفگر نحوه عملکرد اعراب فاتح در سرزمینهای فتح شده است.
نامههای ایشوعیَب سوم:
ایشوعیب سوم(Ishoyahb III) در ناحیه شمال بینالنهرین موسوم به جزیره در خانوادهای متمول از مسیحیان ایرانی به دنیا آمد. ابتدا اسقف شهر نینوا شد و جزء هیئت ایرانی بود که به جهت مذاکرات صلح در سال ۶۳۰ میلادی به ملاقات هراکلیوس، قیصر بیزانس در شهر حلب سوریه رفتند. او از سال ۶۴۹ تا ۶۵۹ میلادی ریاست کلیسای شرقی نسطوری را بر عهده داشت. نامههای او در دوران ریاستش بر کلیسای شرقی چشمانداز خوبی نسبت به دوره خطیری در تاریخ کلیسای شرقی و همچنین رابطه این کلیسا با مسلمانان و اعراب فاتح در دوران خلیفه سوم عثمان و امام علی(ع) هستند.
گاهنامه ۶۴۰ نوشته توماس پرسبیتر:
توماس پرسبیتر (Thomas the Presbyter) یک راهب مسیحی سریانی متعلق به ناحیه شمال ببنالنهرین موسوم به جزیره بود که گاهنامهای موسوم به «گاهنامه ۶۴۰» را نوشته است. گاهنامه ۶۴۰ منحصر به فردی است که به تاریخ عمومی جهان از آغاز تا سال ۶۴۰ میلادی میپردازد. این گاهنامه یکی از قدیمیترین اسنادی است (۶۴۰ م.) که به نام پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) اشاره میکند. این سند خبر از جنگی میدهد که «در روز جمعه ۷ فوریه در ساعت ۹ (۶۳۴ م.) بین اعرابِ محمد (طایی محمت) و بیزانس در فلسطین، ۱۲ مایلی شرق غزه، اتفاق افتاد.
کتاب تاریخ سبئوس:
سبئوس (Sebeos) اسقف مسیحی و تاریخنگار ارمنی سدهٔ هفتم پس از میلاد بود. تاریخی که او نگاشت از دورهٔ مرزبانی ارمنستان که در آن ارمنستان زیر نظر ایران ساسانی اداره میشد، تا چیرگی عربها بر ارمنستان در ۶۶۱ میلادی را دربر میگیرد. تاریخ سبئوس شامل اطلاعات ویژهای دربارهٔ جنگهای ایران و روم، لشکرکشی هراکلیوس به ایران و نیز دورهٔ پایانی فرمانروایی ساسانیان و آغاز روزگار چیرگی عربها بر ایران است. این کتاب از کهنترین متون غیراسلامی است که در آن نام پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) آمده است. اعتبار این اثر به این است که وی از نزدیک شاهد رویدادها بوده و مطالب آن نقل از منابع دیگر نیست و یک منبع دست اول محسوب میشود.
گاهنامه مارونی:
گاهنامه مارونی(The Maronite Chronicle) که نویسنده آن ناشناس ولی به احتمال زیاد مسیحی مارونی بوده به زبان سریانی نوشته شده است و تنها یک نسخه آسیب دیده متعلق به قرن هشتم و یا نهم میلادی از آن باقی مانده است. گاهنامه دربرگیرنده تاریخ از خلقت تا سال ۶۶۴ میلادی و باید در حد فاصل سالهای ۶۶۴ تا ۶۸۰ میلادی نوشته شده باشد. این گاهنامه شامل اطلاعات منحصربفردی در مورد تاریخ آغازین بنی امیه و حکومت معاویه است.
گاهنامه خوزستان:
گاهنامه خوزستان(The Chronicle of Khuzistan) یک گاهنامه مسیحی نسطوری (کلیسای شرقی) از نویسندهای ناشناس است. این رویدادنامه به سریانی نوشته شده و دوره حکومت شاهان ساسانی از هرمز چهارم (۵۷۹ تا ۵۹۰ میلادی) تا زمان حمله اعراب به ایران ( ۶۵۲ میلادی) را در بر میگیرد. از آنجایی که برخی جزئیات جغرافیایی نشان میدهند که این گاهنامه در خوزستان نوشته شده، نام گاهنامه خوزستان به آن اطلاق شده است.
آناستاسیوس سینایی:
آناستاسیوس سینایی(Anastasios of Sina) (درگذشته بعد از سال ۷۰۰ میلادی) راهب و بعد سرپرست صومعه سنت کاترین در شبه جزیره سینا بود. کتابهای او به زبان یونانی و عمدتاً در دفاع در باورهای کلیسای خلقیدونیان نوشته شدهاند. از جمله این کتابها کتاب «پرسشها و پاسخها» است که با لحنی شخصی و خودمانی دریچهای به زندگانی مردم عادی میگشاید و اهمیت آن خصوصاً در این است که به عنوان شاهدی عینی به توصیف گسترش اسلام به مصر و شبه جزیره سینا که ساکنان عمدتاً مسیحی بودند و تأثیر این امر بر زندگی و باورهای آنان میپردازد.
گاهنامه ۱۲۳۴:
گاهنامه ۱۲۳۴ (The Chronicle of ۱۲۳۴) که نویسنده آن ناشناس است دربرگیرنده تاریخ جهان از آغاز تا سال ۱۲۳۴ میلادی است و به زبان سریانی غربی نوشته شده است. نویسنده ناشناس تن محتملا از اِدِسا (ترکیه) بوده است. تنها قطعاتی از این گاهنامه باقی مانده است که نشان میدهند که کتاب در دو قسمت بوده قسمتی از آن به تاریخ کلیسا میپرداخته و قسمت دیگر به تاریخ عرفی و سکولار.
کتاب تاریخ عالم یوحنا بار پنکایه:
یوحنا ابن فِنکی (یوحنا بار پنکایه) (John bar Penkaye) یکی از روحانیان کلیسای نسطوری (کلیسای شرقی) در قرن هفتم میلادی معاصر با خلیفه اموی عبدالملک بن مروان بود. او خود شاهد سقوط ساسانیان، حمله اعراب به بیزانس و ساسانیان، تعامل مسیحیان با اعراب، شیوع طاعون و قحطی مشهور اواخر سدۀ هفتم میلادی سوریه بود. او اعتقاد داشت از طرفی خدا اعراب را فرستاد تا از ساسانیان انتقام بگیرد زیرا از آنها بدی زیادی به مسیحیان رسیده بود. از طرف دیگر از همان ابتدا در میان مسلمانان دو دستگی ایجاد کرد (اشاره به جنگهای داخلی بین مسلمانان موسوم به فتنههای اول و دوم) تا مسیحیان را عزت بخشد. آثار مکتوب مختلفی به او منسوب شدهاند. کتاب تاریخ عالم، تنها کتاب کامل ابن فِنکی است که به دست ما رسیده است. این کتاب به زبان سریانی نوشته شده و دارای پانزده فصل است که با خلقت انسان شروع و با فتح جهان توسط اعراب به اتمام میرسد.
گاهشمار یعقوب اِدِسایی:
یعقوبِ اِدِسایی (Jacob of Edessa ) (حدود ۶۴۰–۷۰۸ میلادی) الهیدان برجستهٔ مسیحی، مورّخ، فیلسوف، شارح، و متخصصِ دستور زبان بود که در سال ۶۸۴ میلادی اُسقُف کلیسای ادسا شد. سختگیریهای انضباطیاش توسط برخی توهینآمیز تلقی شده و باعث شد که او استعفا داده و خود را به مطالعه و تدریس مشغول کند. یعقوبِ اِدِسایی گاهنامه خود را در ادامه گاهشمار یوزبیوس مورخ شهیر مسیحی قرن چهارم میلادی نوشت. از این گاهنامه تتها ۲۳ برگه باقی مانده است که در کتابخانه بریتانیا نگهداری میشوند.
انجیل دوازده حواری:
انجیل دوازده حواری (The Gospel of the Twelve Apostles) کتابی در ژانر انجیلها به زبان سریانی است که تنها یک نسخه از آن باقی مانده است. این کتاب مشتمل بر خلاصهای از ۴ انجیل و کتاب اعمال رسولان است و در ادامه ۳ مکاشفه آخرالزمانی (apocalypses) قرار داده شدهاند. این کتاب منعکس کننده رهیافت مسیحیان سریانی در نیمه دوم قرن هفتم میلادی در چگونگی تعامل با حکومت مسلمانان است که دیگر تصور نمیشده که این حکومت موقتی خواهد بود، است. این کتاب نوعی اقدام به جهت جلوگیری از تغییر دین اعضای جامعه او به اسلام و همزمان طرفداری از قطع ارتباط با یهودیان و مسیحیان متعلق به کلیساهایی غیر از کلیسای یعقوبی سریانی (مونوفیزیت) است.
گاهنامه یوحنای نیکویی:
یوحنای نیکویی (John of Nikiu) اسقف مصری قبطی شهر نیکیو در دلتای رودخانه نیل و مدیر صومعههای مسیحی مصر علیا در اواخر قرن هفتم میلادی بود. گاهنامه او که به زبان قبطی نوشته شده است دربرگیرنده وقایع از زمان آغاز خلقت تا فتوحات اسلامی در مصر است. بعضی از نکات مندرج در آن در مورد فرهنگ و تاریخ محلی مصر و تاریخ فتوحات منحصر به فرد هستند.
لیست فرمانروایان عرب تا سال ۷۰۵ میلادی:
در یک نسخه خطی متعلق به اواخر قرن نهم لیست فرمانروایان عرب (مسلمان) تا سال ۷۰۵ میلادی سال به تخت نشستن خلیفه اموی ولید اول ذکر شده است. این نوشته بین سالهای ۷۰۵ تا ۷۱۵ در دوران حکومت ولید اول تاریخگذاری شده است. نام پیامبر و خلیفه اول ابوبکر در لیست آمده است. تاریخها بر مبنای تقویم مقدونی لیست شدهاند و با آنچه که در جدول یعقوب ادسایی آمده کمابیش همخوانی دارند.
کتاب درباره بدعتها نوشته یوحنای دمشقی:
یوحنای دمشقی (John of Damascus) (۶۷۵-۷۴۹ میلادی) (منصور (یوحنا) بن سرجون بن منصور بن سرجون) روحانی و متکلم مسیحی در دوران معاویه در دمشق متولد شد و ابتدا به مانند پدرش سرجون در دربار اموی مشغول به کار شد ولی بعد به سلک رهبانیت در آمد. او کتابی دارد با عنوان «درباره بدعتها (کژ اندیشیها)» که در فصل آخر آن به اسلام تحت عنوان بدعت اسماعیلیون میپردازد. او اولین کسی از مسیحیان شرقی است که رساله جدلی (ردیه) علیه اسلام مینویسد. دیدگاههای جدلی جان دمشقی که متأثر از دههها زندگی او و پدرش در دربار اموی بود در میان اروپای قرون وسطی رواج فراوان یافت و همین امروزه از بعضی از مسیحیان شنیده میشوند.
گاهنامه تئوفانس:
تئوفانس اقرارگیرنده (Theophanes the Confessor)، در سال ۷۵۸/۷۶۰ میلادی متولد و در سال ۸۲۷/۸۲۸ میلادی درگذشت. او از طبقه اشراف بیزانس بود و در ابتدا در دربار خدمت میکرد و بعد تاریخنگار و راهب شد. گاهنامهی تئوفانس که به زبان یونانی نوشته شده است اخبار سالهای ۲۸۴ تا ۸۱۳ میلادی را در بر میگیرد.