هیئت تحریریه ادیان نیوز در این گزارش برآن است با گذر از پاسخ مثبتی که تحقیقات جامعهشناسی دین به این پرسش «آیا در ایران زنان از مردان دیندارترند؟» و «آیا در مذاهب و ادیان ایرانی این یافته تأیید میشود؟» دادهاند، نشان دهد که چرا زن ایرانی از مرد ایرانی دیندارتر است. با ما همراه باشید.
به گزارش سرویس اجتماعی ردنا (ادیان نیوز)، سخنی بهگزاف نرفته اگر گفته شود که یکی از اجماعیترین یافتههای منبعث از تحقیقاتِ روانشناسی و جامعهشناسی دین در این گزاره منعکسشده است که زنان از مردان دیندارترند. در حقیقت، متون جامعهشناسی و روانشناسی دین و دادههای توصیفی بهدستآمده از پیمایشها و تحقیقات متعدد در جوامع مختلف، ازجمله ایران، همگی حکایت از آن دارند که در طیف وسیعی از سنجهها، زنان مذهبیتر از مردان هستند.
متون جامعهشناسی و روانشناسی دین و دادههای توصیفی بهدستآمده از پیمایشها و تحقیقات متعدد در جوامع مختلف، ازجمله ایران، همگی حکایت از آن دارند که در طیف وسیعی از سنجهها، زنان مذهبیتر از مردان هستند. باوجوداین، تبیین چرایی آن هنوز یک معمای علمی محسوب میشود.
دین در کنار حکومت، اقتصاد، خانواده و آموزشوپرورش یکی از پنج نهاد اولیه در هر جامعه است و ازاینرو نقش دین و تأثیر به سزای آن در ابعاد مختلف زندگی انسانها همواره موردتوجه صاحبنظران حوزه جامعهشناسی دین بوده است. یکی از یافتههایی که معمولاً در پژوهشهای حوزه دین طرح میشود بیانگر دینداری بیشتر زنان نسبت به مردان است و اینکه زنان بیش از مردان علاقهمند به انجام مناسک دینی هستند. ازاینرو در این گزارش مروری میشود بر آخرین یافتهها و سایر پژوهشها در خصوص این ادعا.
در تبیین عوامل بالا بودن میزان دینداری زنان در نسبت با مردان، کالت [یکی از جامعه شناسان معاصر حوزه جنسیت و دینداری] با ترکیب تئوری ریسک گریزی و نظریه قدرت – کنترل، میزان دینداری زنان را به اقتدار پدرسالارانه یا برابر طلبانه در خانواده ایشان مرتبط میداند. از طرف دیگر علیرغم وجود تحقیقات مختلفی که این یافته «بالا بودن میزان دینداری زنان نسبت به مردان» را تأیید میکنند، لوونتال (از دیگر دانشمندان علوم اجتماعی صاحبنظر در حوزه دین و جنسیت) معتقد است که این یافته در همه جوامع و فرهنگها، ادیان و مذاهب مشاهده نمیشود و تفاوتهایی در این زمینه وجود دارد.
چرا میگوییم زنان از مردان دیندارترند | نتایج پیمایش ملی ارزشهای اجتماعی و فرهنگی ایرانیان
پرسشهای مهمی که در شرایط حساس کنونی اجتماع ایرانی میتوان از صاحبنظران، دینپژوهان و متفکرین علوم انسانی پرسید این است که آیا در ایرانیان زنان از مردان دیندارترند؟ آیا در مذاهب و ادیان ایرانی این یافته تأیید میشود؟ آیا زنانی که در خانوادههای بانفوذ بیشتر پدر زندگی میکنند، دیندارترند؟ برای پاسخگویی به این سؤالها میتوان به «پیمایش ملی ارزشهای اجتماعی و فرهنگی ایرانیان» که در سالهای نهچندان دور توسط پژوهشگران ایرانی در سطح ملی آمایش شد، مراجعه کرد که با ابزار پرسشنامه و نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای اجراشده است و نتایج تحقیق آن نشان میدهد: ۱- در ایرانیان تفاوتهای جنسیتی در دینداری به نفع زنان است؛ ۲- تفاوتهای جنسیتی و دینداری در اقلیتهای مذهبی نظیر اهل سنت ایران بیشتر از شیعههاست، اما این مسئله در میان مسیحیان (جامعه مسیحیان ارمنی حاضر در ایران) به چشم نمیخورد؛ ۳- در زنانی که در خانوادههای بانفوذ بیشتر پدر زندگی میکنند، میزان دینداری بیشتری به چشم نمیخورد.
زنان دیندارتر از مردان | مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران
یکی از مباحث موردتوجه ایسپا همواره موضوع دینداری و سنجش روند آن در جامعه بوده است و در این راستا با توجه به فراخور، ابعاد مختلف دینداری را موردبررسی قرار میدهد. آخرین نظرسنجی ایسپا پیرامون موضوع روزهداری تیر ۹۵ در شهر تهران اجراشده که به بررسی بعد مناسکی دینداری نیز پرداخته است. برای سنجش بعد مناسکی دینداری در این طرح اعمالی مانند خواندن نماز یومیه، شرکت در نماز جماعت، دعا خواندن، تلاوت قرآن، نذر کردن و کمک به نیازمندان سنجیده شده است.
چرایی این تفاوت زمانی پررنگتر میشود که سایر یافتههای پژوهشی نیز تأییدی بر این ادعای دیندارتر بودن زنان از مردان باشند که شاید بتوان گفت یکی از یافتههای مورد اجماع در جامعهشناسی است و بر اساس نتایج تحقیقات متفاوت در دینداری ایرانیان تفاوت جنسیتی وجود دارد و بهطور معناداری زنان دیندارتر از مردان هستند.
در یافتههای ایسپا در بعد مناسکی، زنان بیش از مردان اعمالی مانند نمازخواندن، تلاوت قرآن، دعا خواندن و نذر کردن را انجام میدهند و این تفاوت در میزان انجام این اعمال بهطور معناداری به نفع زنان است. براساس یافتهها، ۶۱.۴ درصد زنان نمازهای یومیه را زیاد میخوانند در حالیکه این نسبت در بین مردان ۵۴.۸ درصد است. ۲۹.۳ درصد زنان اظهار کردهاند زیاد قرآن تلاوت میکنند و این میزان در بین مردان ۲۴.۳ درصد بوده است. از سوی دیگر ۳۹.۷ درصد زنان گفتهاند زیاد دعا میخوانند در حالیکه این میزان در بین مردان ۳۱.۶ درصد است. نذر کردن یکی دیگر از اعمالی است که میزان آن بین زنان و مردان متفاوت بوده است. اگرچه ۳۳.۹ درصد زنان گفتهاند زیاد نذر میکنند، این عمل در بین مردان ۲۵.۷ درصد بوده است. میزان شرکت در نماز جماعت و کمک به نیازمندان تفاوت معناداری بین زنان و مردان نداشته است.
چرایی این تفاوت زمانی پررنگتر میشود که سایر یافتههای پژوهشی نیز تأییدی بر این ادعای دیندارتر بودن زنان از مردان باشند که شاید بتوان گفت یکی از یافتههای مورد اجماع در جامعهشناسی است و بر اساس نتایج تحقیقات متفاوت در دینداری ایرانیان تفاوت جنسیتی وجود دارد و بهطور معناداری زنان دیندارتر از مردان هستند. در تحقیقات داخلی نیز پژوهشهای سراجزاده (۱۳۸۷)، آزاد ارمکی (۱۳۸۱،۱۳۸۳)، توسلی(۱۳۸۵)، نجفی (۱۳۸۵) و ابراهیمی (۱۳۹۰) این موضوع را نشان میدهند. تحقیقات رونالد اینگلهارت در ۲۰۰۰ و ۲۰۰۵ در ایران نیز این تفاوت را نشان داده است و شاهدی دیگر بر این موضوع است.
در دادههای نظرسنجی ارزشها و نگرشها که توسط اینگلهارت در سطح جهانی انجام میشود طی سؤالی از پاسخگویان ایرانی پرسیده شده است “به نظر شما دین تا چه اندازه اهمیت دارد؟” درمجموع یافتههای این نظرسنجی نیز نشان میدهد دین برای زنان مهمتر از مردان است. در سال ۲۰۰۰، ۷۶.۶ درصد از مردان ایرانی گفتهاند دین خیلی مهم است در حالیکه این میزان بین زنان ۸۱.۶ درصد بوده است. در سال ۲۰۰۵ نیز ۷۳.۷ درصد از کل مردان و ۸۲.۵ درصد از کل زنان، دین را خیلی مهم دانستهاند.
البته در مورد علت و زمینههای احتمالی اختلاف در میزان دینداری دو جنس زن و مرد، نظریههای مختلفی ارائهشده است و نگاه تحلیلگران به این موضوع از زوایای مختلفی بوده است.
از تفاوتهای زیستی تا ویژگیهای روحی و روانی و عاطفی زنان
برخی نگاه روانشناسانه داشتهاند و معتقدند زنان بیشتر علاقه دارند قسمتی از یک برنامه عظیم در نظام هستی باشند و زنان قدرت تخیل قویتری دارند و برای مسائل فراتر از درکشان نیز ارزش قائل هستند. برخی مانند میلر و استارک معتقدند منشأ روانشناختی خطرپذیری میتواند این پدیده را توضیح دهد. آنها معتقدند مردان ازلحاظ فیزیولوژیکی اولویت ریسکپذیری بالاتری دارند و زنان به خاطر ریسک گریزیشان بیشتر دیندارند. گروهی دیگر بر اساس تفاوتهای زیستی معتقدند زنان بهواسطه تجربه مادرانگی و ضرورت انتقال دانش و معنویت به فرزندان بیش از مردان به دین روی میآورند و تفاوتهای روانی را نیز متأثر از تفاوتهای زیستی میدانند. در انتقاد به این گروه میتوان گفت اگر تنها عوامل زیستی بر دینداری مؤثر باشد پس باید تمامی زنان با هر پایگاه اجتماعی و اقتصادی در دنیا دیندارتر از مردان باشند در حالیکه تحقیقات جهانی نشان میدهد بسته به آموزههای دینی، تفاوت دینداری بین دو جنس متغیر است.
تحصیلات و دینداری
طبق آخرین نظرسنجی ایسپا در مقایسه میزان انجام مناسک دینی زنان در دو گروه دارای تحصیلات دانشگاهی و بدون تحصیلات دانشگاهی نیز این تفاوت مشهود و معنادار است. ۶۶.۸ درصد زنان فاقد تحصیلات دانشگاهی گفتهاند زیاد نمازهای یومیه را میخوانند درحالیکه این میزان در بین زنان با تحصیلات دانشگاهی ۵۳.۴ درصد بودهاست. دعا کردن یکی دیگر از اعمالی بوده است که ۴۷.۳ درصد زنان با تحصیلات غیردانشگاهی زیاد انجام میدهند در حالیکه این میزان بین زنان با تحصیلات دانشگاهی ۲۸.۴ درصد بوده است.
همچنین ۳۳.۳ درصد زنان با تحصیلات دیپلم و کمتر اظهار کردهاند زیاد قرآن میخوانند و این میزان بین زنان با تحصیلات دانشگاهی ۲۳.۳ درصد اعلامشده است. ۳۶.۶ درصد زنان با تحصیلات غیردانشگاهی اظهار کردهاند زیاد نذر میکنند و ۲۹.۸ درصد زنان با تحصیلات دانشگاهی گفتهاند زیاد نذر میکنند. درمجموع این دادهها نیز تفاوت بین دو گروه زنان را با تحصیلات مختلف نشان میدهد که بهنوعی رد کنندهی نگاه صرفاً زیستی به دلیل دینداری بیشتر زنان است.
سنتها و هنجارها و فرهنگهای متفاوت
گروهی دیگر تفاوت در دینداری را برآمده از جامعه و فرهنگ میدانند و معتقد به نقش جامعه و بستری هستند که افراد در آن رشد میکنند. لوونتال معتقد است تفاوت در دینداری زنان و مردان بسته به فرهنگ و سنت هر دین است. سنتها در هر دین یا مذهب میان مردان و زنان در تعهدات و وظایف دینی تفاوت ایجاد میکند. درمجموع او تفاوتها را به سنتها و هنجارها ربط میدهد و دیندارتر بودن زنان نسبت به مردان را بهعنوان قاعدهای کلی برای تمام ادیان و مذاهب نفی میکند. چنانچه در یافتههای نظرسنجیهای جهانی نیز نشان میدهد در فرهنگهای متفاوت فاصله دینداری زنان و مردان متفاوت است.
محدودیت زنان در فضاهای مردسالارانه
کالت نیز با بسط تئوری کنترل منشأ این تفاوتها را اجتماعی میداند و معتقد است در فرهنگ پدرسالاری، پسران تشویق به رفتارهای پرخطر میشوند و دختران با محدودیت به سمت کنترل رفتارهای پرخطر میروند و ریسک گریزتر شده و بنابراین بیشتر به دینداری روی میآورند. بسط این تئوری در ایران با پژوهش آزاد ارمکی و فاطمه مدیری(۱۳۸۳) در جامعه ایران رد شده است و بر اساس نتایج این پژوهش در بین زنانی که در خانوادههایی بانفوذ بیشتر پدر زندگی میکنند، دینداری بیشتری به چشم نمیخورد.
تحلیلهای صرفاً زیستی، فرهنگی یا روانشناختی موجب مغفول ماندن ابعادی از دلایل دینداری بیشتر زنان میشود و در پایان میتوان گفت اگرچه تحقیقات انجامشده دیندارتر بودن زنان نسبت به مردان را نشان میدهند و نوعی اجماع نسبت به این نتیجه در ایران حاصلشده است
گاهی نیز شرایط اجتماعی بسترهای دینداری بیشتر زنان را فراهم میکند. بهطور مثال کارکردهایی که مساجد، تکایا، مناسک جمعی مانند شرکت در روضه و سفرههای مذهبی دارند مزایای اجتماعی و روانی را برای افراد به ارمغان میآورد و ازآنجاکه زنان بیش از مردان بهدوراز قدرت و فعالیتهای اقتصادی هستند، مناسک و پایگاههای مذهبی برای آنان میتواند هویت شخصی و اجتماعی ایجاد کند. همچنین دینداری بیشتر زنان نه به دلیل جنسیت که میتواند ناشی از ساعات بیشتر فراغت زنان خانهدار باشد.
در مقایسه نتایج ایسپا به تفکیک زنان خانهدار یا بازنشسته با زنان شاغل و دانشجو تفاوت معناداری در اعمال خواندن نماز، دعا خواندن، تلاوت قرآن و نذر کردن وجود داشته است و زنان خانهدار یا بازنشسته این مناسک را بهطور معناداری بیش از زنان شاغل یا دانشجو انجام میدادهاند و بیشترین تفاوت را در خواندن نمازهای یومیه داریم که ۷۰.۶ درصد زنان خانهدار اظهار کردهاند زیاد و در مقابل میزان آن بین زنان شاغل ۵۰ درصد بوده است. همچنین ۳۱.۷ درصد زنان شاغل و ۴۶.۱ درصد از زنان خانهدار اظهار کردهاند زیاد دعا میخوانند. تلاوت زیاد قرآن نیز در بین زنان خانهدار ۳۳.۳ درصد و بین زنان شاغل ۲۳.۸ درصد بودهاست. ۳۸ درصد زنان خانهدار گفتهاند زیاد نذر میکنند در حالیکه که با اختلاف ۱۰ درصدی این میزان بین زنان شاغل ۲۸.۴ درصد بوده است.
درمجموع آنچه از این اعداد و ارقام به دست میآید ضرورت توجه چندبعدی به شناخت دینداری زنان است. تحلیلهای صرفاً زیستی، فرهنگی یا روانشناختی موجب مغفول ماندن ابعادی از دلایل دینداری بیشتر زنان میشود و در پایان میتوان گفت اگرچه تحقیقات انجامشده دیندارتر بودن زنان نسبت به مردان را نشان میدهند و نوعی اجماع نسبت به این نتیجه در ایران حاصلشده است اما اینکه چرا این تفاوت وجود دارد همچنان بیپاسخمانده است و توجه به علل این تفاوت در پژوهشها مغفول مانده و پیشنهاد میشود در این زمینه تحقیقات کمی و کیفی با رویکرد جدیدی انجام شود.
منابع:
فاطمه مدیری، و تقی آزاد ارمکی، “جنسیت و دینداری،” جامعهشناسی کاربردی (مجله پژوهشی علوم انسانی دانشگاه اصفهان)، vol. 24، no. 3 (پیاپی ۵۱)، pp. 1–۱۴، ۱۳۹۲، [Online]. Available: https://sid.ir/paper/488536/fa
چرا زنان دیندارتر از مرداناند؟ پژوهشی در میان ایرانیان مسلمان؛ محمدرضا طالبان:(۱۴۰۰)، فصلنامه علوم اجتماعی-شماره پیاپی ۹۳.
زنان دیندارتر از مردان؛ نگاهی به مطالعات تجربی و نظرسنجی/ مرکز ایسپا-جهاددانشگاهی.
فرآوری: محمد پناه زاده گله بان