اردشیر مهربان امانت یکی دیگر از بزرگان امانتدار و نیکوکاری زرتشتیان است. وی با درستکاری که از پدر به ارث برده بود، به آوازهی بزرگی رسید و بزرگان یزد لقب «امانت» را به او دادند. لقب امانت برای او سربلندی و سرافرازی شد. اما در ادامه داستان زندگی این موبد زرتشتی را بشنوید.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، چندی پیش در دومین نکوداشت چهرههای ماندگار میراثفرهنگی، عزتالله ضرغامی وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، از خانواده سهراب کیانیان، امانتداران زرتشتی، یاد کرد و فیلم آن منتشر شد. اما در معرفی ارباب کیانیان، از وی به اشتباه به عنوان سازنده آتشکده یزد نام برد. این در حالی است که زمین آتشکده ورهرام یزد را برادران امانت به نامگانه پدرشان اردشیر مهربان رستم امانت یزدی وقف کرده بودند. همچنین ساختمان آتشکده ورهرام یزد با سرمایهی یک زرتشتی پارسی به نام «همابائی» و سرپرستی جمشید اردشیر امانت یزدی بر این قطعه زمین ساخته شد.
اردشیر مهربان امانت یکی دیگر از بزرگان امانتدار و نیکوکاری زرتشتیان است. وی با درستکاری که از پدر به ارث برده بود، به آوازهی بزرگی رسید و بزرگان یزد لقب «امانت» را به او دادند. لقب امانت برای او سربلندی و سرافرازی شد.
داستان زندگی اردشیر مهربان رستم و نامیدن وی به «امانت» به یکسده پیش بازمیگردد. راستی و درستکرداری بنپایه دوستی پایدار و سرمایهی اجتماعیاش میشود. اردشیر یک زرتشتی بود، دوست و شریک مسلمانی داشت. هردو به یکدیگر اعتماد داشتند. هنگامی که دوست مسلمان خواست رهسپار سفر حج شود، سرپرستی همسر جوانش و پسر خردسال و نیز هرچه دارایی داشت را به اردشیر که معتمد و امین بود، میسپارد و راهی مکه میشود. آن زمان سفر حج چندین ماه به درازا میانجامید و برخی هم از سفر حج به سلامت برنمیگشتند. یکماه، دو ماه، شش ماه، و یک سال از سفر دوست مسلمان به مکه گذشت ولی خبری از وی نرسید و به ایران بازنگشت. سرنوشت آن سفرکرده به حج چنین رقم خورد، همانجا درگذشت و در خاک آرمید. اختیار سرمایه و خانوادهاش را به دوست زرتشتی سپرده بود. اردشیر آنگونه که پیمان بسته بود و بنابر تعهدی که نسبت به امانتداری پذیرفته بود همچنان به سرپرستی خانواده و نگهداشت اموال دوست مسلمانش ادامه داد. از سهم شریک مسلمان، خرج زن و فرزند او را فراهم میآورد.
تیمچهای در سرای والی به نام پسر دوستش خریداری میکند و ارزش سرمایهی دوست مسلمان را به چندین برابر میرساند. پسر خردسال دوستش را به دبستان میفرستد. دامادش میکند. زمانی که از توانمندی و مسوولیتپذیری پسر دلآسوده میشود و به این باور میرسد که آن پسر میتواند با تلاش خود پیشرفت کند، به نزد آیتا… مدرس میرسیدعلی لبخندقی که بزرگترین مرجع مسلمانان یزد (۱۲۴۶- ۱۳۲۶ خورشیدی) بود، میرود و برای او داستان امانتداری را بازگو میکند.
آیتا… لبخندقی به او میگوید که به راستی باید به شما «اردشیر امانت» گفت. اردشیر با حضور آیتا… لبخندقی اموالی که آن حاجی از دنیا رفته به وی سپرده بود و آنچه که به دارییاش افزوده بود را به همسر و فرزند حاجی انتقال میدهد. خانوادهی حاجی، برای جبران مهربانی و امانتداری اردشیر پیشنهاد تقدیم نیمی از اموالشان را به او میدهند، اما اردشیر میگوید، خدا را سپاسگزار است که به حد کافی مال و اموال به او عطا فرموده و نیازی ندارد. همانگونه که دین زرتشت کسی را خوشبخت میداند که خواهان خوشبختی دیگران شود.
خبر به گوش بزرگان شهر یزد میرسد و آنها به اردشیر لقب «امانت» میدهند. از آن پس اردشیر پور مهربان به اردشیر امانت شناخته میشود. او در سال ۱۲۴۵ خورشیدی در یزد زاده شد و در سال ۱۳۰۹ خورشیدی درگذشت. فرزندان اردشیر امانت یزدی نیز رهروی راه پدر بودند. چهار پسر به نامهای جمشید، فریدون، رشید، بهمن و سه دختر به نامهای سرور، گلچهره و مروارید داشت. خانوادههای امانت از همشهریهای شناختهشدهی یزد هستند. جمشید امانت ۹۰۰ هزار مترمربع زمین مزرعه پدری (زمین اردشیر امانت) را به شهرداری یزد واگذار کرد که زمینهای چند هکتاری گورستان خلدبرین یزد شد.
ساختمان کنونی آتشکده یزد که برای نیایش و نگهداشت آتش ورهرام ۱۵۰۰ ساله در آبان ماه ۱۳۱۳ ساخته شد، زمین آن به پهنهی ۷۰۰۰ متر مربع را چندتن از زرتشتیان نامدار ایران ازجمله برادران امانت به یاد درگذشت پدرشان اهدا کردهاند. از دیگر نیکوکاریهای خاندان امانت میتوان به همکاری در ساختوساز زایشگاه بهمن و اهدای ۷۵۰۰ متر مربع زمین آن، اشاره کرد. دبستان کیخسروی نخستین مدرسه در یزد و حتا در ایران، ده سال پیش از دبستان رشدیه تهران را کیخسرو مهربان برادر اردشیر که بازرگان در هند بود، به سال ۱۲۶۸ خورشیدی بنیاد گذاشت. مروارید امانت همسر ارباب رستم گیو تالار بزرگی در دبیرستان کیخسروی به نامش ساخته شده است.
این داستان واقعی میتواند الهامبخش و آموزنده باشد، چرا که نشان میدهد چگونه با امانتداری و نیکوکاری خود، میتوان نامآور و پرآوازه شد و در جامعه یک کنشگر تاثیرگذار بود.